امامیه سه فرقه می شوند

 [امامیه بعد از شهادت امام رضا ع سه فرقه شدند]

 

منبع:

 (1) گفته است شیخ- ادام اللَّه عزّه- پس طایفه امامیه مستمر شدند بر قول به اصول امامت در مدت حیات امام رضا علیه السّلام و چون آن حضرت وفات کرد خلیفه کرد پسر خود ابو جعفر امام محمد تقى علیه السّلام را و آن حضرت علیه السّلام در وقت وفات امام رضا علیه السّلام، هفت ساله بوده.
طایفه امامیه اختلاف کردند و متفرق شدند به سه فرقه: یک فرقه رفتند بر طریقه مستقیم امامت و اعتقاد کردند به امامت ابو جعفر امام محمد تقى علیه السّلام و نقل کردند نص را بر امامت او علیه السّلام و این فرقه به حسب عدد بیش از فرقه‏هاى دیگر بودند؛ و فرقه‏اى دیگر بعد از اینکه قائل بودند به امامت امام رضا علیه السّلام رجوع کردند از آن قول و مرتد شدند و گرویدند به قول «واقفیه»؛ و فرقه‏اى دیگر قائل شدند به امامت احمد بن موسى کاظم علیه السّلام.
و گمان کردند که حضرت امام رضا علیه السّلام وصیت کرد به او و نص فرمود بر امامت او. و استدلال کرده‏اند این دو فرقه شاذه نادره بر مذهب خود به صغر سن امام محمد تقى علیه السّلام و گفته‏اند که جایز نیست امام طفل باشد و به سن بلوغ نرسیده باشد.
پس گفته مى‏شود به ایشان سواى جماعتى که رجوع کردند بعد از اعتقاد به امامت امام رضا علیه السّلام به مذهب واقفیه؛ زیرا ما باطل کردیم مذهب واقفیه را اینکه شما که قائل شدید به امامت احمد بن موسى کاظم بعد از امام رضا علیه السّلام چه دلیل دارید بر امامت امام رضا علیه السّلام.
پس به درستى که به هر دلیلى که ایشان اثبات کنند امامت امام رضا علیه السّلام را، ما به همان دلیل اثبات مى‏کنیم براى ایشان امامت امام محمد تقى علیه السّلام را. و به هر چیزى که این طایفه طعن زنند در نقل نص بر امامت امام محمد تقى علیه السّلام. پس به درستى‏
که طایفه واقفیه به همان چیز طعن مى‏زنند به ایشان در نقل نص بر امامت امام رضا علیه السّلام. (1) پس به هر چه این طایفه رفع طعن واقفیه کنند، ما نیز به همان چیز دفع مى‏کنیم طعن ایشان را در نص بر امامت امام محمد تقى علیه السّلام. و به درستى که ایشان را از این سخن مخلص نیست.
با آنکه آنچه مشتبه شده برایشان از جهت سن امام محمد تقى علیه السّلام فساد آن و بطلان آن نهایت وضوح و ظهور دارد؛ زیرا کمال عقل را انکار نمى‏توان کرد در حجج اللَّه تعالى با وجود صغر سن. به درستى که حق تعالى فرموده:
 (قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا  قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا) «1» پس اللَّه تعالى خبر داده از حضرت عیسى علیه السّلام به سخن گفتن در گهواره و همچنین اللَّه تعالى فرموده در قصه یحیى علیه السّلام که: (وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا) «2» و به تحقیق اجماع کرده‏اند جمهور شیعه و جمیع آنکه مخالف است در مذهب ایشان که رسول صلّى اللَّه علیه و آله دعوت فرمود على بن ابى طالب علیه السّلام را در صغر سن و دعوت نکرد دیگرى را از اطفال و مباهله فرمود به امام حسن و امام حسین علیه السّلام در آن حال که هر دو طفل بودند.
و هر گاه حال بر این منوال بوده باشد که ما ذکر کردیم از مخصوص گردانیدن اللَّه تعالى حجج خود را به حالى چند که در دیگران یافت نشود. پس باطل شد آنچه این طایفه دست زده‏اند به صغر سن امام محمد تقى علیه السّلام در اثبات مذهب خود.
با اینکه این طایفه اقرار کرده‏اند به ظهور معجزات برائمه علیه السّلام و خرق عادت در ایشان. پس به تحقیق باطل مى‏شود اصلى که به آن اصل ابطال مى‏کنند امامت امام محمد تقى علیه السّلام را؛
 (1) زیرا بیش از این نیست که کمال عقل آن حضرت علیه السّلام در صغر سن معجزه و خرق عادت باشد. و بر این خود اقرار نموده‏اند در ائمه علیه السّلام. و اگر قائل نیستند به معجزات از براى ائمه علیه السّلام پس این طایفه مانند معتزله‏اند که انکار نموده‏اند معجزات را در غیر پیغمبران علیه السّلام. و باطل نموده‏ایم مذهب طایفه معتزله را که گفته‏اند معجزات مخصوص پیغمبران است و در ائمه نمى‏باشد. و به درستى این مقدار سخن کافى است در نقض مذهب ایشان چنانچه حکایت کردیم.

دفاع از تشیع، بحثهاى کلامى شیخ مفید (ره)، ص: 576

 



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 89/11/12 ساعت 8:48 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


اشعاری در وجود شیعه در زمان پیامبر (ص)

 [اشعار على ع که دلالت دارد بر وجود مذهب شیعه در زمان پیامبر ص‏]

 


         انا علىّ صاحب الصمصامه             و صاحب الحوض لدى القیامه‏
             أخو النّبىّ اللَّه ذى العلامه             قد قال اذ عمّمنى العمامه‏
             انت أخى و معدن الکرامه             و من له من بعدى الامامه‏

 (1) شنیدم از شیخ- ادام اللَّه عزّه- که مى‏گفت: از جمله چیزهائى که گواهى مى‏دهد از براى امامت امیر المؤمنین علیه السّلام و تقویت مى‏کند قول کسى را که مى‏گوید در صدر اول، مذهب شیعه (صدر اول زمان صحابه را مى‏گویند) بوده است شعر امیر المؤمنین علیه السّلام در صفّین که اتّفاق کرده‏اند بر نقل آن موافق و مخالف و آن شعر را آن حضرت در مقام رجز از براى مبارزت فرمود:

 

 «1»؛ یعنى من على‏ام صاحب شمشیر برنده که کج نشود و صاحب حوض کوثر در قیامت برادر پیغمبر خدا که صاحب نشانه پیغمبرى است که گفت پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله وقتى که بر سر من نهاد عمامه خود را که تو برادر منى و معدن کرامتى و آن کس که از براى او حاصل است بعد از من امامت.
شیخ- ایّده اللَّه- مى‏فرماید که این شعر با آنکه دلالت مى‏کند بر آنچه از پیش گذشت، دلالت مى‏کند بر اینکه امیر المؤمنین علیه السّلام ذکر فرموده نص پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله را در شأن خود و احتجاج نموده به آن بر امامت خود.
و به تحقیق این معنى باطل مى‏سازد سخن طایفه ناصبه را که مى‏گویند امیر المؤمنین علیه السّلام در هیچ مقامى از مقامات خود دعوى نکرد نص رسول صلّى اللَّه علیه و آله را در باب خود.
شیخ- ایّده اللَّه- گفته است و از جمله آنچه دلالت مى‏کند بر اینکه مذهب شیعه در صدر اوّل بوده آن چیزى است که از پیش گذشت از اشعارى که مذکور شد از
 براى اثبات تقدّم ایمان امیر المؤمنین علیه السّلام (1) و ما ذکر مى‏کنیم آن موضعى را که در این مطلب به کار آید نه همه آن اشعار را و اگر چه به شرح پیش از این مذکور شد و تکرار آن در اینجا از براى تأکید و بیان است.
پس از آن جمله، قول عبد اللَّه بن ابى سفیان بن حارث بن عبد المطلب است:


         و کان ولىّ الامر بعد محمّد             علىّ و فی کلّ المواطن صاحبه «1»


 پس شهادت داده به اینکه امیر المؤمنین علیه السّلام خلیفه رسول صلّى اللَّه علیه و آله بوده نه آن جماعت که مقدّم بوده‏اند بر آن حضرت علیه السّلام زیرا گفته است که آن حضرت علیه السّلام ولى الامر است بعد از پیغمبر.
و از آن جمله، قول جریر بن عبد اللَّه است:


         فصلّى الاله على احمد             رسول الملیک تمام النّعم‏
             و صلّى على الطّهر من بعده             خلیفتنا القائم المدّعم‏
             علیّا عنیت وصىّ النّبىّ             یجالد عنه غواة الأمم «2»


 و این شعر دلالت صریح دارد بر امامت امیر المؤمنین علیه السّلام چنانچه هیچ عاقلى شک نمى‏کند در قصد شاعرش. و غرض او که امیر المؤمنین است جانشین رسول صلّى اللَّه علیه و آله بود بى‏فاصله و امام بود بعد از او. و اما بیان کردن اینکه آن حضرت علیه السّلام وصى پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله بوده نه کس دیگر. پس به درستى که اتفاق همگى بر این معنى غنى مى‏گرداند ما نام ببریم مردمانى را که این معنى را گفته‏اند و هر گاه اختصاص آن حضرت علیه السّلام به وصایت پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله ثابت شده ثابت مى‏شود که او علیه السّلام امام است نه دیگرى؛ زیرا وصى پیغمبر در اهل بیت پیغمبر و متروکات او صلّى اللَّه علیه و آله جانشین و خلیفه مى‏باشد که اگر دیگرى غیر از وصى امام باشد لازم مى‏آید که در زمان واحد دو امام و دو خلیفه باشد از براى پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله برامت او و این محال است.

منبع :

   دفاع از تشیع، بحثهاى کلامى شیخ مفید (ره)، ص: 529



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 89/11/12 ساعت 8:36 صبح موضوع فضایل امیرالمونین علی بن ابیطالب(ع) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


معاویه برعلی می گرید

ضرار در نزد معاویه از اوصاف على (ع) سخن مى‏گوید

 (5) آیا به تعریف ضرار بن حمزه لیثى نگاه نمى‏کنى: که به هنگام دخول بر معاویه (لع) در وصف مقامات سید الاوصیاء چه گفت: معاویه از او پرسید؟ على (ع) را براى من وصف کن! گفت: آیا مى‏شود مرا از آن معذور دارى؟ معاویه گفت: خیر، گفت: به خدا قسم دور اندیش بود و نیرویى عظیم و گفتارى روشن داشت که بین حق و باطل جدا مى‏کرد و به عدالت حکم مى‏کرد و اطرافش علم مى‏جوشید از تمام وجودش حکمت فوران مى‏کرد، از دنیا و زینت آن فرار مى‏کرد و با شب و وحشت آن مانوس بود. به خدا قسم زیاد اشک مى‏ریخت و بسیار فکر مى‏کرد و دستانش را به هم مى‏گرداند و به خود خطاب مى‏کرد و با پروردگارش نجوا مى‏نمود از لباسهاى زمخت خوشش مى‏آمد و از غذاهاى سخت لذت مى‏برد. به خدا قسم در بین ما مثل یکى از ما بود وقتى به پیشش مى‏رفتیم به ما نزدیک مى‏شد وقتى سؤال مى‏کردیم جوابمان مى‏داد با آنکه خیلى به ما نزدیک بود و ما با او نزدیک بودیم از هیبتش با او سخن نمى‏گفتیم و از عظمتش نگاه را بالا نمى‏گرفتیم، اگر تبسم مى‏کرد دندانش مثل لؤلؤ مرتب مى‏نمود. اهل دین را بزرگ مى‏شمرد و فقیران را دوست مى‏داشت قوى را در باطلش به طمع نمى‏انداخت و ضعیف از عدالتش مایوس نمى‏شد و خدا را شاهد مى‏گیرم که یک وقت او را در جایگاهش به هنگام شب دیدم که شب پرده آویخته و ستارگان شب در عمق آسمان فرو رفته بودند او در محراب عبادت ایستاده بود دست بر ریشش گرفته بسان مارگزیده به خود مى‏پیچید و با صداى حزین مى‏گریست مثل‏ اینکه الان صداى ایشان را مى‏شنویم که مى‏فرماید (1) اى دنیا اى دنیا آیا متعرض من مى‏شوى یا به من علاقه دارى هرگز! از من دور شو، هرگز! زمانت نرسیده است، دیگران را بفریب، من نیازى به تو ندارم، سه طلاقه‏ات کردم که بازگشتى در آن نیست، مدتت کوتاه است و اهمیتى اندک دارى، آرزوى تو کوتاه است، آه! آه! از کمى توشه و دورى سفر و وحشت راه و بزرگى آخرت، اشکهاى معاویه (لع) بر ریشش فرو ریخت و با آستینش آن را پاک کرد و قوم نیز از گریه گلوگیر شدند. و سپس گفت: به خدا قسم ابو الحسن (ص) چنین بود چه مقدار او را دوست مى‏دارى؟ گفت: به مقدار علاقه مادر موسى به موسى (ع) و از تقصیرم در محبت، از خداى عذر خواهم. معاویه گفت اى ضرار صبر تو از فراغش چگونه است؟ ضرار گفت: صبر مادرى که فرزندش بر سینه آن مادر کشته شده باشد که گریه‏اش آرام نمى‏شود و آه و حرارتش به خمودى نمى‏گراید آنگاه ضرار بلند شد در حالى که هراسناک بود. معاویه رو به اطرافیان خود آورد و گفت: اگر روزى من از بین شما بروم در بین شما کسى نیست که به همانند این ثنا، بر من ثنا گوید. کسى از حاضرین گفت :

همنشین به مقدار همنشین است.



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/11/10 ساعت 12:17 عصر موضوع فضایل امیرالمونین علی بن ابیطالب(ع) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


علی (ع) اززبان عایشه

عایشه دختر ابی بکر بن ابی قحافه، یکی از زنان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است بر اساس تواریخ معتبر،عایشه میانه خوبی با علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام و فرزندان ارجمند آنان نداشت.و این بغض و خصومت او در جنگ جمل کاملا ظاهر شد.یعنی همان زمان که او به خود اجازه می‏دهد،همه سفارشهایی را که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد لزوم پیروی و اطاعت از علی علیه السلام بیان فرموده است،نادیده بگیرد،و آشکارا در مقابل آن حضرت اقدام به مبارزه کند.

اما مطلب مهم این است که حقیقتا فضیلت و کمال بی منتهای علی علیه السلام و خاندان پاک آن حضرت به اندازه‏ای درخشندگی و نور افشانی دارد،که بسان خورشید تابان،هیچ کس و هیچ چیز قادر به جلوگیری از پرتو افکنی آن نیست.به طوری که عایشه نیز با چنین طرز تفکری هرگز نتوانست فضائل و کمالات آنها را کتمان کند.اکنون به‏مواردی از سخنان و مرویات او توجه می‏کنیم:

الف:عن هشام بن عروة،عن ابیه،عن عائشة قالت:قال رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم:ذکر علی عبادة. [1] .

هشام بن عروه از پدرش،از عایشه روایت می‏کند که گفت:رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:یاد کردن علی عبادت است.

ب:عن عائشة،ان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خرج و علیه مرط مرجل من شعر أسود،فجاء الحسن فأدخله،ثم جاء الحسین فأدخله،ثم فاطمة،ثم علی،ثم قال:«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت». [2] .

از عایشه روایت شد که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بیرون آمد در حالی که عبای منقوش را که از موی سیاه بود،بر تن خود داشت.پس حسن علیه السلام آمد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را داخل آن‏کساء کرد.سپس حسین علیه السلام آمد و آن حضرت حسین علیه السلام را نیز داخل کساء نمود،آنگاه فاطمه علیها السلام و بعد علی علیه السلام آمدند و داخل کساء شدند.سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم (این جملات قرآن کریم را بیان) فرمود:انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت.

ج:عن عائشة...قالت:رحم الله علیا لقد کان علی الحق... [3] ،«عایشه گفت:خدا علی را رحمت کند که حقیقتا بر حق بود...»

د:عن جمیع بن عمیر قال دخلت علی عائشة،فقلت لها:من کان احب الناس الی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم،قالت:أما من الرجال فعلی،و أما من النساء ففاطمة. [4] .

جمیع بن عمیر گوید که بر عایشه وارد شدم،پس به او گفتم:محبوبترین مردم نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چه کسی است؟گفت:اما از مردان پس علی و اما از زنان پس فاطمه. (نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم محبوبترند).ه:عن شریح بن هانی،عن ابیه،عن عائشة،قالت:ما خلق الله خلقا کان احب الی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم من علی. [5] .

شریح بن هانی از پدرش روایت می‏کند که عایشه گفت:خلق نکرد خداوند آفریده‏ای را که نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم محبوبتر از علی علیه السلام باشد.

و:عن عطاء قال:سألت عائشة عن علی علیه السلام،فقالت:ذاک خیر البشر لا یشک فیه الا کافر. [6] .

عطا گفت از عایشه در مورد علی علیه السلام سؤال کردم،عایشه گفت:او بهترین انسان است،و در این مطلب شک و تردید نمی‏کند مگر کافر.

ز:...حدثنا جعفر بن برقان قال:بلغنی ان عائشة کانت تقول:زینوا مجالسکم بذکر علی علیه السلام.

جعفر بن برقان روایت کرد که با خبر شدم که عایشه می‏گفت:مجالس و محافل خود را با یاد علی علیه السلام زیبایی ببخشید.

ح:عائشة رفعته:ان الله قد عهد إلی من خرج علی علی فهوکافر فی النار،قیل:لم خرجت علیه؟!قالت:أنا نسیت هذا الحدیث یوم الجمل حتی ذکرته بالبصرة و أنا استغفر الله. [7] .

عایشه به حدیث مرفوع (از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرد که:همانا خداوند مقرر نمود که هر کس بر علی،خروج کند،کافر و در آتش دوزخ است. (وقتی عایشه این حدیث را بیان کرد به او) گفته شد:چرا تو بر علی خروج کردی؟عایشه گفت:من این حدیث را در جمل فراموش کرده بودم تا آنکه در بصره به یادم آمد و توبه کردم.

ط:عن عطاء بن ابی رباح،عن عائشة،قالت:علی بن ابی طالب اعلمکم بالسنة. [8] .

عطا پسر ابی رباح،از عایشه روایت کرد که گفت:عالمترین شما به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم،علی بن ابی طالب است.

ی:عن عطاء عن عائشة قالت:علی اعلم اصحاب محمدصلی الله علیه (و آله) و سلم. [9] .

از عطا روایت شد که عایشه گفت:داناترین اصحاب محمد صلی الله علیه و آله و سلم،علی علیه السلام است.

ک:عن عائشة،قالت:قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم،و هو فی بیتها لما حضره الموت:ادعوا لی حبیبی‏[قالت‏]فدعوت له ابو بکر فنظر الیه ثم وضع رأسه ثم قال:ادعوا لی حبیبی.فدعوا له عمر،فلما نظر الیه وضع رأسه،ثم قال:ادعوا لی حبیبی،فقلت:ویلکم ادعوا له علی بن ابی طالب،فوالله ما یرید غیره‏[فدعوا علیا فأتاه‏]فلما أتاه أفرد الثوب الذی کان علیه ثم أدخله فیه فلم یزل یحتضنه حتی قبض و یده علیه. [10] .

از عایشه روایت است که گفت،رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به هنگام رحلت و احتضار در خانه او بود و فرمود:حبیب مرا نزدمن فرا خوانید پس ابو بکر را فرا خواندیم،حضرت نگاهی به او کرد و سپس سر خود را برگرداند و فرمود:حبیب مرا نزد من فراخوانید،پس عمر را فراخواندیم،وقتی حضرت به او نگاه کرد سر خود را برگرداند و فرمود:حبیب مرا نزد من فراخوانید،پس من گفتم:وای بر شما،علی بن ابی طالب را برای او فراخوانید،به خدا سوگند غیر از علی را اراده نفرموده است،پس علی را فراخواندند وقتی آن حضرت آمد،رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پارچه‏ای را که روی خود داشت،کنار زد،پس علی علیه السلام را داخل آن پارچه نمود،و او را از خود جدا نکرد تا رحلت نمود،در حالی که دست پیامبر بر بدن علی علیه السلام بود.

ل:عن عائشة قالت:رأیت النبی صلی الله علیه و آله و سلم التزم علیا و قبله و[هو]یقول:بابی الوحید الشهید،بأبی الوحید الشهید. [11] .

عایشه گوید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را دیدم ملتزم و همراه علی بود و او را بوسید و می‏فرمود:پدرم فدای شهید تنها،پدرم فدای شهید تنها.

پی نوشت :

1- ابن مغازلی در حدیث 243 از مناقب،ص 206،ط.1

 

2- زمخشری در تفسیر کشاف،ج 1،ص 369،ذیل آیه 61 از سوره آل عمران،فمن حاجک...،

3-ابن کثیر در البدایة و النهایة،ج 7،ص 305،حدیث.14.

4- حاکم در المستدرک،ج 3،ص 154 و.157

 

5- ابن عساکر در شرح حال امام علی علیه السلام از تاریخ دمشق،ج 2،ص 162،حدیث 648،شرح محمودی.

6- شیخ سلیمان قندوزی حنفی در ینابیع المودة باب مودة،الثالثة،ص.293.

7- شیخ سلیمان قندوزی حنفی در ینابیع المودة،باب مودة الثالثة،ص.294.

8- سیوطی در تاریخ الخلفاء،ص 171،و شیخ سلیمان قندوزی حنفی در ینابیع المودة،فصل سوم ص 343

9- «بوستان معرفت» ص 658،به نقل از حسکانی در شواهد التنزیل جزء اول،ص 35،حدیث.40.

10-ابن کثیر در البدایة و النهایة،ج 7،ص 360 (عن عبد الله بن عمر).

11- هیثمی در مجمع الزوائد،ج 9،ص 138

نویسنده : محمد ابراهیم سراج

 



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 89/11/6 ساعت 8:51 صبح موضوع فضایل امیرالمونین علی بن ابیطالب(ع) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


وهابیت ننگی برای اسلام وبشریت

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

می خواهم در این مطلب عکس هایی از جنایات وهابیت که دست نشانده استعمارگرانی چون انگلیس و آمریکا واسرائیل است به تصویر بکشانم که خیلی دلخراش است و از شما پوزش می خواهم و لی دلم برای این اسلام عزیز می سوزد ودرددین دارم که عده ای  که بوی از انسانیت نبردند و خود را مسلمان نیز می زند این چنین اسلام را خشن جلوه می دهند.

 

 

 

 

تصاویر دلخراش جنایات وهابیت

تصاویر دلخراش جنایات وهابیت

                                   بقیع قبل از تخریب                                     بعدازتخریب

قبرستان بقیع قبل از تخریبقبرستان بقیع بعد از تخریب



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/11/3 ساعت 2:30 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


<   <<   81   82   83   84   85   >>   >
http://www.games-casino.us/
با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید