مبارزه با غم

غمگینی و افسردگی در دین ما خوب نیست سفارش به صبر و پرهیز از تظاهر به غم که در دین وارد شده است، اسناد معتبر این مدعا هستند. به غم و اندوه در اسلام، تنها در مواردی که سازنده و مثبت باشد، بها داده شده است. مثل غمی که بواسطه پشیمانی از گناهان و از روی خوف از حساب قیامت بر ما عارض شود، یا غمی که به خاطر مصائب اهل بیت، مخصوصا امام حسین علیه السلام دل را به درد آورد یا بخاطر هتک حرمت اوامر دینی و شیوع منکرات بوجود آید.

در غیر این موارد غم و اندوه نباید ظاهر و تقویت شود بلکه تضعیف و نابودی آن موجب خشنودی خداست. انسان غمگین و غصه دار،کم حوصله و تنبل است. معمولا نمی تواند به وظایفی که در مقابل دیگران دارد عمل کند. اگر زن است در حق شوهر و فرزندانش کوتاهی و سستی می کند. اگر مرد است در کارش دقت و انگیزه نخواهد داشت ... اما به هر حال برای هر کسی اتفاقاتی می افتد که او را اندوهگین می سازد زیرا دنیا همواره با غم و اندوه آمیخته است و چاره ای از آن نیست فقط نباید به غمهای آن بها داد بلکه باید با توکل و اموری دیگر که بدان اشاره خواهیم کرد، با آن مبارزه کرد.

عجلان ابو صالح گوید: امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: «... و فراوان خدا را یاد کن، و از رنجورى و افسردگى بپرهیز که پدرم مرا بدین مطالب سفارش مى‏فرمود،... زیرا که چون رنجور باشى حقّ خدا را بجاى نیاورى، و چون دلتنگ و افسرده باشى حقّى را نپردازى.» (امالى مفید، ترجمه استادولى، متن، ص 202)

امور معنوی

صبر

صبر از اساسی ترین راه های مبارزه با غمگینی است. صبر یکی از آفریده های خدای تعالی است که به یاران خود نیرو می بخشد و آنها را در مقابل مشکلات تقویت می کند. صبر، مشکلات و غصه های بزرگ را، کوچک جلوه می دهد و قدرت و ظرفیت خارق العاده انسان را به او یادآوری می کند. (ایمان و کفر، ترجمه الإیمان و الکفر، بحارالانوار، ج‏1، ص505)

اما صبر چیست و چگونه می توان به صبر متوسل شد؟

در حدیث نبوی آمده است که رسول خدا از جبرئیل پرسید صبر چیست؟ عرضه داشت این که انسان در موقع گرفتارى روحیه‏اش همانند زمان آسایش قوى و شاداب باشد. و در زمان فقر و تهیدستى همانند زمان غنا و بى‏نیازى، و در موقع بلا و مصیبت همانند زمان عافیت باشد (رفتارش همچون رفتار زمان عافیت باشد) و مصائب و ناراحتى‏هاى خود را نزد مردم بازگو ننماید و شکایت نکند.

امام على علیه السّلام فرمود: روزه گرفتن سه روز از هر ماه که پنجشنبه اول و چهارشنبه وسط و پنجشنبه آخر باشد و روزه ماه شعبان، وسوسه را از دل، و غم و غصه را از قلب آدمى مى‏زداید

کسی که صبر نمی کند مشکل خود را مضاعف می کند زیرا با بی تابی، غم به صورت اتوماتیک تکثیر خواهد شد و بیش از اندازه بزرگ جلوه خواهد نمود. در این صورت نه تنها مشکلی حل نمی شود بلکه پاداشی نیز در کار نخواهد بود .

اگر به وعده هایی که خداوند درباره صبر کردن داده است بیندیشیم، هرگز تسلیم مشکلات نخواهیم شد. از امام چهارم نقل شده است: مَنْ لَمْ یَتَعَزَّ بِعَزَاءِ اللَّهِ تَقَطَّعَتْ نَفْسُهُ عَلَى الدُّنْیَا حَسَرَات‏؛ کسى که دلش به وعده‏هاى خدا آرام نشود نفسش از حسرت هاى دنیا قطع مى‏شود. (الخصال ،ج‏1، ص 64)

فرسوده شدن اعصاب، مبتلا شدن به افسردگی های طولانی مدت، افتادن در دام بیماری های مهلک عصبی و جلو افتادن زمان پیری از مهمترین نتایج بی تابی و بی صبری هستند. بعید نیست که صبر نیز به همین دلایل در اسلام توصیه و تاکید شده باشد تا آنجا که صبر را سر دین دانسته اند.

روزه گرفتن

گاهی اوقات ناراحتی ها دلیلی جسمانی دارد که امید است با روزه که از بهترین تصفیه کنندگان دستگاه گوارش است مشکل حل شود.

امام على علیه السّلام فرمود: روزه گرفتن سه روز از هر ماه که پنجشنبه اول و چهارشنبه وسط و پنجشنبه آخر باشد و روزه ماه شعبان، وسوسه را از دل، و غم و غصه را از قلب آدمى مى‏زداید. (آداب، سنن و روش رفتارى پیامبر گرامى اسلام،149)

نماز

نماز شب

نماز شب موجب نشاط خاطر و انبساط روح است. یک مدت انس گرفتن با نماز شب چنان دل را شاداب می سازد که غمهای دنیا توان آلوده ساختن آن را نخواهند داشت. امام صادق علیه السّلام فرمودند: نماز شب چهره را نیکو، اخلاق را خوب، بدن را خوشبو، روزى را زیاد و قرض را ادا نموده، غم و غصه را از بین برده و چشم را جلا مى‏دهد. (ثواب الاعمال، ترجمه بندرریگی، ص91)

حمد و تسبیح

اى رسول گرامى براى رفع غم و اندوهى که به تو می رسد به خدا متوجه باش و تسبیح و حمد او را بجاى آور که حمد و تسبیح غم و اندوه را برطرف مى‏سازد. (بحارالانوار، ترجمه ج 67 و 68، ج‏2،ص68)

امور مادی

غم و اندوه، هر چند امری روحی است اما از آنجا که تمام مسائل روحی و جسمی ما در هم آمیخته و بر هم تاثیرگذارند، با درمان مشکلات جسمی نیز می توان در رفع ناراحتی ها روحی اقدام نمود یا آنکه از پیش آمد آنها جلوگیری نمود. در این زمینه در روایات شستن جامه، پوشیدن کفش زرد، خوردن انگور سیاه، کشمش، کندر و روغن زیتون سفارش شده است.

 شستن جامه

شستن  لباس غم و اندوه را برطرف می کند، و موجب پاکیزگى براى نماز است. (خصال، ترجمه فهرى، ج2، ص 743)

کفش زرد: کفش زرد بپوشید که بینایی را تقویت، نیروى جنسی را زیاد، و غم و غصه را از بین مى‏برد. (ثواب الاعمال، ترجمه بندرریگى، 55)

انگور: حضرت نوح از داشتن غم و اندوه زیاد به خداوند شکایت کرد. خداوند به وى وحى فرمود که: انگور بخور. چون انگور غم را از بین مى‏برد. (صحیفة الرضا علیه السلام، ترجمه حجازى، 46 )

روغن زیتون: بر شما باد به خوردن روغن زیتون، زیرا کیسه صفراء را خالى مى‏کند، بلغم را از بین مى‏برد، اعصاب را قوى، اخلاق را نیکو، و نفس را خوشبو مى‏کند، و غم و اندوه را مى‏زداید. (صحیفة الرضا علیه السلام، ترجمه حجازى، ص46)  

کندر: بر شما باد بخوردن کندر که غم را از دل پاک کند چنانچه پاک کند عرق را از پیشانى، ... (آداب و سنن، ترجمه ج16، بحارالانوار، 204)   



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در دوشنبه 90/2/12 ساعت 8:31 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


چراباید دراین پنج وقت نماز بخوانیم

 فرمود خداى تعالى در سوره بنى اسرائیل أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً یعنى برپایدار نماز را در وقت زوال آفتاب تا نصف شب یعنى نماز پیشین و پسین و شام و خفتن را و قران فجر را که آن نماز صبح است و فرمود در سوره طه وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّکَ تَرْضى‏ یعنى نماز کن با حمد پروردگار خود پیش از بیرون آمدن آفتاب نماز صبح را و پیش از غروب آن نماز پیشین و پسین را و در وقتهاى شب بگذار نماز شام و خفتن را در طرفهاى روز از براى آنکه راضى شوى فرمود امیر المؤمنین (ع) پرسید یهودى پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله را و گفت یا محمد از براى چه معین شده است این پنج نماز در پنج وقت بر امّت تو در ساعتهاى شب و روز پس فرمود پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله بدرستى که آفتاب چون طلوع کند و برسد نزد زوال او را حلقه‏ایست که داخل مى‏شود در آن پس چون داخل‏شود در آن زوال کند پس تسبیح گوید خداى را هر چیز که در زیر عرش است از براى پروردگارمن در این ساعتست که صلوات میفرستد بر من در آن پروردگار من پس فرض کرد خداى تعالى بر من و امت من در این نماز و فرمود أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ و این ساعتیست که میاورند جهنم را در روز قیامت پس نیست هیچ مؤمن که موافقت کند در این ساعتها بسجود یا رکوع یا قیام الّا آنکه حرام کند خدا بدن او را بر آتش و اما نماز پسین پس این ساعتى است که خورد آدم علیه السلام در آن از درخت پس بیرون کرد او را خدا از بهشت و امر کرد فرزندان او را باین نماز و احتیاط کرد از براى امّت من فرض آن را و این دوست‏ترین نمازهاست بسوى خداى عز و جل و وصیت کرده است مرا بنگاهداشت آن از میان نمازها و فرمود حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏ یعنى محافظت کنید بر جمیع نمازها خصوصا بر نماز پسین و اما نماز شام پس این ساعتى است که خداى تعالى قبول کرد توبه آدم را و بود میان خوردن او از آن درخت و میان قبول کردن خدا توبه آدم (ع) را سیصد سال از روزهاى دنیا و در آخرت یک روز مثل هزار سال دنیا مى‏شود و آن زمان از پسین بود تا شام پس نماز کرد آدم (ع) سه رکعت یک رکعت از براى گناه خود و یک رکعت از براى گناه حوّا و یک رکعت از براى آنکه قبول کرد خدا توبه او را پس فرض کرد خداى عزّ و جلّ این سه رکعت را بر امّت من و این ساعتى است که مستجاب مى‏شود در آن دعا و این آن نماز است که امر کرده است مرا پروردگار من و فرمود فَسُبْحانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَ حِینَ تُصْبِحُونَ پس نماز کنید بتسبیح خدا در وقتى که داخل شام میشوید و در وقتى که داخل صبح میشوید و اما نماز خفتن از براى آنکه در قبر تاریکست و در روز قیامت تاریکست پس امر کرد مرا پروردگار من باین نماز در
این وقت تا آنکه روشن کند باین قبرها را و تا آنکه بدهد مرا و امت مرا نورى بر صراط و نیست هیچ قدم که برود بنماز خفتن الا آنکه حرام گرداند خدا بدن او را از آتش و این نمازیست که برگزیده است آن را خداى از براى پیغمبران مرسل قبل از من و اما نماز صبح از براى آنکه آفتاب چون برمیتابد برد و شاخ شیطان پس امر کرد پروردگار من عز و جل که بگذارم پیش از برآمدن آفتاب نماز صبح را و پیش از آنکه سجده کنند او را کافران سجده کنند امت من خداى را عز و جل و تعجیل کردن این نماز دوست‏تر است نزد خداى عز و جل و این نمازیست که گواه میشوند آن را فرشتگان شب و فرشتگان روز گفت آن یهودى راست گفتى یا محمد (ص) حدیث کرد ما را محمد بن موسى المتوکل گفت حدیث کرد ما را على بن حسین بغدادى از احمد از امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود چون فرود آمد آدم علیه السلام از بهشت ظاهر شد بوى نشانى سیاه از سر تا قدم او پس بسیار شد غم او و گریه او بواسطه آنچه ظاهر شد بوى پس آمد او را جبرئیل (ع) و گفت او را که چیست که بگریه در آورده است تو را یا آدم فرمود که گریه میکنم از این سیاهى که ظاهر شده است بمن گفت برخیز یا آدم و نماز کن که این وقت نماز اولیست پس برخاست آدم (ع) و نماز کرد پس فرود آمد آن سیاهى تا گردن او پس آمد جبرئیل او را در وقت نماز دوم و گفت یا آدم برخیز و نماز کن که این وقت نماز دوم است پس برخاست و نماز کرد پس فرود آمد آن سیاهى تا سینه او پس آمد او را جبرئیل در وقت نماز سیّم و گفت یا آدم برخیز و نماز کن که این وقت نماز سیم است پس بر خاست و نماز کرد پس فرود آمد ان سیاهى تا ناف او پس آمد او را جبرئیل در وقت نماز چهارم و گفت یا آدم برخیز و نماز کن که این وقت نماز چهارم است پس برخاست و نماز کرد پس‏
فرود آمد آن سیاهى تا بدو پاى وى پس آمد او را جبرئیل در وقت نماز پنجم و گفت یا آدم برخیز و نماز کن که این وقت نماز پنجم است پس برخاست و نماز کرد پس بیرون آمد آن سیاهى جمیعا پس حمد گفت خداى را و ثنا کرد بر وى پس گفت او را جبرئیل یا آدم حال فرزندان تو در این نماز مثل حال تو است در این سیاهى هر که نماز کند از فرزندان تو در هر روز و شب پنج نماز بیرون مى‏آید از جمیع گناهان خود چنانچه بیرون آمدى تو از این سیاهى‏



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در دوشنبه 90/2/12 ساعت 7:54 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


ریشه یابی و معانی نام کشورها

آرژانتین: سرزمین نقره (اسپانیایی)

آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما / آفتابی جنوبی (لاتین، یونانی)

آلبانی: سرزمین کوه نشینان

آلمان: سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن (فرانسوی، ژرمنی)

آنگولا: از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود

اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی)

اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی)

ازبکستان: سرزمین خودسالارها (سغدی، ترکی، فارسی دری)

اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)

استرالیا: سرزمین جنوبی (لاتین)

استونی: راه شرقی (ژرمنی)

اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری)

اسکاتلند: سرزمین اسکات ها (لاتین)

افغانستان: سرزمین قوم افغان (فارسی)

اکوادور: خط استوا (اسپانیایی)

الجزایر: جزیره ها (عربی)

السالوادور: رهایی بخش مقدس (اسپانیایی)

امارات متحده عربی: شاهزاده نشین های یکپارچه عربی (عربی)

اندونزی: مجمع الجزایر هند (فرانسوی)

انگلیس: سرزمین پیر استعمار (ژرمنی)

اوروگوئه: شرقی

اوکراین: منطقه مرزی (اسلاوی)

ایالات متحده امریکا: از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی

ایتالیا: شاید به معنی ایزد (یونانی)

ایران: سرزمین آریایی ها? برگرفته از واژه «آریا» به معنی نجیب و شریف

ایرلند: سرزمین قوم ایر (انگلیسی)

ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی)

باهاما: دریای کم عمق یا ریشدارها (اسپانیایی)

بحرین: دو دریا (عربی)

برزیل: چوب قرمز

بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان (لاتین)

بلژیک: سرزمین قوم بلژ از اقوام سلتی، واژه بلژ احتمالاً معنی کیسه می داده

بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژه ای بومی به معنای آب گل آلود

بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی)

بوتان: تبتی تبار

بوتسوانا: سرزمین قوم تسوانا

بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار

بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین

پاراگوئه: این سوی رودخانه

پاکستان: سرزمین پاکان (فارسی دری)

پاناما: جای پر از ماهی (زبان کوئِوا)

پرتغال: بندر قوم گال از اقوام سلتی (لاتین)

پورتوریکو: بندر ثروتمند (اسپانیایی)

تاجیکستان: سرزمین تاجیک ها (فارسی دری)

تانزانیا: این نام از همامیزی تانگانیگا سرزمین دریاچه تانگا + زنگبار گرفته شده

تایلند: سرزمین قوم تای

ترکمنستان: سرزمین ترک + ایمان = ترکیمان = ترکمان = ترکمن سرزمین ترک هایی که مسلمان شده اند (مربوط به سده های آغازین اسلام)

ترکیه: سرزمین قوی ها (ترکی با پسوند عربی)

جامائیکا: سرزمین بهاران

جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند (زبان آفار)

چاد: دریاچه (زبان بورنو)

چین: سرزمین مرکزی (چینی)

دانمارک: مرز قوم "دان"

دومینیکن: کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)

روسیه: کشور روشن ها، سپیدان

روسیه سفید / بلاروس: درخشنده روس / سفید روسی

رومانی: سرزمین رومی ها

زلاند نو: زلاند جدید (زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست)

ژاپن: سرزمین خورشید تابان (ژاپنی)

سریلانکا: جزیره باشکوه (سنسکریت)

جزایر سلیمان: از نام حضرت سلیمان

سوئد: سرزمین قوم "سوی"

سوئیس: سرزمین مرداب

سودان: سیاهان (عربی)

سوریه: سرزمین آشور (سامی)

سیرالئون: کوه شیر

شیلی: پایان خشکی/ برف

عراق: شاید از ایراک به معنای ایران کوچک (فارسی)

عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبختواژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد استسعود یعنی خوشبخت.

فرانسه: سرزمین قوم فرانک از اقوام سلتی

فلسطین: یکی از اسامی قدیم رود اردن

فنلاند: سرزمین قوم "فن"

فیلیپین: از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ

قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله قرقیزی

قزاقستان: سرزمین کوچگران قزاقی

قطر: شاید به معنای بارانی (عربی)

کاستاریکا: ساحل غنی (اسپانیایی)

کانادا: دهکده زبان سرخپوستی "ایروکوئی"

کلمبیا: سرزمین کلمب (کریستف کلمب) (اسپانیایی)

کنیا: کوه سپیدی (زبان کیکویو)

کویت: دژ کوچک هندی (عربی)

گرجستان: سرزمین کشاورزان (یونانی)

لبنان: سفید (عبری)

لهستان: سرزمین قوم "له"

لیبریا: سرزمین آزادی

مجارستان: سرزمین قوم مجار (مجاری)

مراکش: مغرب

مصر: شهر، آبادی

مقدونیه: سرزمین کوه نشین ها، بلندنشین ها (یونانی)

مکزیک: اسپانیای جدید (اسپانیایی)

موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین)

میکرونزی: مجمع الجزایر کوچک فراسوی

نروژ: راه شمال

نیجر: سیاه (لاتین)

نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین)

نیکاراگوئه: دریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) آگوئه (اسپانیایی)

واتیکان: گرفته شده از نام تپه ای به نام واتیکان (اتروسکی)

ونزوئلا: ونیز کوچک

ویتنام: اقوام "ویت" جنوبی (ویتنامی)

ویلز: بیگانگان (ژرمنی)

هلند: سرزمین چوب آلمانی

هند: پر آب (فارسی باستان)

هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی)

یمن: خوشبخت

یونان: سرزمین قوم "یون



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 90/2/11 ساعت 7:55 صبح موضوع دانستنی های علمی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


چهره نفاق

مطّرف پسر مغیره بن شیعه می گوید: با پدرم نزد معاویه رفتم ، پدرم ، به حضور معاویه رفت و آمد می کرد و با او گفتگو می نمود، و بعد نزد ما می آمد و از عقل و سیاست و هوش معاویه سخنانی می گفت ، و او را می ستود. ولی یک شب پدرم مغیره ، به خانه آمد، دیدم بسیار غمگین است و در فکر فرو رفته ، پس از ساعتی ، دیدم همچنان غمگین است ، گمان بردم که اتفاق ناگواری برای او رخ داده است ، گفتم : ای پدر، چه شده که از آغاز شب تاکنون غمگین هستی و در فکر فرورفته ای ؟ پدرم در پاسخ گفت :پسرم ! از نزد کافرترین و ناپاکترین انسانها نزد تو آمده ام یا بنی جئت من عند اکفر النّاس واخبثهم . گفتم : او کیست ؟ گفت : معاویه است .
گفتم : چطور؟ گفت : در حضور معاویه بودم ، مجلس خلوت شد و من بودم و معاویه ، به او گفتم :ای رئیس مؤمنان ! سنّ و سال تو بالا رفته ، اکنون اگر به گسترش عدل و داد بپردازی برای تو بهتر است ، خوب است با برادران خود از بنی هاشم ، خوشرفتاری کنی ، و صله رحم نمائی ، سوگند به خدا اکنون در نزد آنها هیچ چیز نیست که از آن بترسی ، و آن چیز برای سلطنت تو خطرناک باشد، بنابراین اگر رابطه نیکی با آنها برقرار سازی ، ذکر و پاداشش برای تو باقی می ماند، و بعد از مرگ تو، تو را به نیکی یاد می کنند. معاویه در جواب نصایح من گفت : هیهات !، کدام ذکر است که باقی مانده و امید بقای آن است ؟ آن قدرت و حکومت قبیله تیم و ابوبکر بود که با مرگ ابوبکر، پایان یافت و جز نامی از ابوبکر (در تاریخ ) باقی نمانده است ، و آن حکومت و قدرت قبیله عدی و عمر بود که آنهمه شکوه داشت و ده سال ، سر پا بود، ولی با مرگ عمر، فرو ریخت و جز نام عمر (در تاریخ ) چیز دیگری باقی نمانده است . ولی در مورد ابن ابی کبشه (پیامبر (ص) ) نام او هر روز پنج بار در اذان با صدای بلند ذکر می شود و مردم شب و روز این جمله را می شنوند: و اشهد انّ محمدا رسول الله بنابراین ای بی پدر غیر از این مورد، چه عملی باقی می ماند و چه ذکر دوام می یابد که تو مرا نصیحت به ثواب و خوشرفتاری با بنی هاشم می کنی لا و الله الا دفنا دفنا: نه به خدا سوگند، از روش خود دست بردار نیستم ، مگر آن وقت فرا رسد که یاد پیامبر(ص ) را دفن کنم ، و مردم را به فراموش کردن آن ، عادت دهم . این است باطن خبیث معاویه ، که نقل کننده آن مغیره بن شعبه یکی از سرسپردگان دستگاه معاویه می باشد، آیا با توجه به این مطلب ، می توان گفت : که معاویه ذره ای دین داشته است ؟!


*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در پنج شنبه 90/2/8 ساعت 9:39 صبح موضوع داستان های آموزنده | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


دراسلام تبعیض نژادی ممنوع است

 
در حالی که پیامبراسلام (ص ) قاطعانه با تبعیض نژادی مبارزه می کرد و عملا افراد سیاه پوست و محروم وفقیر و غلام را در ازدواج و امور دیگر با سایر مسلمین مساوی می دانست وقتی که بنی امیه روی کار آمدند بار دیگر جریان تبعیضات نژادی دوران جاهلیت را زنده کردند، به عنوان نمونه : مرد مسلمانی از موالی (غلامان آزاده شده غیر عرب ) با دختری از اعراب بنی سلیم ازدواج کرد، محمد بن بشیر، از این واقعه ناراحت شد و به مدینه آمد و از حاکم مدینه ابراهیم بن هشام شکایت کرد. حاکم دستور داد بین آن غلام آزاد شده و همسرش جدائی افکندند و دویست تازیانه به آن غلام زد، و موی سر ابروها و ریشش را تراشید، و این گونه او را تحقیر و شکنجه داد که چرا با دختری از دختران عرب ، ازدواج کرده است . محمدبن بشیر کار حاکم را ستود، و اشعاری در مدح او گفت ، که از جمله آنها این شعر است :
قضیت بسنه و حکمت عدلا و لم ترث الخلافه من بعید
تو بر اساس سنت قضاوت کردی و به عدالت داوری نمودی و این کار تو بیانگر قرب تو به مقام خلافت است.

 

منبع : سایت اندیشه قم



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در پنج شنبه 90/2/8 ساعت 9:27 صبح موضوع داستان های آموزنده | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


<   <<   71   72   73   74   75   >>   >
http://www.games-casino.us/
با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید