تاریخچه بى حجابى

از فصلهاى گذشته بخوبى معلوم شد که تاریخ حجاب به آفرینش اولین موجودات روى زمین یعنى حضرت آدم و حوا (علیهماالسلام ) برمى گردد وفراز و نشیبهاى بى شمارى که در طول تاریخ رخ داده نتوانسته آن را از بین ببرد. تاریخ بى حجابى به سبک جدید آن از رنسانس علمى صنعتى اروپا آغاز مى شود و طبق شواهد تاریخى کارخانه داران بزرگ براى استفاده از نیروى کار ارزان قیمت زنان ، زمینه باصطلاح آزادى !! زنان و امکان حضور آنان را در محیط کار پدید آوردند.
زنان بى خبر از همه جا در تلاش فراوان براى دست یافتن بحقوق اوّلیه خویش !!گول این تبلیغات دروغین را خورده و آنان را در اینجهت یارى دادند!! دامنه این اقدامات کم کم کشورهاى اسلامى را نیز فرا گرفت و بصورت سلاحى کار آمد براى تضعیف معنویت و اخلاق و سقوط اسلامى بکار گرفته شد و استعمارگران در جهت ترویج آن از هیچ اقدامى فروگذار نکردند در این راستا واژه هاى بسیارى تغییر کرد مذاهب جدیدى توسط استعمار ساخته شد حرفهائى در قالب علمى مطرح گردید و... نخستین کشور اسلامى که اقدام بکشف حجاب از بانوان کرد افغانستان بود.
امان اللّه خان پادشاه افغانستان مسافرتى به اروپا کرده و در مراجعت از اروپا در سال 1306 شمسى به ایران آمد و از طریق خراسان بکشورش باز گشت به محض ورود به پایتخت اعلام نمود که زنان بایستى بدون حجاب باشند و نخست خود با همسرش بدون حجاب در مجامع و محافل ظاهر شد.
این بى پروائى آنهم در کشورى چون افغانستان موجب قیام عمومى در آن کشور گردید و امان اللّه خان ناچار به استعفا و ترک کشور شد .
دومین کشور را مى توان ترکیه دانست : بعد از سقوط دولت عثمانى در ترکیه آتاتورک در سال 1313 فرمان منع حجاب را صادر کرد.
در ایران آغازگر بى حجابى را زنى بنام قرة العین دانسته اند وى که در سال 1223 در یک خانواده مذهبى در قزوین بدنیا آمد با ظهور باب به این مسلک استعمارى پیوست . وى با کشف حجاب و آرایش کامل ظاهر مى گشت و به ترویج بهائیت مى پرداخت تا آنکه فشار افکار عمومى بر دولت ناصرالدین شاه بالا گرفت و قرة العین معدوم گردید.
ولى زمینه سازى براى کشف حجاب بطور رسمى همزمان با اقدامات آتاتورک آغاز گردید در سال 1313 وزیر معارف وقت مسافرتى به شیراز مى کند و بمناسبتى مجلس جشنى که از پیش تدارک دیده شده بود برپا مى کند که عدّه زیادى از طبقات مردم در آن شرکت نموده بودند پس از ایراد سخنرانیها و نمایش در خاتمه آن عده اى از دوشیزگان بروى صحنه (سِن ) نمایان مى شوند و ناگهان نقاب از چهره بر مى گیرند و ارکستر رقص ‍ مى نوازند و دختران به پاى کوبى مى پردازند.
اعتراض و فشار افکار عمومى در همان مجلس و در شهر بالا مى گیرد و رضا خان بخاطر هراس از قیام عمومى انجام این اقدام شوم را بتاءخیر مى اندازد. ولى پس از مسافرت به ترکیه و اطمینان از آنکه کشف حجاب در کشورهاى اسلامى قیام عمومى را بدنبال نخواهد داشت بصورت جدى وارد عمل مى گردد.
کتاب تاریخ بیست ساله ایران در اینباره مى نویسد: مجالس جشن و سخنرانى ابتدا در تهران و شهرهاى شمال ایران و سپس بتدریج در سایر شهرها برقرار مى گردد. ولى پیشرفت زیادى نداشت و اکثریت مردم نه تنها استقبال نمى کردند بلکه با نظر تنفّر مى نگریستند تا روز 17 دیماه 1314 که شاه باتفاق ملکه و شاهدخت ها در جشن دانشسراى مقدماتى حضور یافتند.
محمود جم نخست وزیر وقت مى گوید: جالب تر از همه این بود که میهمانان حتى وزاء که یک عمر بود با هم دوست و رفیق بودند آنروز براى اولین بار صورت زنهاى یکدیگر را مى دیدند. چونکه تا آنروز هیچ دوستى مجاز نبود صورت زن دوست خود را ببیند.
البته این اقدامات بعد از به خاک و خون کشیدن اجتماع مردم مشهد صورت مى گیرد در این اجتماع که در تاریخ 21 تیر ماه 1314 براى انصراف شاه از عمل تغییر لباس و کشف حجاب در مسجد گوهرشاد قبل از اعلام رسمى آن تشکیل گردیده بود قزاقان دژخیم با کشتن بیش از دو تا پنج هزار تن و اسیر کردن 1500 نفر، مردم را سرکوب و مرعوب نمودند، این موج خشونت بنظر رضاخان اعلام رسمى کشف حجاب را با یک قیام عمومى مواجه نمى ساخت .
زیرا که با این عمل دژخیمانه بهمگان ثابت کرده بود که از هیچ اقدامى جهت این نقشه استعمارى اِباء ندارد.
رضاخان از این اقدامات طرفى نبست تبلیغات مطبوعات وابسته هم تاءثیر چندانى نداشت بالا خره با زور سر نیزه به عملى کردن کشف حجاب پرداخت .
امام خمینى در بیان خاطرات تلخ خود از این روز مى فرمایند: امروز هفده دى است من یادم هست که هفده دى چه شرارتى کرد این آدم (رضاخان )، چقدر به این ملت فشار آورد چه اختناقى ایجاد کرد، چه محترماتى را هتک کرد، چقدر سقط جنین شد.
در هفده دى و اطراف هفده دى چقدر ماءموران و دژخیمان او به زن ها تندى کردند و زن ها را از توى خانه ها بیرون کشیدند، کارهائى که او کرده است نمى شود شرحش داد.
مهدیقلى هدایت در این مورد مى نویسد: پلیس دستور یافت روسرى را از سرزنها بکشد، روسرى ها پاره شد و اگر ارزش داشت تصاحب ، مدتى زد و خورد بین پلیس و زنها دوام داشت بسیار زنها را شنیدم که از خانه بیرون نیامدند ولى این سلاح نیز مؤ ثّر واقع نشد.
این اقدامات توسط محمدرضا شاه نیز بطور جدى با برنامه ریزى گسترده و البته با ملایمت بیشترى دنبال شد تنها در یکى از جلسات برنامه ریزى کشف حجاب 31 برنامه اجرائى براى برداشتن چادر نظیر استفاده از صدا و سیما، انتشار مقاله ، آموزش غیر مستقیم کودکان در مدارس ، ممنوع بودن چادر براى دانشجویان و کارمندان به تصویب رسید.
و بتدریج بمرحله اجرا گذاشته شد، زنان شریف و نجیب ایرانى اگر چه تحت فشار همه جانبه تبلیغات و عملکرد این پدر و پسر بودند. لکن جز اندکى ناآگاه اصالت خویش را حفظ کردند و برگى دیگر بر افتخارات خویش افزودند و با پیروزى انقلاب اسلامى جهان را متوجه ارزش آن قانون الهى نمودند. (بنابر این مى توان گفت ؛ توطئه کشف حجاب توسط استعمار انگلیس طراحى گردید، بهائیت در ایران ماءمور زمینه سازى آن گردید و مزدوران انگلیس امان اللّه خان در افعانستان ، آتاتورک در ترکیه و رضاخان در ایران عامل اجراى این توطئه شوم بودند.)



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/2/21 ساعت 2:0 عصر موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


دوزخی کیست

جعفر بن یونس، مشهور به ((شبلى )) ( 335- 247) از عارفان نامى و پر آوازه قرن سوم و چهارم هجرى است . وى در عرفان و تصوف شاگرد جنید بغدادى، و استاد بسیارى از عارفان پس از خود بود.
در شهرى که شبلى مى‏زیست، موافقان و مخالفان بسیارى داشت . برخى او را سخت دوست مى‏داشتند و کسانى نیز بودند که قصد اخراج او را از شهر داشتند. در میان خیل دوستداران او، نانوایى بود که شبلى را هرگز ندیده و فقط نامى و حکایت‏هایى از او شنیده بود. روزى شبلى از کنار دکان او مى‏گذشت. گرسنگى، چنان، او را ناتوان کرده بود که چاره‏اى جز تقاضاى نان ندید. از مرد نانوا خواست که به او، گرده‏اى نان، وام دهد . نانوا برآشفت و او را ناسزا گفت. شبلى رفت.
در دکان نانوایى، مردى دیگر نشسته بود که شبلى را مى‏شناخت . رو به نانوا کرد و گفت: (( اگر شبلى را ببینى، چه خواهى کرد؟ )) نانوا گفت: (( او را بسیار اکرام خواهم کرد و هر چه خواهد، بدو خواهم داد.)) دوست نانوا به او گفت: (( آن مرد که الآن از خود راندى و لقمه‏اى نان را از او دریغ کردى، شبلى بود . )) نانوا، سخت منفعل و شرمنده شد و چنان حسرت خورد که گویى آتشى در جانش برافروخته‏اند . پریشان و شتابان، در پى شبلى افتاد و عاقبت او را در بیابان یافت . بى‏درنگ، خود را به دست و پاى شبلى انداخت و از او خواست که بازگردد تا وى طعامى براى او فراهم آورد . شبلى، پاسخى نگفت . نانوا، اصرار کرد و افزود: (( منت بر من بگذار و شبى را در سراى من بگذران تا به شکرانه این توفیق و افتخار که نصیب من مى‏گردانى، مردم بسیارى را اطعام کنم . )) شبلى پذیرفت.
شب فرا رسید . میهمانى عظیمى برپا شد . صدها نفر از مردم بر سر سفره او نشستند . مرد نانوا صد دینار در آن ضیافت هزینه کرد و همگان را از حضور شبلى در خانه خود خبر داد .
بر سر سفره، اهل دلى روى به شبلى کرد و گفت: (( یا شیخ!نشان دوزخى و بهشتى چیست؟ )) شبلى گفت: ((دوزخى آن است که یک گرده نان را در راه خدا نمى‏دهد؛ اما براى شبلى که بنده ناتوان و بیچاره او است، صد دینار خرج مى‏کند!بهشتى، این گونه نباشد . ))



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 90/2/20 ساعت 9:30 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


قیمت آه

به سرعت وضو ساخت و راهى مسجد شد . اگر امروز به نماز جماعت صبح نرسد، نخستین بار است که نمازى در مسجد، از او فوت شده است . همیشه پیش از اذان صبح راه مى‏افتاد و چون به مسجد مى‏رسید، آن قدر نمازهاى مستحبى مى‏خواند تا مردم یک یک حاضر شوند ونماز جماعت برپا گردد . اما امروز، دیر کرده است . شتابان از خانه بیرون زد. کوچه‏ها را یکى پس از دیگرى، پشت سر مى‏گذاشت .نمى‏داند آیا به جماعت مى‏رسد یا نه؛ اما سعى خود را مى‏کند و یک لحظه از شتاب و سعى خود نمى‏کاهد.
بالاخره به کوچه مسجد مى‏رسد. از دور مسجد نمایان است؛ اما دریغا که مردم نه در حال داخل شدن به مسجد، که در حال بیرون آمدن‏اند . دریغ و حسرت، بر جانش چنگ مى‏زنند و آب در چشمانش جمع مى‏شود. پیش خود مى‏گوید: خوشا به حال این مردم که امروز، نماز صبح خود را به پیامبر (ص) اقتدا کردند و واى بر من که از این فیض بزرگ محروم شدم . یک لحظه تردید مى‏کند: شاید اینان براى کارى دیگر بیرون مى‏آیند!شاید هنوز نماز جماعت برقرار است!شاید پیامبر (ص) هنوز سلام نماز را نداده است . پیش‏تر مى‏رود. جلو مردى را که از مسجد بیرون مى‏آید، مى‏گیرد و مى‏پرسد: آیا نماز، تمام شده است؟ مرد نمازگزار به علامت تأیید، سر خود را پایین مى‏آورد . آهى سرد از سینه بیرون مى‏دهد . آه او چنان بود که گویى همه خاندان و دارایى‏اش را یکجا از دست داده است .
در میان نمازگزارانى که شاهد این گفت و گو بودند، مردى قدم به پیش مى‏گذارد و به او که همچنان در حال تأسف و تحسر بود، مى‏گوید: من از جمله کسانى هستم که نمازم را پشت سر پیامبر (ص) اقامه کردم و بابت این توفیق خداى را سپاس گزارم . آیا حاضرى ثواب این نماز را که در این صبح با پیامبر (ص) گزاردم به تو دهم و در عوض، تو پاداش فضیلت این آهى را که الان کشیدى به من دهى؟ پذیرفت و به این معامله تن داد؛ اما همچنان غمگین بود و نمى‏دانست که بر فوت کدام ثواب، حسرت خورد: حسرت نمازى که از دست داده است یا آهى که آن را فروخت و با آن، ثواب نماز جماعت صبح را خرید؟
به خانه برگشت و روز را در همین اندیشه گذراند. شب که تن خویش را به بستر خواب سپرد، در عالم رؤیا دید که کسى به او مى‏گوید: نماز را از تو پذیرفتم و آه را از او .



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 90/2/20 ساعت 9:24 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


11 گام برای رفع استرس

 

 

1. روی یک تخت راحت دراز بکشید یا روی یک مبل راحت بنشینید طوری که بدنتان آرام باشد و سفتی و انقباض عضلانی نداشته باشید.

 

 2. چشم های خود را ببندید.

 3 . 3 نفس عمیق به شیوه زیر بکشید :

"دهانتان را ببندید و یک نفس عمیق بکشید 5 تا 8 ثانیه نگه دارید و بعد آرام با دهان باز تخلیه کنید"

 4. تصور کنید در خانه هستید و دارید آماده می شوید تا به دانشگاه بروید.

 5. حالا از خانه خارج شدید و مثل همیشه به سمت دانشگاه می روید (وسیله ای که برای رفتن استفاده می کنید طبق آنچه که همیشه انجام می دهید را در ذهن تجسم کنید)

 6. به دانشگاه رسیدید و دارید به سمت کلاس می روید.

 7. در مسیر ،دوستانتان را می بینید و با آنها سلام و احوال پرسی می کنید.

 8. وارد کلاس شدید و روی صندلی نشستید و منتظر آماده استاد هستید که استاد آمد و بعد سلام و.. مشغول حضور و غیاب شد

 9. بعد حضور و غیاب شما را صدا کرد که برای انجام کنفرانس بیایید.

 10. شما جلوی کلاس رفتید و با موفقیت و تسلط کنفرانس دادید.

 11. استاد از شما تشکر کرد و دوستان برایتان دست زدند.

 ممکن از شروع این تمرین تا لحظه آخر اضطراب زیادی را تجربه کنید به خصوص دفعه اول و دوم اما با تکرار این تمرین در هر بار تمرین مقداری اضطراب کم می شود تا جایی که شما را به مرحله ای می رساند که می توانید اضطراب را کنترل کنید و کنفرانس دهید، روش قوی و موثری است.

 این تمرین را روزی 2 بار (صبح و شب ) انجام دهید اگر اضطراب بالاست روزی 3 بار(صبح،عصر،شب) انجام دهید.

 برگه ای بردارید و هر بار که تمرین را انجام می دهید میزان اضطرابی که تجربه کردید را در آن بنویسید:

دفعه اول : 40% دفعه دوم : فلان درصد و ....

 

برگرفته شده از سایت تبیان



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در دوشنبه 90/2/19 ساعت 11:52 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


بى حجابى یا بدحجابى یعنى کمبود شخصیت

زنانى که حجاب دارند از سلامت روانى برخوردارند و در خود کمبودى احساس نمى نمایند و تمایلى هم به جلب توجه دیگران ندارند، ولى زنانى که بى حجابند داراى عُقْده حقارت هستند و با نمایش زیبائیها و زینت و نوع پوشش ، مى کوشند تا حس کمبود خود را بنحوى مرتفع نمایند.
روان شناسان در این باره چنین مى گویند: زنان و مردانى که در تعویض ‍ لباس و انتخاب رنگهاى متنوع مبالغه و وسواس دارند جز جبران یک نقیصه ذاتى کار دیگرى نمى کنند، زیرا افراط در لباس پوشیدن هم ، نظیر افراط در حرف زدن است و نوعى مبالغه زیاده روى است و زیاده روى هم شکل منحرف و پى گم کرده از حس حقارت است .
زنى که مورد توجه مردان نباشد مى کوشد تا با پوشیدن لباسها و زینتهاى مختلف جبران نازیبائیهاى خود را کرده و احیانا توجه دیگران را از نقائص ‍ صورى خویش منحرف سازد.

آرى انتخاب لباس و نحوه پوشش و آرایش چهره مانند رنگ رخساره از سرّ ضمیر خبر مى دهد، افرادى که دچار کمبود شخصیت هستند مى کوشند با لباسى که تن مى کنند براى خود نوعى تشخّص و تعیّن ایجاد کنند، بنابر این مى توان حجاب را علامت سلامت روحى زن دانست ، و بى حجابى را نشان بیمارى روانى .
در روایت نیز به این نکته اشاره گردیده است :
امام صادق (ع ) مى فرماید: کَفى بِالْمَرءِ خِذْیاً اَنْ یَلْبِسَ ثَوْباً یَشْهُرَهُ. در
خذلان و پستى (عقده حقارت ) فرد همین بس که لباسى مى پوشد تا بوسیله آن مشهور گردد. (توجّه دیگران را جلب کند).
بى حجابى یا بدحجابى باعث از هم گسیختگى جامعه است 
یکى از عوامل مهّم فحشا و منکرات ، و جرایم ویرانگر و گیج کننده در جهان غرب که ناله همه را بلندکرده است . برهنگى و بى حجابى است .
مطابق آمارهاى قطعى و مستند، روز به روز، بلکه ساعت به ساعت و لحظه به لحظه بر تعداد بهم پاشیدگى خانواده ها و طلاق ، و فرزندان نامشروع و انحرافات جنسى مى افزاید که هر کدام از اینها عاملى براى جرایم و انحرافات گوناگون و بسیار دیگر خواهد شد، بطورى که دانشمندان تربیتى براى اصلاح جامعه ناامید شده اند، زیرا یکى از علل مهم آن این است که بازار برهنگى و دورى از حریم حجاب و عفاف وآزادى در روابط، زنان را به صورت کالاى مشترک در آورده ، به طورى که دو همسر تعلّق به خود ندارند، در نتیجه قداست پیمان زناشویى مفهومى ندارد، و به دنبال این برنامه ، خانواده ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مى شوند، و کودکان ، بى سرپرست مى مانند، و همین وضع اساس اعتیاد، بزه کارى ، انحرافات شدید، و قتل و جنایت را پى ریزى مى نماید، و جامعه را به صورت فساد و لجام گسیخته درمى آورد، تا آنجا که آمار طلاق در آمریکا به 50 در صد رسیده ، یعنى از هر دو نفر خانواده زندگى یک نفرشان به طلاق و بهم پاشیدگى کشیده شده است .
و از صفحات حوادث روزنامه ها که بیانگر نمونه هایى از جنایات هولناک و تباهیهاى جامعه است ، به خوبى مى توان به پیامدهاى شوم بى حجابى یا بد حجابى پى برد.



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در دوشنبه 90/2/19 ساعت 9:0 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


<   <<   66   67   68   69   70   >>   >
http://www.games-casino.us/
با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید