پرسش: آیا مذهب شیعه یک مذهب سیاسى است که به دست عبدالله بن سباى یهودى در زمان عثمان ـ خلیفه سوم ـ ابداع شد، سپس ایرانیان که با عربها سابقه بدى داشتند با این سلاح در مقابل اعراب مسلمان ایستادند.
آنگاه تشیع در زمان دیالمه تقویت گردید و سپس در زمان صفویه مذهب رسمى ایران شد.
در صورتى که در زمان نبى مکرم اسلام(صلى الله علیه وآله) نامى از شیعه وجود نداشته است؟
پاسخ: اولاً باید گفت که از دید شیعیان، عبدالله بن سبأ(1) یک یهودى و ملعون است و در اخبار شیعه از وى مذمت بسیار شده است.
ثانیاً شیعه یک حزب سیاسى نیست که در زمان خلافت عثمان درست شده باشد، بلکه سیر طبیعى اسلام است که در آن به دستورات حضرت خاتم الانبیاء(صلى الله علیه وآله) دقیقاً عمل شده است.
شیعه در لغت به معنى پیرو مى باشد و این کلمه براى این مورد اولین بار بر زبان خود صاحب وحى جارى شده است; بر زبان کسى که خداوند در قرآن کریم درباره او فرموده است: } وَما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحى{; «هرگز با هواى نفس سخن نمى گوید و سخن او غیر از وحى خدا نیست(2)».
و در قرآن این لفظ چند بار آمده است } وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لاَِبْراهِیمَ{.
(3)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 .
راجع به عبدالله بن سبا چند نظر وجود دارد:
1 .
عبدالله سبا افسانه اى است و وجود خارجى نداشته وسیف بن عمر تمیمى آن را ساخته است (علامه عسکرى).
2 .
وجود خارجى داشته و قبلاً یهودى بوده، اسلام آورده، در زمان یهودیت غلو مى کرده، در اسلام هم غلو کرده است و توسط امیرالمؤمنین اعدام شده است.
3 .
وجود خارجى داشته، ولى احادیث سیف بن عمر ساختگى بوده است و با توجه به شواهد این به حقیقت نزدیک تر است (علامه شبیرى زنجانى).
2 .
نجم (53): 3 و 4
3 .
صافات : 83 ; مریم : 69
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حافظ ابو نعیم احمد بن عبدالله ـ از محدثین بزرگ اهل سنت ـ در کتاب «حلیة الاولیاء» از ابن عباس روایت مى کند که چون آیه شریفه } إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتُ عَدْن تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ{; «آنان که ایمان آورده اند و نیکوکار شدند به حقیقت، بهترین اهل عالمند.
پاداش آن ها نزد خدا باغ هاى بهشت عدن است که نهرها زیر درختانش جارى است و در آن بهشت تا ابد جاودان و متنعمند و خدا از آن ها خشنود است(1)».
بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) نازل شد، پیغمبر خطاب به على ابن ابى طالب(علیه السلام)فرمود: «یا على! در این آیه شریفه، مراد از خیر البریه تو و «شیعیانت» مى باشید.
روز قیامت تو و شیعیانت در حالى که خداوند از شما راضى و شما هم از خداوند راضى و خشنود هستید مى آیید(2)».
ابو المؤید موفق بن احمد خوارزمى در مناقب حاکم ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله الحسکانى در کتاب «شواهد التنزیل لقواعد التفضیل»، محمد بن یوسف گنجى شافعى در «کفایة الطالب» و سبط ابن جوزى حنفى در «تذکرة الخواص» از یزید بن شراحیل انصارى، کاتب امیرالمؤمنین(علیه السلام) خبر داد که گفت: خودم از آن حضرت شنیدم که فرمود به هنگام رحلت خاتم الانبیاء پشت مبارک ایشان به سینه من بود، فرمود: «یا على! آیا آیه شریفه (کسانى که ایمان آورده اند و صاحبان عمل صالح و خیر البریه...) را نشینده اى؟ به درستى که آن ها «شیعیان» تو مى باشند و وعده گاه من و شما در روز قیامت، کنار حوض کوثر خواهد بود.
همان روزى که خلایق، براى رسیدگى به حساب گرد آیند، شما را نیز بخوانند، و شما روسفید خواهید بود و شما را پیشواى روسفیدان صدا زنند.
»(3)
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 .
بینه (98): 7 و 8
2 .
اللمعة البیضاء، ص413، حدیث 1125 ; شواهد التنزیل، ج 2، ص459 ; الدر المنثور، ج 8 ، ص589 ; المناقب، ص265، حدیث 247 ; شبهاى پیشاور، ص156 «أنت یا علی و شیعتک تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیّین».
3 .
ینابیع المودة لذوى القربى، ج 1، ص125 و ج 2، ص357 ; شبهاى پیشاور، ص156 «أی علیّ أ لم تسمع قول الله تعالى: } إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ{ هم أنت و شیعتک و موعدی و موعدکم الحوض إذا اجتمعت الأمم للحساب تدعون غرّاً محجّلین»
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
جلال الدین سیوطى در تفسیر خود «الدر المنثور فى التفسیر بالمأثور» از ابن عساکر دمشقى شافعى از جابر بن عبدالله انصارى که از بزرگان صحابه خاتم الانبیا مى باشد نقل مى کند که گفت: در خدمت حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) بودیم که على ابن ابى طالب(علیه السلام)وارد شد، و پیغمبر فرمود: «قسم به کسى که جان من در قبضه قدرت او است، روز قیامت این مرد (اشاره به على(علیه السلام)) و شیعه او از رستگارانند(1).
آنگاه آیه مذکور نازل گردید.
در همان تفسیر از ابن عباس نیز روایت شده که چون آیه فوق نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله)به على(علیه السلام)فرمود: «روز قیامت تو و شیعیانت در حالى که از خداوند راضى و خداوند هم از شما راضى باشد مى آیید(2).
از جابر بن عبدالله انصارى در مناقب نیز نقل شده است که گفت: در خدمت پیامبر گرامى اسلام بودیم که على(علیه السلام)به طرف ما آمد.
پیغمبرخدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «برادر من رو به شما آمد(3)».
آنگاه به سمت کعبه نگاه کرد، دست على را بالا برد و فرمود: «قسم به کسى که جان من در قبضه قدرت اوست، این على و شیعیان او روز قیامت از رستگارانند(4)».
سپس پیغمبر خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود: على(علیه السلام) قبل از همه شما ایمان آورد و باوفاترین افراد به عهد خدا مى باشد و نیز عادل ترین شماها است و مرتبه اش در نزد پروردگار از همه شماها بالاتر است.
در همان وقت، آیه مذکور نازل گردید.
از آن به بعد هر گاه على(علیه السلام) در میان جمعى ظاهر مى شد، اصحاب پیغمبر مى گفتند: «بهترین مردم آمد(5)».
ابن حجر در باب 11 صواعق و نیز علامه سمهودى در جواهر العقدین از «حافظ جمال الدین محمد بن یوسف زرندى مدنى» نقل مى کند که: چون آیه مذکور نازل
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 .
شواهد التنزیل، ج 2، ص467 ; المناقب، ص111 ; شبهاى پیشاور، ص157 «و الذی نفسی بیده إنّ هذا و شیعته لهم الفائزون یوم القیامة فنزل } إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ{».
2 .
اللمعة البیضاء، ص413، حدیث 1125 ; شواهد التنزیل، ج 2، ص459 ; الدر المنثور، ج 8 ، ص589 ; المناقب، ص265، حدیث 247 «تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیّین».
3 .
المناقب، ص111 ; شبهاى پیشاور، ص157 «قد أَتاکُم أخی».
4 .
ینابیع المودة لذوى القربى، ج 1، ص197 ; شبهاى پیشاور، ص158 «و الذی نفسی بیده إنّ هذا و شیعته لهم الفائزون یوم القیامة».
5 .
الدر المنثور، ج 6 ، ص379 ; المناقب، ص112 ; شبهاى پیشاور، ص158 «جاءَ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ».
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
گردید، پیغمبر اسلام خطاب به على(علیه السلام) فرمود: «یا على! تو و شیعیانت خیر البریه هستید.
روز قیامت تو و شیعیانت در حالى که از خدا راضى و خدا هم از شما راضى است، مى آیید و دشمنان تو با حالتى خشمناک که دستهایشان به گردنشان بسته مى باشد، خواهند آمد.
آنگاه امیرالمؤمنین(علیه السلام) پرسید دشمن من کیست؟ فرمود: کسى که از تو بیزارى مى جوید و تو را لعن مى نماید(1)».
این حدیث با اندک اختلافى در مودة القربى نیز آورده شده است.
میر سید على همدانى شافعى در مودة القربى و ابن حجر در صواعق نیز از ام سلمه زوجه پیامبر نقل مى کند که آن حضرت فرمود: «یا على! تو و شیعیان و اصحابت در بهشت مى باشید(2)».
در فصل نوزدهم مناقب، از رسول الله(صلى الله علیه وآله) خطاب به على(علیه السلام) نقل شده است: «مثل تو در امت من مثل عیسى بن مریم است(3)» که قوم او سه فرقه شدند ـ مؤمنین و حواریون، دشمنان او که همان یهود بودند و غلات که درباره او غلو نموده و او را خدا و شریک خدا قرار دادند ـ امت من هم نسبت به تو، سه فرقه مى شوند: «فرقة شیعتک و هم المومنون; فرقه اى شیعیان تو هستند که همانا مؤمنین مى باشند»; فرقه اى هم دشمنان تو هستند و آنان ناکثین و شکنندگان عهد و بیعت با تو هستند و فرقه اى غلوکنندگان درباره تو هستند و آن ها گمراهان و جاحدین مى باشند.
سپس افزود: «یا على! تو و شیعیانت و دوستان شیعیان تو در بهشت و دشمنان و غلو کنندگان درباره تو، در آتش جهنم خواهند بود(4)».
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 .
ینابیع المودة لذوی القربى، ج 2، صص357 و 452 ; النهایة، ج 3، ص276 به نقل از الغدیر، ج 3، ص78 ; شبهاى پیشاور، ص158 «یا علیّ أنت و شیعتک تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیین و یأتی أعداؤک غضباناً مقمحین قال یا رسول الله و من عدوّی؟ قال: من تبرأ منک و لعنک».
2 .
المناقب، ص113 ; ینابیع المودة لذوى القربى، ج 1، صص328 و 425 ; شبهاى پیشاور ص159 «یا علیّ أنت و أصحابک فی الجنّة أنت و شیعتک فی الجنّة».
3 .
الشیعة فى احادیث الفریقین، ص128 به نقل از المناقب، ص226 ; ینابیع المودة لذوى القربى، ج 2، ص109 ; شبهاى پیشاور، ص159 «مثلک فی أمتی مثل المسیح عیسى بن مریم».
4 .
المناقب، ص317 ; ینابیع المودة لذوى القربى، ج 1، ص328 ; شبهاى پیشاور، ص159 «فأنت یا علیّ و شیعتک فی الجنّة و محبّوا شیعتک فی الجنّة و عدوّک الغالی فیک فی النار».
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از طرفى دیگر چون در زمان حیات پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) چهار تن از بهترین صحابه خاص پیامبر یعنى:
1 .
ابوذر غفارى،
2 .
سلمان فارسى،
3 .
مقداد ابن اسود کندى
4 .
عمار یاسر
داراى این لقب (شیعه) بوده اند، مى توان دریافت که نه تنها لفظ شیعه بعد از خلافت عثمان به وجود نیامده بلکه از زمان حیات پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) این لفظ رایج بوده است.
از طرفى، حافظ ابو نعیم در حلیه الاولیا و ابن حجر در صواعق محرقه از ترمذى نقل نموده اند که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «خداوند مرا به دوستى چهار نفر امر نموده و خبر داده است که خدا این چهار نفر را دوست مى دارد(1)» و این چهار نفر عبارت اند از: «على ابن ابى طالب(علیه السلام)، ابوذر، مقداد و سلمان».
ابن حجر نیز مشابه همین حدیث را از پیغمبر نقل مى کند: «بهشت براى سه نفر ـ على و عمار و سلمان ـ مشتاق است(2)».
آیا اعمال و رفتار اصحاب خاص رسول الله(صلى الله علیه وآله) که خداوند امر و خبر از دوست داشتن آن ها داده است، دلالت بر حقانیت شیعه ندارد؟
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 .
تاریخ الکبیر، ج 9، ص31 ; مستدرک الحاکم، ج 3، ص131 ; شبهاى پیشاور، ص161 «إنّ الله أمرنی بحبّ أربعة و أخبرنی أنّه یحبّهم».
2 .
سنن الترمذى، ج 5 ، ص332 ; مسند ابویعلى، ج 5 ص166 ; شبهاى پیشاور ص161 «الجنّة تشتاق إلى ثلاثة; علیّ و عمّار و سلمان».
---
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 89/12/10 ساعت 9:19 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
هارولدبور از دانشگاه ییل برای اولین بار با انجام یک آزمایش ساده، به وجود میدان مغناطیسی در اطراف موجود زنده پی برد.او با توجه به یک مولد الکتریکی که در آهنربا در داخل سیم پیچ دوران می کند و جریان تولید میکند، سمندری را در یک ظرف آب نمک قرار داد و ظرف را به دور سمندر چرخاند. الکترودهایی که در این ظرف وجود داشتند و به یک گالوانومتر حساس متصل شده بودند، یک جریان متناوب را نشان می دادند. زمانی که بور این آزمایش را بدون سمندر انجام داد،گالوانومتر هیچ جریانی را نشان نداد. این بدان معنا بود که در اطراف موجود زنده میدانی وجود دارد که خاصیت مغناطیسی هم دارد. بور این وسیله را بر روی دانشجویان داوطلب خود امتحان کرد و مشاهده نمود که این میدان در بدن انسان هم وجود دارد وکاملا تابع رویدادهای اساسی زیست شناختی بدن است. او این میدان را حیاتی نامید چون هرگاه حیات از بین برود،میدان حیاتی هم از بین میرود. به گونه های که یک سمندر مرده که در دستگاه بود هیچ پتانسیلی به وجود نمی آورد.
تشکیل میدان مغناطیسی بدن
همانگونه که می دانید، در بدن ما میلیونها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما بوسیله تحریک الکتریکی این عصبها صورت می گیرد. در اثر شارش بار در اطراف آنها در بدن ما یک میدان تشکیل می شود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیونها عصب به وجود می آید.
امواج مغزی
دستگاه موج نگار مغز چهار نوع منحنی از امواج مغزی را ارائه میدهند که عبارتند از: آْلفا، بتا، دلتا و تتا. ریتمهای دلتا کندترین امواج مغزی با تناوب از 1تا3 دور در ثانیه بوده و اغلب در خواب عمیق ظاهر می شوند. به نظر میرسد که ریتمهای تتا که دارای تناوب 4تا7دور درثانیه می باشند به خلق و خوی بستگی داشته باشد. ریتمهای آلفا از 8تا 12 دور در ثانیه، در اوقات تفکر، تامل آزاد رخ داده و در صورت تمرکز حواس و توجه قطع می شوند و بالاخره ریتمهای بتا با تناوب 13الی22 دور در ثانیه،ظاهرا منحصر به نواحی جلوئی مغز، یعنی جایی که فعالیتهای پیچیده مغزی رخ می دهد می باشند. امواج آلفا امواج بسیار مهمی هستند که بوسیله هانسبرگر آلمانی کشف شدند و به گفته وی با نوعی هوشیاری و خوداگاهی معطوف به درون ظاهر می شوند تغییرات فیزیولوژی مهمی در بدن ایجاد می کنند مثل تمرکز و یادگیری.
میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر
حتما تا به حال در باره خطرات گوشیهای موبایل یا زندگی در نزدیکی نیروگاهای برق چیزهایی شنیده اید.بنابر تحقیقات پروفسور لای امواج مغناطیسی که از نیروگاهای برق یا وسایل برقی مثل سشوار و ریشتراش برقی و... ساتع می شود به دی ان ای سلولهای مغزی آسیب میرساند و قابلیت ترمیم را در آنها از بین می برد. میدانهای مغناطیسی خارجی علاوه بر آسیب به دی ان ای مغز اثر منفی دیگری به بدن دارند. این میدان ها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن می شوند. همانطور که میدانید نزدیک به 70%از بدن مارا آب فراگرفته و مولکولهای آب به صورت دوقطبی هستند و زمانی که ما در معرض یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیریم، این مولکولها در جهت آن میدان قرار می گیرند و این پدیده باعث می شود نظم میدان مغناطیسی ما به هم بریزد.
علاوه بر عوامل خارجی یکسری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث می شوند اختلال در میدان بدن ایجاد شود. مهمترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام شارش بار در عصب در اطراف آن به وجود می آیند و به صورت الکتریسیته ساکن در بافتهای بدن ذخیره میشوند و میدانی که در اطراف این بارها بوجود می آیند در میدان بدن ایجاد خلل می کنند. این بارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره می شوند و به دلیل این که هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی عصبهای بیشتر و مهمتری قرار دارند برای بدن به شدت مضر هستند. از جمله این نقاط ناحیه سر و دستها و قسمت مچ یابه پایین است و در بین این سه قسمت، سر اهمیت ویژه ای دارد چون بارهای ذخیره شده در آن علاوه بر ایجاد خلل درمیدان مغناطیسی مغز باعث اغتشاش در امواج مغزی نیز می شوند.
به ظاهر ما روزانه تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم.مثل موبایل یا سشوار و غیره.اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدانی بسیار قوی هستیم و آن میدان مغناطیسی زمین هست. عوامل داخلی اغتشاش در میدان بدن ما هم فعالیتهای حیاتی و اجتناب ناپذیری هستند که در تمام طول عمر ما در جریان هستند پس چگونه میتوان باعث خلل این اثرات سو که باعث اختلال در بدن ما و بیماریهایی مثل سرطان می شوند را خنثی کرد؟
در اینجاست که باید گفت خداوند راه حل تمام این سوالات را در یک عمل ساده که امکان آن برای همه افراد وجود دارد و بیش از چند دقیقه هم وقت نمی برد و هیچ ضرری هم ندارد به انسان هدیه داده و آن نماز است.
نماز و میدان مغناطیسی
آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هر نقطه از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.
یکی از نکات بسیار جالبی که پروفسور بور به آن دست یافته بود این بود که دریافته بود که در بدن تمام دانشجویان مؤنث ماهی یکبار تغییر ولتاژ شدید ایجاد می شود و میدان بدن به منظمترین حالت خود می رسد و به همین دلیل است که زنان نیازی ندارند در این مدت نماز بخوانند.
اخیرا هم کشف شده است که علت اینکه قلب زنان منظم تر و قویتر از مردان میزند و دلیل آن همین تغییر ولتاژ هست.
نماز و بارهای الکتریکی
همانطور که قبلا اشاره شد بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن و هم بر امواج مغزی اثر سو دارند. و این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند و باید هرچه سریعتر از آن نواحی دور شوند. به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد استفاده از یک ماده رساناست که سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار آب است و جالب اینجاست که آب هرچه خالص تر باشد سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسان سفارش شده این اثر را ندارد.
نماز و امواج مغزی
با دفع بارهای زائد بدن در وضو امواج مغزی در ایده الترین حالت قرار می گیرند. علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آلفا را به اندازه قابل توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/11/17 ساعت 8:20 صبح موضوع دانستنی های علمی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
کسانی رویش مو در روى زهار و زیر بغل را ناروا می شمردند، غافل از اینکه رشد مو در این مکانها با وجود رطوبت در آنها مرتبط است و چنان که گیاه در جاى مرطوب مىروید، مو نیز در این جایها رشد مىکند. آیا نمىبینى که این جایها براى پذیرش مواد زاید بدن از همه جا مناسبتر است؟ وانگهى این امر باعث مىشود که [گذشته از تدابیر الهى] خود انسان نیز قدرى به بدن خود برسد و از رهگذر بهداشت و نظافت، تنى سالم داشته باشد. همچنین با کوتاه کردن موهاى زاید بدن، روحیه آتشین، تندى، سرمستى و خشم او شکسته شود و از پرداختن به سرگرمیهاى گمراهکننده و بیکارى پرهیز نماید.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 89/11/16 ساعت 12:27 عصر موضوع دانستنی های علمی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
[چگونگى آفرینش دستگاه صوتى]
امام صادق (ع) : اى مفضّل! در صدا، سخن گفتن و آفرینش ابزار آنها در انسان، بسیار اندیشه کن. «حنجره» مانند لولهاى صدا را خارج مىکند. زبان و لبها و دندانها نیز وسیله اداى حروف و نغمهها هستند. نمىنگرى کسى که دندان ندارد «سین» و کسى که لب ندارد «کاف» و کسى که زبانش سنگین است، «ر» را بدرستى تلفظ نمىکند؟
این دستگاه بیش از هر چیز به یک قرهنى مىماند. حنجره شبیه ناى آن و ریه بسان انبانى است که در آن مىدمند تا باد داخل آن شود. عضلاتى که شش را مىگیرند تا صدا بیرون آید همچون انگشتانى است که بر آن انبان مىنهند تا باد در قرهنى در جریان افتد. لب و دندانى هم که حروف و نغمات را ادا مىکنند چون انگشتانى است که پیوسته و مرتب بر دهان قرهنى مىگذارند تا از دمیدن در آن، صداهاى مختلف پدید آید. اگر چه براى راهنمایى و ... دستگاه صوتى را به این وسیله شبیه دانستیم امّا در واقع این وسیله خود شبیه دستگاه صوتى انسان است
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 89/11/12 ساعت 9:50 صبح موضوع دانستنی های علمی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
16 اسامى پیغمبران و مدّت عمرشان طبق آیات قرآن مجید و اخبار صحیحه.
چهارم- نوح (ع) که بعلّت کثرت نوحه بر قومش او را نوح خواندند پدرش تمک بن متوشلخ بوده و مادرش سمخاء بنت انوش که هر دو مؤمن بودند نوح مجموعا دو هزار و پانصد سال عمر نمود که 850 سال آن قبل از بعثت و 950 سال بعد از بعثت در میان قومش بود. همچنین او 200 سال به کار ساخت کشتى معروفش مشغول گشت و پانصد سال نیز بعد از خروج از کشتى و فروکش نمودن طغیان دریا به آبادانى شهرها پرداخت. پنجم- هود که بسیار مردم را هدایت میکرد.
اوّل- حضرت آدم که صفىّ اللَّه گویند و کنیتش ابو البشر عمر شریفش 936 و بروایتى هزار سال.
دوّم- شیث (ع) عمرش 1940 سال و چهل روز.
سوّم- ادریس (ع) که نام اصلى او اخنوع بوده بعلّت کثرت درس، ادریسش گفتند و اوّل کسى است که بقلم نوشت و از نجوم و خیّاطى اطّلاع داشت و 300 سال زندگى کرد و وصىاش متوشلخ بود که 919 سال عمر کرد
ششم- صالح (ع).
هفتم- ابراهیم (ع) و کسى که بمنزله پدر او بوده بنام آدرین تاحور، یا تارخ و زوجهاش ساره دختر عمّ ابراهیم و اسم پدر حضرت ابراهیم نسابین و مادرش اوفى بوده و هر دو مؤمن و مؤمنه بودهاند.
هشتم- حضرت لوط (ع) خاله زاده حضرت ابراهیم (ع) است پسر هارون یا پسر تارخ و نام همسرش واهله بوده که کفر خود را از شوهر پنهان میکرده و شهرش سدوم بوده که مؤتکفه میگفتند. همین که بلا نازل شد به امر پروردگار لوط (ع) از شهر بیرون شد و جبرئیل بامر ملک منّان بال خود را زیر آن شهر کرد و بآسمان هفتم برد بطورى که آواز خروسان و سگان آن شهر را اهل آسمان اوّل شنیدند.
نهم- حضرت اسماعیل (ع) مأخوذ از اسماع و ایل است و ایل اسم خدا
است و اسماع یعنى شنونده پس معنى مىشود بنده شنونده خدا و عمر شریفش 127 سال بوده.
دهم- حضرت اسحق (ع).
یازدهم- حضرت ذو القرنین (ع) که در نبوّتش اختلاف است و نامش عیاش و شهرتش باین نام بچند وجه است اوّل اینکه در خواب دیده بود که بدو شاخ نور و ظلمت چسبیده است که هر یک را قران گویند دوّم اینکه استخوان دو طرف سرش قوى بوده مانند دو شاخ سوّم اینکه دو قرن از ایّام دنیا زندگى کرده است و غیره.
دوازدهم- حضرت یعقوب (ع) که مأخوذ از عقب ام زیرا او با برادرش عیض توام متولّد شد و اوّل عیض بدنیا آمد بعد یعقوب که پاشنههاى عیض برادرش را بدست گرفته بود.
سیزدهم- حضرت یوسف (ع) مشتق از تأسّف است و داراى حالتین بوده یعنى سلطنت و زندان.
چهاردهم- حضرت ایّوب (ع) پسر الوس پس بازح پسر عیض پسر اسحق پسر ابراهیم است عمر شریفش 162 سال بوده و در کرمان که به مرض حمله کرمان مبتلا شده.
پانزدهم- حضرت شعیب (ع) عمر شریفش 242 سال بوده.
شانزدهم- حضرت موسى (ع) عمر شریفش 126 سال بوده.
هفدهم- حضرت یوشع (ع) وصىّ موسى (ع) که عمر شریفش 1200- سال بوده.
هیجدهم- ذا الکفل یا حزقیل (ع) وصىّ موسى (ع) است که کالب بن یوحنّا وصایت را باو داد و کفالت هفتاد پیغمبر را نموده و از شرّ ظالمان نجاتشان
داده مدّت عمرش معلوم نیست و در ده فرسخى کوفه مدفون است صاحب محى السّنه آورده که بر یکى از انبیاء بنى اسرائیل وحى آمد که میخواهم ترا قبض روح کنم تو ملک خدا را بر بنى اسرائیل عرض کن هر کس که متکفّل شود که نماز شب کند و در روز روزه بدارد و میان مردمان بحق حکم کند و خشم نگیرد پادشاهى خود را باو تسلیم کن چون این مطلب را به بنى اسرائیل عرضه داشت جوانى بلند شد و گفت انا متکفّل و تا سه بار تکرار نمود و آن پیغمبر پادشاهى باو تفویض نمود و چون بوعده خود وفا کرد بمقام پیغمبرى رسید.
نوزدهم- اسماعیل (ع) پیغمبر دیگرى است غیر پسر اسماعیل پسر ابراهیم علیه السّلام زیرا اسماعیل پسر ابراهیم خلیل (ع) قبل از پدر فوت شده و هنوز مکّه معمور نشده بود و این اسماعیل بعد از مدّتها بعد از پدر مبعوث شد و او را صادق الوعد گویند زیرا با کسى وعده کرده بود در مکانى از مکّه که آن را صفاح میگفتند و آن شخص فراموش کرده بود که وعده داده، و تا یک سال آن حضرت در آن مکان انتظار کشید.
بیستم- حضرت خضر (ع) که نام اصلیش تالیا ابن ملکاء بن غابر بن ارفخشد بن نوح است.
بیست و یکم- الیاس (ع) سبط هارون برادر موسى (ع).
بیست و دوّم- و الیسع پسر اخطوب عموى الیاس است.
بیست و سوّم- لقمان بن یاعور بن ناخور بن تارخ علماء در نبوّت لقمان (ع) اختلاف کردهاند سدى و عکرمه و شعبى معتقدند که پیغمبر بوده و مراد از ذکر کلمه حکمت در آیه 11 سوره لقمان همان نبوّت است و او خواهرزاده ایّوب پیغمبر بوده یا پسر خاله او بوده و در سال دهم از سلطنت داود علیه السّلام تولّد یافته و تا عهد یونس عمر کرده برخى گویند هزار سال بزیست
و اکثر علماء گویند پیغمبر نبوده حکیم بوده و گویند غلام کسى بوده و شبانى میکرد یا خیّاطى و یا نجّارى و حبشى بوده سیاه رنگ و داراى لبهاى کلفت و ضخیم روزى هنگام قیلوله عدّهاى از فرشتگان بخانه وى آمدند و بر او سلام کردند جواب داد در صورتى که ایشان را نمیدید گفتند اى لقمان ما فرستادگان حضرت پروردگاریم ترا خداوند خلیفه ساخته در زمین تا میان مردمان حکم به راستى نمائى لقمان جواب داد اگر حکم جزم است از حضرت آفریدگار بدین کار اطاعت دارم و قبول میکنم و امیدوارم که مرا توفیق دهد و اگر مرا مختار کردهاند عافیت را اختیار میکنم و متعرّض فتنه نمیشوم ملائکه را این سخن شگفت آمد و خداوند قول او پسندید و حکمت را بر او افاضه کرد که ده هزار کلمه حکمت از او منقول شده که هر کلمهاى بعالمى ارزش دارد، بعضى از علماء گویند حکمت در عرف علماء استکمال نفس انسانیه است باقتباس از علوم نظریّه و اضافه دلایل و اکتساب ملکه تامّه بر افعال فاضله بر قدر طاقت او که عبارت از علم یا عمل است بر قدر توانائى.
بیست و چهارم- حضرت داود (ع) که صد سال عمر کرده است.
بیست و پنجم- حضرت سلیمان (ع) که هزار و پنجاه و سه سال عمر شریفش بوده و چهل سال مدّت نبوّتش بوده، دعایش این بوده:
اللّهمّ بنورک اهتدیت و بفضلک استغنیت و بنعمتک اصبحت و امسیت هذه ذنوبى بین یدیک استغفرک منها و اتوب الیک.
بیست و ششم- اشموئیل (ع) که قبلا در شریعت حضرت موسى علیه السّلام بوده.
بیست و هفتم- حیقوق (ع) که بعد از شعیا بر بنى اسرائیل مبعوث شد.
بیست و هشتم- شعیا (ع).
بیست و نهم- حنظلة (ع) که پیغمبر اصحاب رسّ بوده.
سىام- زکریّا (ع) که مسکنش بیت المقدّس بوده و در 120 سالگى خدا باو فرزند مذکّر عطا فرمود و نام زوجهاش حنانه و بقولى ایشاع که خواهر حنه مادر مریم یا خواهر مریم بوده.
سى و یکم- یحیى (ع) که در هفت سالگى اظهار نبوّت نمود و او را، از محراب نزد شاه بردند و در میان طشت سربریدند و لقبش سید و حصور است.
سى و دوّم- ارمیا (ع) که بخت النّصر در زمان او پادشاه شد، و در زمانى که در مزبله بود و بکوفت مبتلا او را مژده پادشاهى داد بوحى الهى و از او نوشته گرفت که او و کسانش را نکشد او هم نوشته داد بعد که پادشاه شد، و مردان را میکشت و زنان و اطفال را اسیر میکرد آن نوشته را باو نشان داد و امان یافت.
سى و سوّم- دانیال (ع) از فرزندان یهودا پسر یعقوب است که خبر کشته شدن بخت النّصر را داده.
سى و چهارم- حضرت مریم (ع) بزبان عبرى یعنى عابده یا کنیز خدا مادرش حنّه بنت قاقوذ بن قبیل بود که فرزندى از خدا خواست که نذر بیت المقدّس کند و خداوند باو هبه کرد و بقولى مادرش مرثا و پدرش عمران بن اسهم بن اموثد بوده.
سى و پنجم- حضرت عیسى (ع) بمعنى زندگانى لقبش مسیح بمعنى ماسح چه تمام کف پایش بزمین مسح میکرد یا بمعنى ممسوح است، چه ملائکه هنگام ولادت او را با بالشان مسح کردند تا از مسح شیطان محفوظ باشد عمرش 33 سال بوده.
سى و ششم- عزیر (ع) مبعوث بر بنى اسرائیل است بشریعت موسى
علیه السّلام برادرش عزره که در یک ساعت توأم زائیدند و در یک وقت مردند و در یک قبر خوابیدند و 150 سال عمر کردند در آیه 30 سوره برائت مراجعه شود.
سى و هفتم- خالد (ع) پسر ستان است از قبیل بنى عیص.
سى و هشتم- جرجیس (ع) از مردم روز و فلسطین بوده، و بر یهود مبعوث گردیده بود که او را شکنجه کردند و با ارّه دو نیمش کردند و باز زنده شد.
سى و نهم- یونس (ع) یونس یعنى انسگیرنده بخدا پسر متى است که در چهل سالگى مبعوث شد و چهل شبانه روز در شکم ماهى بوده.
چهلم- اسحق (ع) لقبش ابو اسرائیل است که در زمان پیرى ابراهیم و ساره بوجود آمد و عمر شریفش 180 سال بوده.
چهل و یکم- هارون که داراى براهین قوى و معجزات بوده.
چهل و دوّم- تبّع که بروایت ابن عباس پیغمبر بوده که بناى سمرقند بدست او شد و هزار و پنجاه و سه سال قبل از هجرت پیغمبر اسلام (ص) به حضرت رسول اکرم (ص) ایمان آورده و نامهاى به پیغمبر (ص) عرض نمود که ابو ایّوب انصارى نسل بیست و یکم شاهول یهودى نامه را بعرض حضرت رسانید که حضرت رسول (ص) سه مرتبه فرمودند
مرحبا بالاخ الصّالح
اسم او اسعد بن ملکا کرب و لقبش ابو کرب بوده.
چهل و سوّم- هابیل.
چهل و چهارم- اسباط یعقوب (ع).
چهل و پنجم- میشاء (ع).
چهل و ششم- طالوت (ع).
چهل و هفتم- تورخ (ع). چهل و هشتم- متّى چهل و نهم شمعون
پنجاهم- اتباع. پنجاه و یکم- هرون طبق آیه 16 نساء و آیه 52 سوره مریم.
خاتم تمام انبیاء که یک صد و بیست و چهار هزار نفر بودهاند حضرت محمّد بن عبد اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم است که دیگر بعد از آن حضرت هیچ پیغمبرى نیامده و نخواهد آمد
منبع :
1- داستان پیامبران (قصص الانبیا)
2- الفین ( ترجمه وجدانی)
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 89/11/12 ساعت 9:18 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت