فرمود خداى تعالى در سوره بنى اسرائیل أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً یعنى برپایدار نماز را در وقت زوال آفتاب تا نصف شب یعنى نماز پیشین و پسین و شام و خفتن را و قران فجر را که آن نماز صبح است و فرمود در سوره طه وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّکَ تَرْضى یعنى نماز کن با حمد پروردگار خود پیش از بیرون آمدن آفتاب نماز صبح را و پیش از غروب آن نماز پیشین و پسین را و در وقتهاى شب بگذار نماز شام و خفتن را در طرفهاى روز از براى آنکه راضى شوى فرمود امیر المؤمنین (ع) پرسید یهودى پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله را و گفت یا محمد از براى چه معین شده است این پنج نماز در پنج وقت بر امّت تو در ساعتهاى شب و روز پس فرمود پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله بدرستى که آفتاب چون طلوع کند و برسد نزد زوال او را حلقهایست که داخل مىشود در آن پس چون داخلشود در آن زوال کند پس تسبیح گوید خداى را هر چیز که در زیر عرش است از براى پروردگارمن در این ساعتست که صلوات میفرستد بر من در آن پروردگار من پس فرض کرد خداى تعالى بر من و امت من در این نماز و فرمود أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ و این ساعتیست که میاورند جهنم را در روز قیامت پس نیست هیچ مؤمن که موافقت کند در این ساعتها بسجود یا رکوع یا قیام الّا آنکه حرام کند خدا بدن او را بر آتش و اما نماز پسین پس این ساعتى است که خورد آدم علیه السلام در آن از درخت پس بیرون کرد او را خدا از بهشت و امر کرد فرزندان او را باین نماز و احتیاط کرد از براى امّت من فرض آن را و این دوستترین نمازهاست بسوى خداى عز و جل و وصیت کرده است مرا بنگاهداشت آن از میان نمازها و فرمود حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى یعنى محافظت کنید بر جمیع نمازها خصوصا بر نماز پسین و اما نماز شام پس این ساعتى است که خداى تعالى قبول کرد توبه آدم را و بود میان خوردن او از آن درخت و میان قبول کردن خدا توبه آدم (ع) را سیصد سال از روزهاى دنیا و در آخرت یک روز مثل هزار سال دنیا مىشود و آن زمان از پسین بود تا شام پس نماز کرد آدم (ع) سه رکعت یک رکعت از براى گناه خود و یک رکعت از براى گناه حوّا و یک رکعت از براى آنکه قبول کرد خدا توبه او را پس فرض کرد خداى عزّ و جلّ این سه رکعت را بر امّت من و این ساعتى است که مستجاب مىشود در آن دعا و این آن نماز است که امر کرده است مرا پروردگار من و فرمود فَسُبْحانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَ حِینَ تُصْبِحُونَ پس نماز کنید بتسبیح خدا در وقتى که داخل شام میشوید و در وقتى که داخل صبح میشوید و اما نماز خفتن از براى آنکه در قبر تاریکست و در روز قیامت تاریکست پس امر کرد مرا پروردگار من باین نماز در
این وقت تا آنکه روشن کند باین قبرها را و تا آنکه بدهد مرا و امت مرا نورى بر صراط و نیست هیچ قدم که برود بنماز خفتن الا آنکه حرام گرداند خدا بدن او را از آتش و این نمازیست که برگزیده است آن را خداى از براى پیغمبران مرسل قبل از من و اما نماز صبح از براى آنکه آفتاب چون برمیتابد برد و شاخ شیطان پس امر کرد پروردگار من عز و جل که بگذارم پیش از برآمدن آفتاب نماز صبح را و پیش از آنکه سجده کنند او را کافران سجده کنند امت من خداى را عز و جل و تعجیل کردن این نماز دوستتر است نزد خداى عز و جل و این نمازیست که گواه میشوند آن را فرشتگان شب و فرشتگان روز گفت آن یهودى راست گفتى یا محمد (ص) حدیث کرد ما را محمد بن موسى المتوکل گفت حدیث کرد ما را على بن حسین بغدادى از احمد از امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود چون فرود آمد آدم علیه السلام از بهشت ظاهر شد بوى نشانى سیاه از سر تا قدم او پس بسیار شد غم او و گریه او بواسطه آنچه ظاهر شد بوى پس آمد او را جبرئیل (ع) و گفت او را که چیست که بگریه در آورده است تو را یا آدم فرمود که گریه میکنم از این سیاهى که ظاهر شده است بمن گفت برخیز یا آدم و نماز کن که این وقت نماز اولیست پس برخاست آدم (ع) و نماز کرد پس فرود آمد آن سیاهى تا گردن او پس آمد جبرئیل او را در وقت نماز دوم و گفت یا آدم برخیز و نماز کن که این وقت نماز دوم است پس برخاست و نماز کرد پس فرود آمد آن سیاهى تا سینه او پس آمد او را جبرئیل در وقت نماز سیّم و گفت یا آدم برخیز و نماز کن که این وقت نماز سیم است پس بر خاست و نماز کرد پس فرود آمد ان سیاهى تا ناف او پس آمد او را جبرئیل در وقت نماز چهارم و گفت یا آدم برخیز و نماز کن که این وقت نماز چهارم است پس برخاست و نماز کرد پس
فرود آمد آن سیاهى تا بدو پاى وى پس آمد او را جبرئیل در وقت نماز پنجم و گفت یا آدم برخیز و نماز کن که این وقت نماز پنجم است پس برخاست و نماز کرد پس بیرون آمد آن سیاهى جمیعا پس حمد گفت خداى را و ثنا کرد بر وى پس گفت او را جبرئیل یا آدم حال فرزندان تو در این نماز مثل حال تو است در این سیاهى هر که نماز کند از فرزندان تو در هر روز و شب پنج نماز بیرون مىآید از جمیع گناهان خود چنانچه بیرون آمدى تو از این سیاهى
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در دوشنبه 90/2/12 ساعت 7:54 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
چگونه انسان ها می توانند ظرف و جودی خود را بیشتر کنند آیا انسان های معمولی می توانند مقام آن به اندازه ائمه اطهار شود
در واقع در اینجا با دو پرسش روبرو هستیم. اول آنکه آیا انسان های معمولی میتوانند ظرف وجودی خود را تا مقام ائمه اطهار بالا ببرند و دوم آن که چگونه میشود به ظرفیت وجودی بالا دست یافت.
پاسخ به پرسش اول را در چند بند متذکر میشویم:
1. ائمه اطهار علیهم السلام، دارای اراده بشری میباشند و مانند دیگر مردم زندگی میکنند؛ آنان نیز مانند دیگران در تحصیل هرچه بیشتر مقامات معنوی کوشیده و اهل صبر و جهاد و زهد و تقوا هستند. و در این زمینه فرقی بین آنها و دیگران وجود ندارد.
2. خداوند متعال به قابلیت ممتاز ائمه اطهار، برای تحصیل مقامات معنوی و نیز شایستگی آنان برای بر عهده گرفتن مسؤولیت هدایت جامعه علم دارد. در حقیقت شایستگی ایشان که بخش عمدهای از آن ناشی از افعال اختیاری ایشان است؛ از قبل نزد خداوند معلوم بوده و همین قابلیت مبتنی بر اختیار، موجب گزینش آنان شده است. نه اینکه خداوند بدون هیچ وجهی آن بزرگواران را انتخاب کرده و مقام عصمت یا ظرف وجودی بالا عطا کند. در واقع خداوند با علم به ممارست آنان و بندگی آنان، چنین مقامی را به ایشان اعطا کرده است.
3. سپردن هر مسؤولیتی با دادن امکانات لازم آن همراه است. امامت جامعه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و یکی از امکانات مورد نیاز، دارا بودن ظرفیت وجودی بالا میباشد که از لوازم امامت محسوب میگردد.
4. خداوند به ازای هر موهبتی که به انسان میدهد در آخرت آن انسان را به دلیل اعطای این موهبت بازخواست خواهد کرد. اگر ائمه یا دیگران دارای ظرف وجودی بالایی میباشند، دارای مسؤولیت سنگینتری نیز میباشند. مانند این که بگوییم اگر تیغ در دست جراح کمی بلغزد میتواند آثار جبران ناپذیری داشته باشد در حالی که لغزش تیغ در دستان یک کیف ساز چنین آثاری را ندارد.
5. دسترسی به ظرفیت وجودی بالا برای همگان میسر است؛ چنان که در احوال حضرت سلمان نسبت به اباذر آمده که «لو علم أباذر ما فی قلب سلمان لقتله» (اگر اباذر، آنچه را که در قلب سلمان است میدانست او را به قتل میرساند) (آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، بخش عرفان). این مطلب نشاندهنده آن است که ظرفیت وجودی سلمان بسیار بیشتر از أباذر بوده است که توانسته مطالبی را در خود جای دهد که أباذر را یارای تحمل آن نیست.
6. فیاضیت و عدالت الهی ایجاب میکند که هر کس قابلیت رسیدن به کمال را دارد و همه شرایط لازم نیز برای رسیدن به آن فراهم شده است، اما قصور از ماست که نمیتوانیم از این شرایط فراهم آمده استفاده نماییم.
پاسخ پرسش دوم:
واقعیت آن است که ظرفیت موجودات و انسان ها، همانند ظرفهایى نیست که براى برخى نصف و براى برخى تمام آن پر شده باشد؛ بلکه هر موجودى متناسب با وضعیت و موقعیت خود، ظرف و ظرفیتش شکل خواهد گرفت. همه ظرفها متناسب با ظرفیت خود، پر است و به هر مقدار که قابلیتها و استعدادها بیشتر شود و فعلیت پیدا کند، به همان مقدار ظرفها نیز بزرگتر خواهد شد. به طور مثال هر مقدار معلومات و درجات علمى انسان افزایش یابد، ظرف قلب و سینه او گشادتر خواهد شد.
همچنین هر کدام از جمادات، گیاهان و حیوانات، عرصه خاصى براى ظهور ظرفیت خود دارند. به طور مثال دانه گندم در مدت چند ماه و با رعایت اصول کاشت و داشت و برداشت، مىتواند تبدیل به خوشهاى هفتاد دانهاى شود. البته هر مقدار عوامل تأثیرگذار کم شود، دانههاى کمترى به بار خواهد نشست و هر گاه عوامل اصلاح، ارتقا یابد، دانههاى بیشترى به ثمر خواهد رسید. نسبت به دیگر انواع گیاهان و حیوانات نیز این چنین است.
درباره اختلاف قابلیتها و تفاوت موجودات، اشاره به چند نکته شایان توجه است:
یکم. این طور نیست که هر موجودى، تنها دریک شرایط خاص قرار بگیرد و تنها یک نوع قابلیت داشته باشد، بلکه چه بسا وضعیت آن تغییر کند و در نتیجه قابلیت آن نیز ارتقا یابد. به طور مثال فسیلها طى چند هزار سال، به زغال سنگ و سپس به رگههاى الماس تبدیل مىشود. با ترکیب دو گونه از میوهها و یا گلها نیز میوه جدید و یا رنگ و ترکیب جدید حاصل مىآید. اما تمامى این گونه تغییرات نظاممند و از روى حساب و کتاب است.
دوم. ایجاد تغییر، گاهى از سوى «عوامل خارجى» است؛ مانند بیشتر تغییراتى که در جمادات و گیاهان اتفاق مىافتد که عوامل انسانى، محیطى و... در آنها تأثیرگذار مىباشند. گاهى نیز علاوه بر عوامل خارجى، عوامل شخصى و درونى موجب ایجاد تغییر و تفاوت قابلیتها مىشود که درباره انسانها بیشتر این گونه است. به طورى که اراده افراد و عوامل درونى آنان، علاوه بر عوامل محیطى و ژنتیکى در وضعیت شان تاثیر فراوانى دارد و اراده و انگیزه انسانها چه بسا موجب تفاوت قابلیت بسیار در میان آنها شود.
البته برخى واقعیات و حقایق نیز هیچ گونه تغییرى نمىیابند و همواره ثابتاند؛ اصول عقلى مانند «محال بودن اجتماع نقیضین» و یا «معادلات ریاضى» این چنیناند.
چنین نظامى به طور طبیعى از سوى خداوند بر جهان هستى حاکم است. به همین جهت گفته مىشود: قابلیتها را خداوند داده است. اما این اراده الهى گزاف و بىدلیل نیست، بلکه متناسب با وضعیت خود موجودات است. به طور مثال اگر یک دانه گندیده زیر پا لگدمال شود، قابلیت تبدیل شدن به خوشه را از دست مىدهد و اگر زیر خاک قرار گیرد و بقیه شرایط آب و نور فراهم شود که سبز شده و تبدیل به خوشه مىگردد. اگر آنچه زیر خاک کاشته شده، گندم باشد، گندم مىروید و اگر دانه سیب باشد، محصول آن سیب خواهد بود.
نکته ی مهم ان است که:
ذات اقدساله همه انسانها رابراى ظرفیت عدالت آماده کرده است؛ این حداقل است. عادل یعنى کسى که واجبات را انجام مىدهد و حرام را ترک مىکند. این حداقل وظیفه هر مسلمانى است.
خداوند به همه ما استعداد کسب عدالت داده و راه آن را هم نمایانده است. عدالت مراتب دارد. از ضعیفترین مرحله عدالت که همان انجام واجبات و ترک محرمات است تا نزدیک مقام عصمت، مراتب بسیار وجود دارد.
از مرز عدالت که بگذریم - البته عادل ممکن است سهواً خلاف کند؛ ولى معصوم سهواً هم خلاف نمىکند - به ملکه عصمت مىرسیم. اگر کسى در راستاى کسب عدالت تمرین کرد، کمکم به مرز عصمت نزدیک مىشود؛ یعنى اگر قبلا هم معصوم نبود، از این به بعد مىتواند معصوم باشد.
البته عصمت نیز درجات فراوان دارد. معصوم شدن مخصوص کسى نیست، وجود مبارک حضرت زینب و حضرت ابوالفضل و بسیارى از فرزندان اهل بیت (علیهم السلام) شاید به درجاتى از عصمت رسیده باشند؛ ولى ذات اقدس اله پستهاى کلیدى مثل نبوت، امامت و خلافت را به افراد خاص مىدهد؛ یعنى به کسى که مىداند با این که مىتواند بلغزد تا آخر عمر نمىلغزد (دقت کنید). خداوند به چنین افرادى مقام میدهد: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ»{سوره انعام (6): آیه 124.}
حضرت على (علیه السلام) در نهج البلاغه مىفرماید: اگر تمام اقالیم هفتگانه را به من دهند و بگویند به مورى ظلم کن، نمىکنم؛ یعنى من با آن که مىتوانم، ظلم نمىکنم: «وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ».
نکته مهم این است که بدانیم این مسیر با علم و عمل برخواسته و در راستای ایمان طی می شود. مهمترین عامل افزایش ظرفیت انسان این است که اولا ایمان داشته باشد و ثانیا سعی کند علومی که در راستای ایمان است کسب نماید و ثالثا به هر چه آموخت عمل کند. این راهبرد و راهکار دائما به او کمک می کند تا ظرفیت خویش را بیافزاید و به خدای متعال که ظرف بی نهایت هستی است نزدیک شود.
ذکر برخی راهکارها جهت افزایش ظرفیت وجودی:
1- شناخت خدا:
امام رضا (علیه السلام) مى فرمایند: «اول عبادة الله معرفته؛ اولین مرتبه عبادت خدا، معرفت و شناخت خدا مى باشد.» بنابراین اولین و مهمترین حرکت ما جهت رشد ظرفیت های وجودی مان، شناخت آفریدگار و خالقمان است؛ زیرا بدون شناخت حضرت حق تعالی و کسب معرفت نسبت به ذات اقدس الهی، ارتقاء وجودی ممکن نیست.
در این باب اگر زمینه مطالعاتى شما کم است از کتاب هاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى شروع کنید؛ ولى بعداً مسیر مطالعاتى شما در کتابهاى استاد مطهرى باشد. اما اگر در گذشته مطالعاتى داشته اید از کتاب توحید استاد مطهرى شروع کنید.
2- شناخت دستورات خدا و عمل به آنها:
جهت شناخت دستورات عملى باید به رساله هاى عملیه مجتهدین کرام رجوع شود. بنابراین با رجوع به رساله مى توان واجب و حرام الهى را شناخت. بسیاری از افراد ممکن است با دستورات الهی کاملاً آشنا بوده و از حرام و حلال الهی مطلع باشند، ولی به هنگام بروز خواهش های نفسانی و وسوسه های شیطان از فرامین الهی سرپیچی نمایند.
اما افرادی که تصمیم به کسب سعه ی وجودی دارند، دستورات الهی را بر دستورات نفس و شیطان، در عمل ترجیح می دهند. امام سجاد (علیه السلام) مى فرمایند: «من عمل بما افترض الله علیه فهو من اعبد الناس؛ هر کس به آنچه خدا بر او واجب کرده عمل کند از عابدترین مردم مى باشد». بنابراین انجام واجبات و ترک محرمات بر هر چیزى ترجیح دارد.
ای عزیز؛
بدان که هیچ وسیله ای به اندازه انجام واجبات و ترک معاصی، انسان را به خدا نزدیک نمی کند و قلب مؤمن را پالایش نمی دهد؛ «قال الله تبارک و تعالی: ماتحبب الی عبدی شی ٍ احب الی مما افترضته علیه؛ خداوند فرمود: بنده ام با هیچ وسیله ای دوست داشتنی تر از فرائض محبوب من نمی شود.» (میزان الحکمه؛ محمدی ری شهری، محمد، ج2، ص691)
3- استقامت در مسیر بندگى:
مهمترین نکته در رسیدن به هدف مذکور، بندگى مادام العمرى و همیشگى خدا می باشد. خداوند تبارک و تعالى به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله وسلم) در قرآن چنین خطاب مى کند: «فاعبده واصطبر لعبادته؛ او را عبادت کن و در راه پرستش او شکیبا باش»، (سوره مریم، آیه 65). حضرت على (علیه السلام) مى فرمایند: «دوام العباده برهان الظفر بالسعاده» (الغرر والدرر، باب العباده، ص 24 و 318)؛ عبادت دوام دار و همیشگى، دلیل قاطع ظفر و دستیابى به سعادت و خوشبختى است.
چند توصیه ی زمینه ساز، جهت سعه ی وجودی:
- تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولیای معصومین (علیهم السلام) از طریق انجام مستحبات و زیارات و مانند آن؛ چرا که اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) واسطه های فیض الهی هستند؛ یعنی هر خیری، از کانال آنها به بندگان می رسد. همچنین آنها باب الله هستند؛ یعنی راه گسترش ظرفیت وجودی، از طریق آنها حاصل می شود. بنابراین با تمام وجود به آن ذوات نورانی بویژه امام عصر (علیه السلام) توسل جویید و از آنها کمک بخواهید.
- ارتباط عمیق با قرآن و استفاده ی از تفاسیر
قرآن نقشه ی راهی است که از طرف محبوب به سمت محب فرستاده شده است، تا بندگان، با خواندن آن و حرکت در مسیری که توسط قرآن راهنمایی شده، به خدای مهربان برسند. بنابراین سعی کنید حداقل روزی چند آیه را با دقت در معانی و تدبر بخوانید و از تفاسیری همچون «نمونه» استفاده کنید؛ زیرا توضیح و شرح آیات الهی و نیز سخن ائمه ی اطهار (سلام الله علیهم) در باره ی آیات قرآن کریم، در تفاسیر ذکر شده است.
- اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رذایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی.
مثلا ً اگر خدای ناکرده گاهگاهی به جای سخن راست، به دروغ متوسل می شوید، با مطالعه ی احادیث وارده در مذمت دروغ و کتب اخلاقی در این زمینه و عمل کردن به راهکارهای سفارش شده، برای ترک رذیله ی دروغ، تلاش کنید این خصلت را از خود دور کنید.
- در کارهای خود، اعمال عبادی همچون نماز را در اول وقت خود قرار دهید.
- ساعات اولیه صبح را نخوابید و از آن لحظات استفاده کنید. البته توجه داشته باشید که تدریجی اقدام نمایید. اگر تاکنون بعد از نماز صبح استراحت میکرده اید، الان مدت 10 دقیقه بعد نماز بیدار بمانید تا زمانی که بیدار ماندن 10 دقیقه برایتان آسان شود؛ آنگاه به تدریج 10دقیقه -10 دقیقه اضافه نمایید.
- براى پایبند بودن و عمل کردن به برنامه هاى طراحى شده خود، از یک برنامه تنبیه و پاداش کمک بگیرید و در پایان هر روز یا هر هفته به میزان موفقیت ها و عملى کردن برنامه هاى طراحى شد، خود را تشویق کنید و به میزان تنبلى ها و عمل نکردن به آن برنامه، خود را تنبیه کنید.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/2/7 ساعت 12:12 عصر موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
در یک بررسى آمارى محققین دنیاى پزشکى در داخل و خارج اعلام کرده اند که علما و رجال مذهبى و افراد پایبند به قوانین و احکام مذهبى که شبانه روز چند بار در اوقات معین با خدا ارتباط برقرار داشته و زندگى آنان با ایمان و معنویت آمیخته است ، طول عمر بیشترى از سایر افراد بویژه افراد لاابالى و بى بند و بار و کسانى که پایبند مذهب نیستند، خواهند داشت .
در تایید فوق دکتر ویلیام پارک آمریکایى آمارى بدین مضمون منتشر نموده است :
در تمام دنیا هر دقیقه 62 نفر و هر ساعت 3767 نفر و هر روز 90410 نفر و هر سال 33 میلیون نفر به مرگ طبیعى از دنیا مى روند.. در اروپا از هر هزار نفر فقط یک نفر به صد سالگى و 10 نفر به مرز 80 سالگى مى رسند و در میان آنهایى که مى توانند خود را به مرز 80 سالگى برسانند، از هر هزار نفر 43 نفر روحانى ، 40 نفر کشاورز، 29 نفر دانشمند و نویسنده ، 26 نفر استاد و دبیر و 24 نفر پزشک مى باشند. همچنین دکتر على پریور مى نویسد:
همین چند وقت قبل بود که روزنامه هاى آمریکایى نوشته بودند، کشیشان و راهبان کمتر از سایرین به بیماریها مبتلا مى شوند و دفاعشان بهتر است . در کشور خودمان نیز آنان که ایمان بیشترى دارند کمتر بیمارند و آنها که فقط کوشش خود را در کارها دخیل مى دانند و خدایى را باور ندارند، اغلب ام الامراضند و عمرى را به تلخکامى و بیمارى به سر مى برند.
در برخى از مناطق کشور شوروى سابق از هر 100 نفر 10 نفر وارد دومین قرن زندگى خود مى شوند، این در حالى است که در مناطق مسلمان نشین شوروى که پایبند به اصول و اعتقادات دینى ومذهبى هستند، از هر 100 نفر 84 نفر وارد دومین قرن زندگى خود مى شوند که این خود حاکى از تاثیر عمیق ایمان و عبادات و عمل به دستورات مذهبى در طول عمر افراد روحانى و مذهبى است . در ایران هم اکنون جمع کثیرى از مجتهدین و مراجعه تقلید هشتاد به بالا هستند و از مراجع کسانى بوده اند که حتى نود سال به بالا هم عمر کرده اند که از آن میان مى توان به علما و مراجع زیر اشاره نمود: آیت الله بروجردى بیش از 90 سال عمر کرد. آیت الله مرعشى نجفى در سن 100 سالگى فوت نمود. آیت الله اراکى بیش از 100 سال عمر کرد. آیت الله سید على تفرشى 95 سال عمر کرد. آیت الله محسنى ملایرى 92 سال عمر کرد و بسیارى از آیات عظام . از صنف روحانى که بگذریم ، افراد مذهبى و متدین که دائما با آداب و سنن اسلامى سر و کار داشته و نماز را سر لوحه دستورات دینى خود قرار داده اند، بیشتر از دیگر مردم روى زمین عمر مى کنند. و باز در ایران خودمان کسانى چون : جواد بافرانى پیرمرد 124 ساله نایینى و بمانعلى جوانمردى پیرمرد 125 ساله شیرازى و کمر احمدى پیرمرد 135 ساله ایلامى در پاسخ خبرنگاران جراید، سحر خیزى اقامه نماز صبح ، عمل نمودن به احکام شریعت اسلامى بویژه نمازهاى پنجگانه و مانوس بودن با قرآن در طول زندگى را از عوامل موثر در طول عمر خود دانسته اند.
دکتر الکسیس کارل در رابطه با سحر خیزى بویژه نیایش صبحگاهى مى نویسد:
ناپاکى اخلاقى نیز همچون کثافت بدنى مذموم است ، پیش از شروع یک روز نو هر کس باید اخلاقش را نیز همانند جسمش شستشو دهد.
حال خواننده عزیز! براى رسیدن بدین هدف ، چه عملى بهتر از اقامه نماز است . آن هم نماز صبحگاهى و بیدار بودن بعد از آن
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/2/7 ساعت 8:56 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
توجه به خشوع در نماز وسیله اى است براى پرورش حضور ذهن و تمرکز حواس که در زندگى بسیار حایز اهمیت است و مى توان گفت که بیشتر موفقیتهاى انسان در نتیجه همین تمرکز فکر و توجه کامل و حضور ذهن است .
ویلیام مورتن مارستن متخصص در روان شناسى مى گوید:
افراد موفق کسانى هستند که مى توانند در امرى تمام افکار خود را متمرکز کنند و تمام دانستنیهاى خود را درباره آن بیاورند و به کار بندند. براستى اگر روح و فکر ما بطور کامل در نقطه اى متمرکز شود یا براى امرى به کار افتد نیروى شگفت انگیز و فوق العاده اى مى آفریند.
ویلیام جیمز که پدر روانشناسى جدید محسوب مى شود، مى گوید:
فرق بین افراد نابغه با دیگران ، یک موهبت فطرى نیست ؛ بلکه مربوط به توجه کاملى است که به موضوعات و نتیجه هاى آن مبذول مى دارند و میزان نبوغ بستگى به میزان و درجه تمرکز افکار شخصى دارد.
در مورد اینکه چگونه مى توان این نیرو را در خود ایجاد کرد ویلیام مولتن در مجله ریدرز دایچست مى نویسد:
این نیرو تمرکز فکر به وسیله تمرین به دست مى آید و البته تمرین احتیاج به شکیبایى و پایدارى دارد. وقتى توانستى افکارت را پى در پى 50 یا 100 بار در موضوعى متمرکز کنى لاجرم سایر افکار و خاطره ها جاى خود را به موضوع مورد نظرتان خواهد داد. سرانجام عادت خواهى کرد که در هر امرى با اراده خود ذهن را متمرکز سازى .
از تمام مطالب فوق نتیجه مى گیریم که نماز بهترین وسیله براى پرورش تمرکز فکر و حواس در انسان است . زیرا نمازگزارى که مى کوشد با تمام قدرت افکار خود را در یک جا جمع کند تا نمازش با خشوع و حضور قلب باشد، بدون تردید این عمل در وى عادت مى شود و مى تواند در هر موردى تمام افکار خود را متمرکز سازد و در نتیجه به ترقیات و اکتشافات مهمى نایل گردد.
در تایید بیشتر این موضوع ، ویلیام مولتن مى گوید:
بهترین راهى که توجه و التفات را در انسان زیاد مى کند این است که فکر و جسم هر دو باهم کار کنند.
و مى بینیم که نماز در اسلام عبارت است از عمل فکر و جسم با هم . زیرا نماز گزار در حالى که تمام افکار و توجهش به خداست به رکوع و سجود و قیام و قعود مى پردازد.
و بالاخره دکتر کارل مى گوید: به نظر مى رسد که نیایش ، وضع فکرى آدمى را از سطحى که به اقتضاى توارث و تعلیم و تربیت به دست آورده ، بالاتر مى کشد
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/2/7 ساعت 8:55 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
چنانچه اشاره شد بزرگترین متخصصان و پزشکان عالى مقام بین المللى بر این باورند که حرکات نماز خم و راست شدن ملایم در سجود و رکوع مى تواند یکى از راههاى مهم درمان بیمارى دیسکوپاتى یا بیمارى دیسک ناحیه کمر باشد.
رکوع و قیام در نماز در تقویت عضلات پشت و معده اثر بسزایى داشته و آنچه از مواد چربى و پیه که در جدار معده باقى مانده بطور کلى بر طرف مى سازد... و مهمترین فایده سجود نیز این است که هم عضلات ران و ساق پا را تقویت مى نماید و هم در وصول خون به اعضاء و نواحى بدن کمک کرده ونیروى جدار معده را نیز افزایش مى دهد و فعالیت و حرکات امعاء نیز تقویت مى گردد و یکى دیگر از فواید سجود البته اگر سجده بطور صحیح انجام گیرد این است که از بزرگ شدن شکم و ورم معده که بر اثر فشرده شدن عضلات آن بوده و خود بیمارى بزرگى محسوب مى شود، جلوگیرى خواهد کرد.
دکتر مصطفى حفار متخصص امراض دستگاه هضم و عضو تحقیقات علمى مجلس شوراى ملى لبنان و استاد دانشکده طب فرانسه ، راجع به فواید ضمنى رکوع و سجود در نماز مى گوید:
رکوع در تقویت عضلات دیواره شکم بسیار مفید است و به جمع شدن معده کمک مى کند و آن را در کار هضم یارى مى دهد. همچنین روده ها برایشان دفع فضولات هضمى به صورت طبیعى آسان مى شود.
اما سجود باعث رانده شدن هوا از میان معده به دهان مى شود و دشوارى هاى هضم و انعکاسات قلبى را برطرف مى سازد. پزشکان ، نشستن به صورت سجده در نماز را براى درمان جمع شدن خون در پایین شکم بانوان که ناشى از پشت درد در زهدان است ، توصیه مى کنند.
دکتر فارس عازورى متخصص بیماریهاى اعصاب و مفصل از دانشگاههاى آمریکا مى گوید:
نماز مسلمانان و رکوع و سجودش عضلات پشت را تقویت و حرکات ستون فقرات پشت را نرم مى سازد و امراض عصبى و عضلانى را آرامش مى بخشد. بخصوص اگر نماز را از سن نوجوانى بپا دارند، نیرو واستحکامى در برابر بیمارى هایى مى یابند که در نتیجه ضعف عضلات مجاور ستون فقرات عارض مى شود، آنچه باعث این ضعف مى شود، انواع بیماریهاى عصبى است که موجب دردهاى شدید و تشنج عضلانى است .
اخیرا بعضى از دانشمندان براى تقویت عضلات تمرین هایى معین کرده اند
که برخى از آنها شبیه به حرکات نماز است .
دکتر دیاب و دکتر قرقوز درباره فواید طبى سجود چنین مى گویند:
پایین آمدن سر به هنگام سجود منجر به احتقان خون در رگهاى خونى مغز مى شود و هنگامى که سر به صورت ناگهانى به طرف بالا مى رود، فشار داخل رگها کاهش مى یابد و این حرکت در هر رکعت نماز شش بار در خلال رکوع و سجود تکرار مى شود، یعنى 102 بار در شبانه روز و این در حالى است که انسان فقط نمازهاى واجب را به جا آورد.
ولى اگر علاوه بر نمازهاى واجب ، نمازهاى مستحب نوافل را نیز به جا آورد، این رقم به 216 بار در شبانه روز و 6480 بار در ماه بالغ مى شود که در هر حرکتى رگهاى خونى منقبض و منبسط شده و بر نرمى و قدرت جداره و عضلات آن افزوده مى شود.
البته نباید آرامش روحى و صفاى ذهنى حاصل از نماز را نادیده گرفت . تکرار این حالات چند بار در روز موجب مى شود مغز به شکل مطلوبتر و بهترى به فعالیت خود ادامه داده و به تفکر به نحو احسن صورت پذیرد.
دو پزشک سابق الذکر در جایى دیگر مى گویند:
درحقیقت نماز هم عبادت است و هم ورزش بدنى و روحى ... و مى توان ادعا کرد که قرآن در تطبیق ورزش هاى سبک که امروزه به ورزش هاى سوئدى معروفند، پیشتاز بوده است .
آنچه ورزش نماز را از سایر ورزش ها ممتاز مى نماید، توزیع مناسب آن در طول شبانه روز است ان الصلوة کانت على المومنین کتابا موقوتا. دانشمندان نیز ثابت کرده اند که بهترین نوع ورزش ، ورزشى است که تکرار شود و در طول روز توزیع گردد و خسته کننده نباشد و انجام آن براى هر کس امکان پذیر باشد، که تمام این ویژگى ها در حرکات نماز فراهم است ...
فواید ورزشى حاصله از نماز را مى توان به شرح زیر خلاصه نمود: در هر رکعت . با علم به اینکه ، نمازهاى یومیه 17 رکعت بوده و نوافل نیز به آن اضافه مى گردد.
نشاط بخشیدن به کار قلب و دستگاههاى گردش خون .
بهبود فعالیتهاى مغزى به دلیل کمک به تغذیه بهتر آن .
تقویت جداره شریانهاى مغزى و حفظ حالت ارتجاعى آنها که در نتیجه آن ، در مقابل پاره شدن و خونریزى مقاوم خواهند شد.
آماده کردن بدن براى مقابله با پیشامد حالت هاى ناگهانى که ممکن است بسیارى از مردم دچار آن شوند؛ مثل سرگیجه و سیاهى رفتن چشم و بیهوشى هاى زود گذر.
آرامش روحى و اعتماد به نفس .
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/2/7 ساعت 8:51 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت