اسقاط جنین (کورتاژ) و قطعه قطعه کردن آن با آلات گوناگون یکى از مفاسد بى حجابى یا بدحجابى مى باشد. روشن است که زن بى حجاب یا بدحجاب ، بسیارى از اوقات تحت فشار جوانان بى پروا قرار میگیرد و طعمه دست آنها مى گردد و او را مورد تجاوز قرار داده و شرافت و احترام او را از بین مى برند. در نتیجه زن از راه نامشروع باردار مى شود و براى اینکه راز آن عمل زشت و پلیدش فاش نشود ناچار مى گردد جنین را سقط کند. آمار کورتاژ، در کشورهاى غربى که بى حجابى بسیار است هولناک است و روز به روز در افزایش است .
در گزارش ویژه اى آمده است :
در لندن آمار سقط جنین از سال 1969 تا سال 1970 از 50 هزار به 83 هزار رسیده .
و در سال 1971 آمار مزبور به 200 هزار مسطور گردیده
و این نسبت در فرانسه افزایش یافته بطورى که در هر 200 نوزاد 46 تا 143 آن سقط جنین بوده .
و در شوروى در هر سال شش میلیون سقط جنین دارد حالا که بدتر است .بى حجابى یا بدحجابى باعث بیمارى هاى خطرناک
یکى از مفاسد بى حجابى ، فساد اخلاق جوانان و گرایش ایشان به انحراف جنسى مى باشد. زنى که با بى حجابى و خود نمائى به بازار و خیابان مى آید اگر جوانى که در مرحله دیوانه کننده غریزه جنسى قرار دارد او را ببیند، آیا فکر کرده ایم به سر آن چه خواهد آمد؟
طبعا غریزه جنسى در او تحریک مى شود، و در صدد برمیآید که به هر وسیله اى غریزه خود را اشباع کند. او اگر متدین و معتقد به اسلام نباشد به استمناء، لواط، زنا، تجاوز به ناموس دیگران پناه مى برد و این جنایات ، گذشته از آنکه مخالف دین خدا و حکم خداست ، باعث بیماریهاى خطرناک و پیش آمده هاى ناگوار مى شود.
حتى در گزارشى آمده است که در آمریکا تعداد بیمارستانهایى که اختصاص به امراض جنسى دارد به 650 بیمارستان مى رسد
و شکّى نیست که آن زن بى حجاب که باعث انحراف جوانان مى شود، در جرم ، کیفر و عذاب آنها شریک است ، زیرا او بخاطر خودنمائى و هرزگى خود، غریزه جوانان را تحریک کرده است ، وآنان را روانه فساد کرده است .
این در صورتى است که جوان ، متدّین نباشد، ولى اگر متّدین و معتقد به اسلام باشد، غریزه جنسى را در درون خود فرو مى نشاند، و با تمایلات خود مبارزه مى کند. و به خدا پناه مى برد، و هرگونه رنجى را در این زمینه متحّمل مى شود. (و اى بسا به ناراحتیهاى روانى مبتلا مى شود).
در این صورت نیز زن بى حجاب مسئول است ، زیرا او باعث آزار این جوان شده ، و گناه کیفر آن را بعهده گرفته است .
بى حجابى یا بد حجابى عامل خودکشى ها
در کشورهایى که قانون حجاب رعایت نمى شود، افزایش روزافزون بیماریهاى روانى بخوبى مشهود است .
پرفسور سیمورهالک مدیر قسمت روانى دانشگاه ویسکونیسن مى گوید: فقط در این دانشگاه سالانه بیش از 800 دانشجو به کلینیک بیماریهاى روانى مراجعه مى کنند. نه تنها من و همکارانم بلکه اکثر روان شناسان دانشگاه هاى آمریکا از وضع روحى نسل جدید آمریکا دچار وحشت شده اند.
توماس اکمبس مى گوید: لذت هاى جسمانى در اوّل کار به ما لبخند مى زند ولى عاقبت نیش زهر آلود خود را در روح ما فرو برده و هلاکمان مى کند.
غنچه به باغ ایمن است تا بود اندر حجاب
آفت جان و دل است ، چهره عیان داشتن |
آمار وحشتناک خودکشى ها در غرب نیز نشان دهنده میزان اختلالات روانى موجود در غرب مى باشد.
بنابر نوشته دیل کارنگى روان شناس مشهور آمریکائى در آلمان سالانه ده هزار نفر خودکشى کرده اند.
البته این رقم جدا از 13000 نفرى هستند که نجات یافته اند.
در فرانسه نیز سالانه 35 هزار نفر دست به خودکشى مى زنند.
طبق آمار یونسکو در هر دقیقه یک نفر در آمریکا در صدد خودکشى برمى آید.
بنابر این به نمایش گذاشتن اندام یا زیورهاى خویش در زنان نه تنها علامت یک بیمارى روانى محسوب مى گردد بلکه بیمارى زا نیز بوده و امراض روانى ، در دیگران ایجاد خواهد نمود.اینها نشان دهنده گوشه اى از مسائل روانى فساد است . اى اهل عقل عبرت بگیرید.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 90/2/18 ساعت 11:3 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
آقا سیدالمظلومین امیرالمومنین حضرت على (ع ) فرمود:
یکروز من و سیّده زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام ) بر حبیب خدا حضرت پیغمبر اسلام (ص ) وارد شدیم و آن بزرگوار را در حالى دیدیم که شدیدا گریه مى کرد.
به آن حضرت عرض کردم : پدر و مادرم فدایت شوند، یارسول اللّه ، چه شده ؟! چه چیزى شما را به گریه درآورده ؟
آن حضرت فرمود: یاعلى شب معراج وقتیکه به آسمان رفتم ، زنان امتم را در عذاب شدید مشاهده کردم . بخاطر آن شدت عذابها گریان و نالان شده ام .
حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام ) فرمود: مگر چه دیدید که اینقدر متأ ثر و گریان شده اید؟!
حضرت رحمة للعالمین (ص ) فرمود:
1- زنى را دیدم که بمویش آویزان کرده بودند، در حالیکه مغزش میجوشید.
2- زنى را مشاهده کردم که به زبانش آویزانش کرده بودند، و از حمیم جهنم در حلقش مى ریختند.
3- زنى را دیدم که به دو پستانش آویزانش کرده بودند.
4 زنى را مشاهده کردم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها را بر او مسلط کرده بودند.
5- زنى را دیدم که گوشت بدنش را با قیچى مى چیدند و مجبورش مى کردند که آن را بخورد، و آتش از زیر آن زبانه مى کشید.
6- زنى را مشاهده کردم که به صورت کر و لال و کور است ، در حالى که در تابوتى از آتش مى باشد و مغز سرش از دماغش خارج مى شود و بدن او به صورت جذام و برص است .
7- زنى را دیدم که به دو پایش آویزان کرده اند، در حالیکه در تنورى از آتش بود.
8- زنى را مشاهده کردم که گوشت بدنش را از قسمت جلو و عقب به وسیله مقراضهایى از آتش جدا مى کردند.
9- زنى را دیدم که صورت و دستهایش آتش گرفته ، در حالى که روده هایش را مى خورد.
10- زنى را مشاهده کردم که سرش مثل سر خوک ، و بدنش مثل بدن الاغ و به انواع عذابها شکنجه اش مى دادند.
11- زنى را دیدم که به صورت سگ بود، و آتش از عقبش خارج مى شد و ملائکه با گرز آهنى از آتش ، بر سر و بدنش مى کوبند.
بى بى دو عالم فاطمه زهرا (علیهاالسلام ) فرمودند: اى حبیب من و اى نور چشم من ، اى پدر بزرگوارم به من بفرمائید که این زنان چه عملى داشته اند و به چه جهت به این عذابها گرفتار شده اند و راه و روششان چه بوده که پروردگار متعال آنها را به چنین شکنجه هایى مبتلا نموده ؟!
آقا رئیس اسلام حضرت محمد (ص ) فرمود:
1- آن زنى را که به موهایش آویزان شده بود، آن زنى بود که موهایش را از مردان نامحرم نمى پوشانید.
2- آن زنى را که به زبانش آویزان کرده بودند، آن زنیست که شوهرش را با زبانش اذیت مى کرد.
3- آن زنى را که به دو پستانش آویزان بود، آن زنى بود که از همبستر شدن با شوهرش خوددارى مى نمود.
4- آن زنى را که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها را بر او مسلّط کرده بودند، آن زنى بود که بدون اجازه شوهرش از خانه خارج مى شد.
5-آن زنى را که از گوشت بدنش با قیچى مى چیدند و به او مى خورانیدند، زنى بود که خودش را براى مردان نامحرم زینت مى کرد و بدنش را به آنها نشان مى داد.
6- آن زنى را که کر و کور و لال بود، آن زنى بود که از راه زنا بچّه دار مى شد و به گردن شوهرش مى انداخت .
7- آن زنى را که به پاهایش آویزانش کرده بودند، زنى بود که در حال نجاست وضو مى گرفت یعنى رعایت نجس و پاکى را نمى کرد، و در وقت جنابت و حیض غسل نمى نمود، و در نمازش سستى مى کرد.
8- آن زنى را که از گوشت جلو و عقب بدنش با مقراض از آتش جدا مى کردند، زنى بود که خود را از راه نامشروع به مردان عرضه مى داشت .
9- آن زنى که صورت و دستهایش آتش گرفته و روده هایش را مى خورد، آن زنى بود که قوّادى مى کرد، یعنى واسطه حرام بود.
10- آن زنى که سرش مثل سر خوک و بدنش مثل بدن الاغ بود، آن زنى بود که سخن چینى مى کرد و زیاد دروغگو بود.
11- آن زنى که به صورت سگ بود آن زنى بود که آوازه خوان (و صدایش را براى نامحرم با ناز و کرشمه و مهیّج رها مى کرد) و حسود بود.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 90/2/18 ساعت 10:55 صبح موضوع داستان های آموزنده | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 90/2/17 ساعت 12:0 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
درباره نامها، القاب و عناوین علما و روحانیون باید گفت که القاب جدید تحت عناوین حجت الاسلام والمسلمین، آیت الله و آیت الله العظمی و... ظاهراً از دوران مشروطیت به بعد مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از آن در کتابها و نوشتهها هیچیک از طبقات روحانیت با این القاب نام برده نشدهاند. بلکه عناوینی که به کار میرفته است معمولاً به این صورت بوده است که برخی از آنها هنوز هم رواج دارند مانند:
شیخ: معانی مختلفی دارد، از جمله: پیر، حکیم، دانشمند و به طور کلی عنوان احترامآمیزی بوده است که برای بزرگان و اهلفضل به کار میرفته مثل: شیخ سعدی، شیخالرئیس ابوعلیسینا، شیخ عطار و ... از جمله برای علمای دین نیز به کار میرفته است. البته گفتنی است که برای علمای دینی که از فرزندان پیامبر اسلام صلیالله علیهوآله بودهاند به جای عنوان«شیخ» از لقب«سید» استفاده میشده است.
سید: همان طور که گفته شد برای سادات اطلاق میشده است مثل سیدمرتضی و سیدرضی
ملّا: صیغه مبالغه از ریشه«ملأ» به معنی«پر» میباشد و ملّا یعنی کسی که پر و لبریز از علم و حکمت است.
میرزا: ظاهراً مخفف امیرزاده باشد و به ندرت برخی از علما با این عنوان ذکر شدهاند.
آقا: بسیاری از عالمان دینی نیز با این نام خوانده میشوند و معمولاً با یکی از عناوین دیگر ترکیب میشده است مثل: آقا شیخ...، آقا میرزا...
علامه: به معنی کسی که بسیار زیاد علم و دانش دارد. به عده کمی از علما اطلاق میشده که سرآمد همگان بودهاند.
آخوند: ظاهراً مخفف جمله«آقاخواند» است. این اصطلاح در قدیم لقب بوده و الان به طبقه روحانی، اطلاق میشود.
القاب و عناوین روحانیون در عصر امروز:
همان گونه که گفته شد القابی مانند حجت الاسلام و آیت الله و ... سابقهای طولانی ندارند و از حدود صدوپنجاه سال پیش مورد استفاده قرار گرفته است. این عناوین، عنوانهای رسمی و اعطایی نیستند بلکه بیشتر جنبه عرفی دارند. لکن با همه این توصیفات یک تقسیمبندی کلی میتوان برای آنها تعیین کرد:
ثقهالاسلام: به معنی«مورد وثوق و اطمینان برای اسلام» است و معمولاً به کسانی اطلاق میشود که به تازگی به کسوت طلبگی و روحانیت در آمدهاند و لباس روحانی به تن ندارند و یا چند سالی بیش نیست که لباس روحانیت به تن کرده اند .
حجت الاسلام به معنی «دلیل و برهان اسلام»: برای کسانی که از مرحله ثقهالاسلامی ارتقا پیدا کردهاند اطلاق میشود. یعنی پس از مرتبه ثقه الاسلامی ، مرحله حجت الاسلامی است .
حجتالاسلام والمسلمین به معنی «دلیل و برهان و راهنمای اسلام و مسلمین»: به اکثریت قشر روحانی اطلاق میشود که مراحل مقدماتی تحصیلات حوزوی 0ثقه الاسلامی و حجت الاسلامی ) را گذراندهاند و در سطوح عالیه دروس حوزوی نیز یا مشغول به تحصیلند و یا آن را به اتمام رساندهاند ولی هنو به درجه اجتهاد نائل نگردیدهاند.
آیت الله: به روحانیونی گفته میشود که سطوح عالی حوزوی را به اتمام رسانده و در یک یا چند باب فقهی صاحبنظر شدهاند و به اصطلاح به درجه اجتهاد رسیدهاند. این افراد در فروع دین مجاز به تقلید از مرجع تقلید نیستند و باید از خودشان تقلید کنند اما کسی هم نمیتواند از آنان تقلید کند.
آیت الله العظمی: از میان علمایی که به درجه اجتهاد میرسند، پس از سالها تحقیق و تدریس، عدهای از آنان به پختگی و تبحر علمی و صلاحیت تقوایی ممتازتری دست پیدا میکند و به مقام مرجعیت شیعه میرسند که در جامعه به عنوان مرجع تقلید شناخته میشوند. از این افراد با لقب آیت الله العظمی یاد میشود.
یرای توضیح بیشتر نگاه تاریخی به مساله می اندازیم :
در سده 4 قمری عنوان ثقه الاسلام برای محمد بن یعقوب کلینی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 260) محمد بن یعقوب کلینی در نزد همه طوائف اسلامی مقبول بود، شیعه و سنی به او مراجعه می کردند و روی همین اصل به ثقه الاسلام شهرت یافت. او نخستین کسی است که در دوره اسلامی به این لقب اختصاص یافت. (ریحانه الادب، ج 5، ص 79، کلمه کلینی)
در سده پنج هجری قمری عنوان «حجه الاسلام» برای امام محمد غزالی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلامی و ریحانه الادب، ج 4، ص 237
در سده هفتم هجری قمری عنوان «محقق» برای جعفر بن حسن حلی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلام) کتاب «شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام» نوشته همین محقق است و جواهر الکلام که در 43 جلد چاپ شده، شرح همین شرایع است.( در حوزه علمیه قم همین الان، محور درس خارج فقه برخی از مراجع، کتاب شرایع است. )
در سده هشت هجری قمری عنوان علامه و آیت الله برای حسن بن یوسف حلی به کار رفت که معروف به علامه حلی است. این لقبها قرنها مختص همین علماء بود.
در سده چهاردهم هجری قمری کاربرد برخی از این عنوان ها برای گروهی از فقهاء تکرار شد و رفته رفته گسترش یافت.
تا قرن چهاردهم هجری، فقط علامه حلی را آیت الله می نامیدند. در اوایل قرن چهاردهم هجری نخستین بار سید محمدمهدی بحرالعلوم آیت الله خوانده شد.
چند دهه پس از آن شیخ مرتضی انصاری و سید محمدحسن شیرازی آیت الله خوانده شدند. مورخان مشروطه، «آیت الله» را بر آخوند ملا کاظم خراسانی و دیگران اطلاق کردند. پیش از این همه مراجع را حجه الاسلام می نامیدند. پس از تشکیل حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری، شماری از فقهای بزرگ که در آن گرد آمدند، آیت الله لقب یافتند و به تدریج معدودی از آنها آیت الله العظمی نامیده شدند. (دائره المعارف بزرگ اسلامی) بنابر آنچه گفته شد القاب و واژه گان نیز همانند بسیاری از لوازم زندگی بشری سیر تحول داشته است و شاید راز آن در این نهفته باشد که برای نشان دادن برجستگی یک نفر در میان افرادی که قبلا هم تراز بودند به طور طبیعی از لقب ممتازتر استفاده می شود و این سیر هم چنان ادامه می یابد.
آیا به هرکس می توان آیت الله گفت : روشن شد که آیت الله که در حوزه یکی از درجه ها و رتبه های علمی است بر هر کس غیر فنی نمی توان اطلاق کرد، اما اگر آیت الله را به معنای لغوی آن که به معنای آیه و نشانه الهی است در این صورت و در این معنا برتمام موجودات قابل اطلاق است چرا که تمامی موجودات نشانه و آیه ای بر وجود خداوند هستند .
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در پنج شنبه 90/2/15 ساعت 8:0 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
حضرت در امر حجاب بسیار مواظبت می نمودند، تا آنجا که در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند.
به گزارش پایگاه 598 اگر چه عمر شریفه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از هجده سال تجاوز نکرد، اما در ابعاد مختلف زندگی می تواند الگوی مناسبی برای بانوان باشد. از جمله موارد می توان در مورد حجاب ایشان الگو پذیری داشت. با توجه به منابع تاریخی، پیرامون حجاب حضرت می توان مواردی را به شرح ذیل نام برد:
حضرت در امر حجاب بسیار مواظبت می نمودند، تا آنجا که در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند، مرد نابینایی وارد منزل ایشان شد. حضرت برخاستند و به اتاق دیگر رفتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دخترم! این مرد نابیناست.
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: پدر اگر چه او مرا نمی بیند، ولی من که او را می بینم و او بوی من را استشمام می کند....
همچنین تا آنجایی که ضرورت نداشت، حضرت از خانه خارج نمی شدند. حتی زمانی هم که حضرت برای ایراد خطبه وارد مسجد شدند و برای احقاق حق و ابطال باطل سخن رانی کردند در عین حفظ حریم و عفت بودند. حضرت امام حسن علیه السلام در کیفیت این حضور حضرت در جمع می فرمایند:
مادرم روسری بر سر نمود و چارقد بلند خود را پوشید ... در حال راه رفتن بگونه ای بود که لباسش به پا گیر می کرد (کنایه از این که پوشش کامل رعایت شده بود.) ... او در میان زنان انصار از خانه خارج شد... همچون حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم با وقار و متانت حرکت می نمود ...
وجود این حالات بیان از اهتمام حضرت به مساله حجاب دارد. حضرت در توصیه ای به زنان می فرماید: آنچه برای زنان نیکو است، آن است که مردان را نبینند و مردان هم ایشان را نبینند. (به این معنی که تا موقعی که لزوم ندارد حضور در جمع مردان معنی ندارد.)
لذا در جایی دیگر می فرمایند: نزدیکترین حالت زن به خدا، موقعی است که در خانه بماند.خلاصه این که توجه حضرت به حجاب تا لحظه مرگ هم ادامه داشت، لذا از کیفیت حمل بدن محترمشان به صورتی که آن موقع مرسوم بود ـ حمل بر تابوت بدون پوشش ـ ابراز نگرانی کردند. لذا به همسر خود وصیت نمودند که تابوتی آماده کند، همان گونه که ملائکه شکل آن را به حضرت نشان داده بودند. فرهنگ سخنان فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
در قضیه فدک نیز شکل خاص حجاب حضرت زهرا را هنگام خروج از منزل این گونه توصیف نموده است :حضرت زهرا(س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم به سر بستند و جلباب (چادر) را به گونه ای که تمام بدن آن حضرت را می پوشاند و گوشه های آن به زمین می رسید به تن کردند و به همراه گروهی از نزدیکان و زنان قوم خود به سوی مسجد حرکت کردند. (طبرسی الاحتجاج ج 1 ص 98)
قضیه فوق گویای آن است که حجاب و پوشش بیرون از منزل حضرت در مواجهه با نامحرمان دقیقا همان دو پوشش معروف بانوان در قرآن یعنی خمار(مقنعه ) و جلباب (چادر) بوده است . بنابراین می توان این دو نوع حجاب و پوشش را حجاب و پوشش قرآنی و فاطمی دانست .
منبع:
سایت رجانیوز
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/2/14 ساعت 9:53 عصر موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت