سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کرامات فاطمی

بخشى از کرامتهاى حضرت فاطمه علیها السّلام‏

 (2) [ثعلبى در قصص الانبیاء ص 513] و «زمخشرى» در «کشّاف» در تفسیر آیه شریفه کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً (سوره آل عمران، آیه 37) و «سیوطى» در «الدّر المنثور» در ذیل تفسیر آیه مذکور از «ابو یعلى» از «جابر»، نقل کرده‏اند و ما در اینجا از «ثعلبى» نقل مى‏کنیم که مى‏گوید: خبر داد به ما، «عبدالله بن حامد» از «جابر بن عبدالله» که چند روزى پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله گرسنه ماند، چنانکه هیچ طعامى بدست نیاورد تا جائى که او را ناتوان ساخت. در این هنگام براى یافتن طعام به خانه‏هاى همسرانش تشریف برد. در خانه آنها هم چیزى بدست نیاورد. از آنجا به خانه فاطمه علیها السّلام تشریف فرما شد. به زهرا علیها السّلام، فرمود: گرسنه‏ام غذائى آماده کن تا تناول نمایم. فاطمه علیها السّلام عرض کرد: فداى شما، به خدا سوگند که هیچگونه طعامى ندارم. به مجردى که رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله از خانه زهرا علیها السّلام بیرون رفت، زن همسایه دو گرده نان و مقدارى گوشت تقدیم حضور کرد. فاطمه علیها السّلام آنها را گرفت و در میان کاسه‏اى چوبین که در خانه‏
داشت گذاشت و روى آن را پوشانید
 (1) و گفت: به خدا سوگند، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله را بر خودم و کسانى که نزدم هستند، ترجیح مى‏دهم و این در حالى بود که همه آنها گرسنه بودند! زهرا علیها السّلام حسنین علیهما السّلام را به دنبال رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرستاد. پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله به خانه زهرا علیها السّلام بازگشت. زهرا علیها السّلام عرض کرد: فدایت گردم، چیزى خداوند براى ما فرستاده است و من آن را براى شما نگاه داشتم. پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: آن غذا را حاضر کن. زهرا علیها السّلام ظرف غذا را حضور مبارک رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تقدیم کرد. همین که پارچه را از روى کاسه برداشت، کاسه را مملو از نان و گوشت یافت! از این جریان شگفت زده شد و دانست که این همه نان و گوشت با آنکه مقدارى بیش نبوده است، برکتى از ناحیه خداست. به حمد خدا و درود بر پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله پرداخت.
پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله خطاب به فاطمه علیها السّلام، فرمود: اى فاطمه! این غذا را از کجا آورده‏اى؟
فاطمه علیها السّلام پاسخ داد: از نزد خداست! آرى، خدا به هر کسى که بخواهد روزى بى‏شمار عنایت مى‏فرماید. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هم به حمد خدا پرداخت و فرمود:
سپاس خدا را که تو را شبیه بزرگ زنان بنى اسرائیل (مریم) قرار داد. خداى تعالى هرگاه روزى خوبى به او کرم مى‏کرد و از وى مى‏پرسیدند که این غذا از کجاست؟
پاسخ مى‏داد که این غذا از سوى خداست و به هرکس بخواهد روزى بى‏حساب کرم مى‏کند. آنگاه پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله به سراغ على علیه السّلام فرستاد، ایشان آمد و همگى از آن غذا تناول کردند و همسران پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله هم از آن غذا خوردند و سیر شدند و کاسه غذا همچنان مملو از نان و گوشت بود! فاطمه علیها السّلام مى‏گوید: من از آن غذا به تمام همسایگان دادم و خداوند در آن برکت و خیر سرشارى نهاده بود!
 (2) مؤلف گوید: پیش از این نظیر این حدیث را و مبسوطتر از آن در فضائل حضرت على علیه السّلام در باب «بخشى از کرامات على علیه السّلام» ایراد کردیم. و در آنجا آمده است: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به على علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام، فرمود: خدا را شکر که از دنیا رحلت نکردید تا تو را به منزلت زکریا، و فاطمه را منزلت مریم، قرار داد؛ آن‏
چنانکه هرگاه زکریا در محراب عبادت مریم وارد مى‏شد، مشاهده مى‏کرد غذائى در عبادتگاه او آماده است. 

منبع :

فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، ج‏4، 
                       



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/11/3 ساعت 10:50 صبح موضوع فاطمه زهرا(س) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


فدک مال فاطمه(س) است.

 پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فدک را به حضرت فاطمه علیها السّلام بخشید


 (2) [سیوطى در الدرالمنثور] ذیل تفسیر آیه وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ (سوره اسراء، آیه 26)؛ حق نزدیکان را به آنها بپرداز. مى‏گوید: «بزّاز»، «ابو یعلى»، «ابن ابى حاتم» و «ابن مردویه» از «ابو سعید خدرى» روایت مى‏کنند، هنگامى که آیه «ذى القربى» نازل شد، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فاطمه علیها السّلام را بحضور طلبید و فدک را به او بخشید.
 (3) از «ابن مردویه» از «ابن عباس» نقل کرده است، هنگامى که آیه «ذى القربى» نازل شد، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فدک را از اختیار خود خارج کرد و بطور کلى به دست زهرا علیها السّلام سپرد. و «هیثمى» در [مجمع 7/ 49] از «ابو سعید خدرى» نقل مى‏کند، هنگامى که آیه «ذى القربى» نازل شد، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله حضرت فاطمه علیها السّلام را بحضور طلبید و فدک را به او بخشید. و گفته است: «طبرانى» هم حدیث اعطاى فدک را نقل کرده است.
 (4) مؤلف گوید: «ذهبى» در [میزان الاعتدلال 2/ 228] همین حدیث را نقل‏
                   کرده و به صحت آن حکم کرده است و «متّقى» هم در [کنز العمال 2/ 158] از «ابو سعید خدرى» نقل مى‏کند، هنگامى که آیه «ذى القربى» نازل شد، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به فاطمه علیها السّلام فرمود: اى فاطمه! فدک از آن توست و گفته است: «حاکم» در «تاریخ» و «ابن نجار» آن را نقل کرده‏اند. «1»

منبع :

     فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، ج‏4، ص: 26

 



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/11/3 ساعت 10:48 صبح موضوع فاطمه زهرا(س) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


دیدارپیامبر(ص) قبل وبعد از مسافرت با حضرت زهرا(س)

رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگام مسافرت با آخرین کسى که وداع مى‏گفت فاطمه علیها السّلام بود و هنگام بازگشت از مسافرت اوّلین کسى را که دیدار مى‏کرد فاطمه علیها السّلام بود


 (2) [صحیح ابو داود جلد 26] در باب احادیثى که درباره استفاده کردن از عاج رسیده است، به سند خود، از «ثوبان»، آزاد شده رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله، روایت مى‏کند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه عازم سفر مى‏شد با آخرین کسى که خداحافظى مى‏کرد، حضرت فاطمه علیها السّلام بود و هرگاه از سفر بازمى‏گشت با اولین کسى که دیدار مى‏نمود، حضرت زهرا علیها السّلام بود! مؤلف گوید: «امام احمد حنبل» این حدیث را در [مسند 5/ 275] و «بیهقى» در [سنن 1/ 26] روایت کرده‏اند.
 (3) [مستدرک حاکم 1/ 489] از «ابن عمر» روایت مى‏کند که هرگاه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به یکى از غزوات مى‏رفت با نخستین کسى که از خاندانش خداحافظى مى‏کرد، حضرت زهرا علیها السّلام بود.
مؤلف گوید: «ذهبى» این حدیث را در کتاب «تلخیص» روایت کرده است و کتاب «تلخیص» در حاشیه «مستدرک حاکم» به طبع رسیده است و در آنجا مى‏گوید: هرگاه پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله عازم غزوه‏اى مى‏شد با آخرین کسى که وداع مى‏کرد، فاطمه علیها السّلام بود و در بازگشت با اولین کسى که تجدید عهد مى‏کرد، فاطمه علیها السّلام بود! (حدیث ادامه دارد)
 (1) [همان کتاب 3/ 156] به سند خود، از «ابن عمر» نقل مى‏کند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه تصمیم به مسافرتى داشت با آخرین کسى که از خاندانش وداع مى‏کرد، حضرت زهرا علیها السّلام بود و چون از سفر بازمى‏گشت با اولین کسى که ملاقات مى‏کرد، حضرت زهرا علیها السّلام بود! «حاکم» حدیث مزبور را به طریق دیگر روایت مى‏کند و در آن آمده است که در ضمن ملاقاتى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از فاطمه علیها السّلام به عمل آورد، فرمود:
 «فداک ابى و امّى»
؛ پدر و مادرم فداى تو!
 (2) [همان کتاب 3/ 155] به سند خود، از «ابو ثعلبه خشنى» روایت مى‏کند که هرگاه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از غزوه یا سفرى بازمى‏گشت به مسجد مى‏آمد و دو رکعت نماز بجاى مى‏آورد. آنگاه به خانه زهرا علیها السّلام تشریف فرما مى‏شد و با او دیدار مى‏کرد و سپس به دیدار همسرانش مى‏رفت.
 «حاکم» اظهار مى‏دارد که این حدیث صحیح است.
مؤلف گوید: پیش از این در باب گذشته حدیث «ثعلبة» را که در این رابطه بود، مبسوطتر نقل کردیم و «ابو نعیم» و دیگرى حدیث مزبور را از «ثعلبه» روایت کرده‏اند.
 (3) [صواعق محرقه ابن حجر ص 109] اظهار مى‏دارد که «امام احمد حنبل» و دیگرى، حدیثى را بطور اختصار چنین بیان مى‏کنند: معمول رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بود که هرگاه از سفرى بازمى‏گشت به خانه زهرا علیها السّلام مى‏رفت و مدتى در
 نزد او مى‏نشست.
 (1) در یکى از مسافرتهاى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله، حضرت فاطمه علیها السّلام دستبندى از نقره و گردن‏بند و دو گوشواره‏اى براى خود فراهم آورده و پرده‏اى به در خانه‏اش آویخته بود. هنگامى که پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله از سفر بازگشت، طبق معمول نخست به خانه زهرا علیها السّلام رفت، ولى مثل همیشه زیاد آنجا نماند و بلافاصله ناخرسندانه از خانه زهرا علیها السّلام بیرون آمد و روى به مسجد نهاد و بر فراز منبر قرار گرفت. فاطمه علیها السّلام که با این صحنه مواجه شد، پى برد که پدر از فراهم ساختن این وسائل ناراحت شده است. طولى نکشید آنچه را که تهیه کرده بود، بحضور پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرستاد و پیغام داد تا آنها را در راه خدا به مصرف برساند. پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله از این رفتار دخترش خرسند گشت و سه مرتبه فرمود: پدرش فداى او باد، آنچه را باید انجام بدهد به سامان آورد! و اضافه کرد: دنیا براى محمد و آل محمد نیست. دنیا ارزشى ندارد و اگر دنیا در پیشگاه خداى تعالى از اعتبارى برخوردار بود و به قدر بال پشه‏اى ارزش داشت، خداوند متعال اجازه نمى‏داد حتى یک کافر هم جرعه‏اى از آب دنیا بیاشامد! سپس از منبر به زیر آمد و به خانه زهرا علیها السّلام رفت و بر او سلام کرد و از رفتار او ابراز خرسندى نمود.
 (2) «ابن حجر» گوید: «احمد حنبل» در روایت خود افزوده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به «ثوبان» دستور داد تا آنها را به یکى از اصحاب بدهد تا به مصرف برساند و از سوى دیگر، دستور داد گردن‏بندى از عصب «1» و دو عدد دستبند از عاج براى حضرت زهرا علیها السّلام تهیه کند و فرمود: اینان خانواده و اهل بیت منند، دوست نمى‏دارم در زندگى دنیا از لذائذ آن استفاده کنند.
                       



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/11/3 ساعت 10:47 صبح موضوع فاطمه زهرا(س) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


سخن گفتن حضرت زهرا(س) دررحم

 حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام در رحم مادر با حضرت خدیجه علیها السّلام سخن مى‏گفت و در هنگام ولادت، حضرت حوا و آسیه و کلثوم و مریم به حضرت خدیجه علیها السّلام کمک مى‏کردند و فاطمه علیها السّلام هنگام ولادت سر بر سجده نهاد


 (2) [ذخائر العقبى ص 44] گفته است: «ملّا» در «سیره» مى‏نویسد: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: «جبرئیل» سیبى از بهشت براى من آورد و من آن را خوردم، آنگاه با خدیجه همبستر شدم و او به فاطمه آبستن گردید. خدیجه علیها السّلام در هنگام حاملگى به من مى‏گفت: از این فرزندى که در رحم دارم احساس هیچ ناراحتى نمى‏کنم و هنگامى که شما از نزد من مى‏روید، جنینى که در رحم دارم با من سخن مى‏گوید! و لحظه‏اى که وضع حملش فرارسید، پیامى به زنان قریش داد تا بیایند و او را در چنین حالى که زنان دچار آن مى‏شوند کمک نمایند. زنان قریش به کمکش نشتافتند و گفتند: با تو رفت و آمد نمى‏کنیم چرا که (تو نصیحت ما را نادیده گرفتى و) همسر محمد شدى! در این حال که خدیجه تنها مانده و از کمک‏
آنها ناامید شده بود، چهار زن با جمال و نورانى که قابل توصیف نبودند، وارد شدند و خود را به حضرت خدیجه علیها السّلام معرفى کردند. یکى از آنها گفت: من، مادرت «حوّا» هستم؛ و دیگرى گفت: من، «آسیه بنت مزاحم» هستم؛ سومى گفت:
من، «کلثوم» خواهر موسى هستم؛ چهارمى گفت: من «مریم» دختر «عمران»، مادر «عیسى» هستم. اینک ما آمده‏ایم تو را یارى نمائیم و ناراحتى‏هاى زایمان را از تو بکاهیم. «خدیجه» گفته است: پس فاطمه متولد شد و بلافاصله روى زمین قرار گرفت و جبین به سجده گذاشت و انگشت مبارکش را بالا برد!

منبع :

 فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، ج‏4،

 



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/11/3 ساعت 10:43 صبح موضوع فاطمه زهرا(س) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


<      1   2      
http://www.games-casino.us/
با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید