سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محمد العریفی مفتی سلفی (لعنت الله علیه) ،زنا را جایز کرد

برای «جهاد نکاح» به سوریه بروید!

محمد العریفی، شیخ سلفی وهابی

  

محمد العریفی، شیخ سلفی وهابی
همزمان با تشدید حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی به سید مقاومت اسلامی لبنان، شیخ سلفی وهابی و صاحب فتوای شرم‌آور "جهاد نکاح"، با اظهارنظری بی‌سابقه، همراهی خود با جریان جهانی ضد مقاومت را مورد تاکید قرار داد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه العالم، محمد العریفی که به سبب اظهارات و فتواهای غیرانسانی خود از ورود به کلیه کشورهای اتحادیه اروپا منع شده، پس از سخنرانی اخیر دبیرکل حزب الله، در اظهارنظری گستاخانه بر روی صفحه شخصی خود در تویتر مدعی شد: "دوره نقش آفرینی نصرالله به سر آمده و ایران به زودی وی را ترور می کند"(!)


اظهارات مفتی وهابی در حالی صورت می گیرد که هنوز خاطر? تلخ فتواهای وی و همقطارانش در عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس درخصوص حرام بودن دعا برای پیروزی حزب الله در جنگ با اشغالگران صهیونیست؛ و مواضع ذلت‌باری چون تامین سوخت هواپیماهای مهاجم به فلسطین و لبنان توسط اربابان وی، از ذهن مسلمانان پاک نشده است.


به نوشته سی ان ان، العریفی در ادامه آورده است: "نقشی که نصرالله برای ایران اجرا می کرد به پایان رسیده و تاثیر او در جهان عرب از بین رفته است، چرا که به کشتار در سوریه کمک می کند و بدین وسیله به مجوسیان خدمت می کند".


العریفی همان کسی است که حدود دو ماه پیش، فتوای جنجالی جهاد نکاح در سوریه را صادر کرد و از دختران و زنان مطلّقه خواست که برای رفتن به بهشت، به میان جنگجویان حاضر در سوریه بروند و غرایز آنان را ارضا کنند.


این فتوا به قدری واکنش های منفی در پی داشت که وی در موضعی انفعالی، تلاش کرد تا انتساب این فتوا به خود را انکار کند و آن را "جعلی" نامید، در حالی که ده ها نفر از دختران کشورهای مختلف به این بهانه توسط گروهک های تروریستی جذب و به سوریه اعزام شدند.

 

به این خبر توجه کنید ......

به گزارش روز سه شنبه پایگاه خبری شبکه العالم، این دختر 20 ساله تونسی با معرفی خود با نام "عایشه" در مصاحبه ای تلویزیونی گفت: زنی 38 ساله با گشت زنی در دانشگاه های تونس، دانشجویان دختر را برای اعزام به سوریه ترغیب می کرد.
وی افزود: این زن موفق شد چند دختر را فریب دهد که یکی از آنها تقریبا 10 سال داشت.
عایشه خاطرنشان کرد که طی دوره آموزش اجازه نداشت هیچ مطلبی را غیر از آنچه که به او می دادند بخواند.
وی تأکید کرد: آن زن تلاش می کرد دانشجویان را قانع کند که تحصیل را کنار بگذارند و "برای برافراشتن پرچم اسلام در سوریه شهید شوند" چرا که این امر بهتر از زندگی فعلی است.
عایشه اظهار داشت که اطلاع دارد حداقل دو دختر برای پیوستن به گروه های مسلح به سوریه اعزام شده اند.
وی افزود، آن زن یکی از دختران را مأمور کرده بود تا او را برای "ازدواج" با یکی از عناصر مسلح در سوریه قانع کند.
عایشه خاطرنشان کرد، پوشیدن نقاب و جمع کردن وسایل سفر موجب شد که پدرش از نیت او برای سفر آگاه شود؛ پس از آن مادرش با جمع کردن افراد فامیل همه تلاش خود را به کار برد تا به او بفهماند که اسلام دین بخشش و محبت است.
عایشه گفت که در ابتدا خیال می کرد او و دخترانی که تعدادشان به 13 تن رسیده بود به بهشت خواهند رفت؛ ولی بعدا با کمک خانواده اش متوجه شد که فریب خورده است.
روزنامه "الحیات" چاپ لندن در مارس گذشته در گزارشی تأکید کرد که صدور فتوایی تحت عنوان "جهاد نکاح" در تونس، جنجالی را در این کشور به راه انداخته است.



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 92/6/30 ساعت 9:46 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


اسلام در نزد ایرانیان شیعه است نه اعراب سنی

ایرانیان زمینه‌سازان ظهور

به چند نمونه از این روایات بنگرید:

الف: محدث اهل سنت احمد بن حنبل به نقل از پیامبر اکرم(ص) آورده است:

«نزدیک است که خداوند متعال اطراف شما را از عجم آکنده کند، آنان همچون شیرانی هستند که اهل فرار نیستند، آنان همچون شما می‌جنگند و غنایم شما را تصاحب می‌کنند».

بر اساس این حدیث، می‌توان دریافت که پیامبر اکرم(ص) ایرانیان را در زمان ظهور، مردمانی شجاع که از سر ایمان، سر در راه یاری آن حضرت می‌نهند، دانسته‌اند؛ چه اینان از صحنه‌های کارزار فرار نمی‌کنند و هر چند در غنائم با اعراب شراکت می‌کنند، اما شرکت‌ آنان در جنگ به طمع غنیمت و تحصیل منافع مادی نخواهد بود.

ب: در تفسیر آیه شریفه: «وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» احادیثی چند وارد شده است، بنابراین احادیث، ایرانیان هستند که ملحق به مسلمانان عرب می‌شوند و نشان افتخارآمیز ترویج اسلام را بر سینه خود می‌نهند.

به این سه روایت که در شمار این روایات است، بنگرید:

- «أَصْحَابُ الْقَائِمِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا أَوْلَادُ الْعَجَمِ»، اصحاب حضرت قائم سیصد و سیزده مردند، اینان همگی از تباری غیر عرب هستند.

- باز پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: «لو کانَ الإیمانُ مُعَلَّقا بالثُّرَیّا لَنالَهُ رِجالٌ مِنَ الفارِسُ»، اگر ایمان به ستاره ثریا آویخته باشد، گروهی از ایرانیان آن را به دست خواهند آورد.

- عفان بصری از یکی از مکالمات خود با حضرت صادق(ص) این چنین یاد می‌کند:

حضرت صادق(ع) از من پرسیدند: آیا می‌دانی از چه رو شهر «قم» را قم نامیدند؟ گفتم: خدا و پیامبرش و شما آگاهید!

فرمودند: ‌«قم» را از این رو قم نامیدند که اهالی این شهر در اطراف حضرت حجت گرد خواهند آمد و به همراه او قیام خواهند کرد و او را ترک نمی‌کنند و همواره یاریگر ایشان خواهند بود».

- امیرالمؤمنین(ع) فرموده‌اند: «آفرین بر طالقان! چرا که خداوند را در این شهر گنج‌هایی است که از جنس طلا و نقره نیست، این گنج‌ها مردان با ایمانی هستند که خدا را آن گونه که شان اوست شناختند؛ اینان یاران مهدی در آخر الزمان هستند».

بنا بر حدیث شریف دیگری، صبحگاه روزی پیامبر اکرم(ص) در حالی که در میان یارانشان نشسته بودند فرمودند:

«شب گذشته، خواب دیدم که در مسیر صاف و همواری حرکت می‌کنم. پشت سر من هم دو دسته گوسفند سیاه و سفید در حرکتند، در طول مسیر گوسفندان سیاه کم کم پراکنده و کم و کمتر شدند، اما گوسفندان سفید همچنان به حرکت خود پشت سر من ادامه می‌دادند تا آنجا که دیگر هیچ گوسفند سیاهی نماند و تنها گوسفندان سفید به همراه من باقی ماندند، گمان می‌کنید که تعبیر این خواب چیست؟»

یکی از حاضران مجلس نیز تعبیر کرد که: «یا رسول‌الله! گوسفندان سیاه اعراب هستند که اندک اندک از کنار شما متفرق می‌شوند و گوسفندان سفید اشاره به ایرانیان دارد که همراه شما خواهند ماند و یاران شما خواهند بود».

در این حال، جبرائیل نازل شد و خدمت پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: «خداوند بر شما سلام می‌فرستد و می‌فرماید: تعبیر خواب شما همین است،‌ عرب‌ها از اطراف اسلام پراکنده می‌شوند و ایرانیان برای حفظ آن باقی می‌مانند».

بر اساس این چند روایت، دیدیم که ایرانیان نه تنها در پایان دوران غیبت کبری زمینه‌سازان ظهور آن حضرت خواهند بود که در صدر اسلام نیز به عنوان مؤمنانی حقیقی شناخته می‌شده‌اند؛ همانگونه که در دوران ظهور نیز پای در رکاب یاری آن حضرت دارند و از صمیم جان در خدمت به ایشان می‌کوشند.

*نزدیک بودن زمان ظهور

در فرهنگ شیعی کسانی که وقت خاصی را برای ظهور آن حضرت مشخص می‌کنند، «وقاتون» خوانده شده‌اند و مکرراً دستور به تکذیب آنان داده‌اند؛ اکنون می‌افزاییم که بدون آنکه بتوان زمانی را برای ظهور آن حضرت مشخص کرد، تنها می‌توان گفت که بر اساس قرائنی، زمان ظهور آن حضرت نزدیک است.

بلافاصله تکرار می‌کنیم که این سخن ما این است که بر اساس علائمی که برای ظهور مشخص شده است، می‌توان دریافت که واقعه انقلاب جهانی آن حضرت، از نظر زمانی به دوران ما بسیار نزدیک است، چه قسمت عمده این علائم متحقق شده و شماری از آن‌ها نیز در حال وقوع و جریان است.

گذشته از این اما، شماری از کسانی که به محضر حضرت ولی‌عصر (عج) بار یافته‌اند نیز بر این مطلب تأکید می‌کنند.

مدت‌ها پیش از این، یکی از صالحان روزگار شرف حضور در محضر آن حضرت را دریافت، در آن مجلس، گویا آخرین ذخیره الهی خطاب به آن مرد صالح فرموده بودند: «فرج من نزدیک شده است؛ دعا کنید که بدائی در این زمینه حاصل نشود»!

بدیهی است که آنچه نقل شد، نص کلام آن حضرت نیست؛ اما آنچه ایشان بر زبان آورده بودند مضمونی این چنین داشته است.

حال بر ماست که به مقتضای امر آن حضرت، دعا کنیم که برای خداوند بدائی حاصل نشود، و به زودی شاهد قیام فراگیر آن حضرت باشیم؛ اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب‌الزمان بمحمد و اهل بیت الطاهرین.

*شماره علائم ظهور و تحقق بخش عمده‌ای از آن

سنت خداوند متعال بر آن بوده است، که پیش از وقوع هر یک از وقایعی که در سرنوشت انسان‌ها تاثیری شگرف دارد، علائمی را ظاهر سازد. این علائم نشان‌دهنده نزدیک شدن و یا به وقوع پیوستن این وقایع است. در این شمار است علائمی که پیش از ولادت پیامبر اکرم(ع) ظاهر شد؛ خاموش شدن بتکده فارس - که چندین هزار سال آتش را در خود افروخته داشت-، خشک شدن دریاچه ساوه - که از عبادتگاه‌های زردشتیان بود- ، فرو ریختن چهارده کنگره از کنگره‌های کاخ کسرای زمان و ... در شمار این علائم بود.

این علامت‌ها به گونه همسو، نشان از فرو ریختن بنای شرکت و ستم داشت؛ چه این نشانه‌ها در دو بعد شرک عبادی و نیز شرک اجتماعی، نشان از اضمحلال این دو داشت؛ و به خوبی دلالت بر ظهور توحید عبادی و توحید اجتماعی در قالب دین اسلام و حکومت عدالت‌گرایانه پیامبر اکرم می‌کرد، شکافته شدن دیوار خانه کعبه به هنگام ولادت امیرالمؤمنین(ع) و نیز فریاد جبرائیل در آسمان که خبر از ولادت آن حضرت می‌داد نیز در همین شمار است.

برای واقعه شکوهمند ظهور - که بدون تردید در شمار مهمترین وقایع عالم هستی است و از این جهت با واقعه مبعث پیامبر اکرم(ص) همسری می‌کند- نیز علائمی است. این علائم به گونه پراکنده در روایات اهل بیت(ع) بیان شده است و شماری از دانشمندان شیعی نیز به جمع‌آوری آن پرداخته‌اند.

در اینجا می‌خواهیم اشاره کنیم که شماره این علائم از 800 علامت فراتر است، اکنون با تفحص و دقت نظر در آن‌ها، می‌توان دریافت که بخش عمده‌ای از این علائم به تحقق پیوسته است. من خود، زمانی پیش از این به بررسی این علامت‌ها پرداختم و به وضوح دریافتم که نزدیک به 99 درصد از این علامت‌ها، پیش از این به وقوع پیوسته است، در آن میان، تنها حدود 10 علامت- که از علائم حتمیه نیز هستند و یک سالی پیش از ظهور متحقق می‌شوند-، هنوز ظاهر نشده‌اند.

یکی از این علائم، ظهور 28 پرچم در حوزه ممالک اسلامی است، گویا منظور از «پرچم» در این روایات، تشکیل حکومت و یا شبه حکومت‌هایی است که در این حوزه صورت می‌پذیرد، به هر حال، بنا بر آنچه در این نصوص ذکر شده است، در زمان نزدیک و بلکه پیوسته به زمان ظهور، 28 پرچم در میان منطقه مسلمان‌نشین جهان پدید می‌آید که از آن میان، سه پرچم در ایران خواهد بود و دو پرچم در شام و در هر یک از ترکستان و روم نیز یک پرچم ظهور خواهد کرد.

این حکومت و یا شبه حکومت‌ها، هر کدام داعیه‌دار اصلاح هستند و به جز سه نهضت بسیار قوی سفیانی، سید یمانی و سید حسنی خراسانی گویا بقیه دولت‌ها از قدرت چندانی برخوردار نیستند و از این رو مضمحل می‌شوند.

سفیانی در شمار مخالفان حضرت است و در مقابل او، سید یمانی - که با پیوستن سید حسنی لشگری بسیار قوی به دست خواهد آورد - در شمار یاران و یاری‌کنندگان ولی عصر(عج) خواهد بود.



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 92/6/30 ساعت 9:20 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


آهنگ های مهدوی

 سرود مهدوی
به طاها به یاسین به معراج احمد
به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی
به وحی الهی به قرآن جاری
به تورات موسی و انجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدای گدایان زهرا (س)
چه شب ها که زهرا (س) دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بی تاب مولا
غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص، امیرت مشخص، مکن دل ای دل بزن دل به دریا
که دنیا به خسران عقبا نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد.
و این زندگانی فانی جوانی
خوشی های امروز و اینجا
به افسوس بسیار فردا نیرزد

اگر عاشقانه هوادار یاری
اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو میگذاری به پایش
یقینا یقینا خریدار یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟
چه اندازه در ندبه ها زاری یابی؟
به شانه کشیدی غم سینه اش را؟
و یا چون بقیه تو سربار یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردار یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟
چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟
دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
اگر بی قراری بدان یار یاری
و پایان این بی قراری بهشت است
بهشتی که سرخوش ز دیدار یاری

نسیم کرامت وزیدن گرفته
و باران رحمت چکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاه دلت را
به مردم که بازار یوسف فروشی در این دوره بد شدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لبهای گرم علی یا علی اش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امید فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش
به سبحان سبحان سبحان مهدی
به برق نگاه به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش به جاه جلیلش
به صوت حجازی قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب
سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
یا مهدی یامهدی مددی

چند لینک آهنگ مهدوی:

 

 

دانلود فایل صوتی نسخه دوم به طاها به یاسین با صدای علی فانی     جدید

دانلود فایل   (FLV) آهنگ یا اباصالح مددی با صدای علی فانی

دانلود فایل صوتی بشتاب ای منجی با صدای علی فانی

دانلود فایل صوتی باغ آیینه با صدای علی فانی

دانلود فایل صوتی امام رئوف با صدای علی فانی

دانلود فایل صوتی العجل مولا با صدای علی فانی

دانلود مناجات اللهم انی اسالک صبرا جمیلا با صدای علی فانی

دانلود فایلصوتی چشم امید با صدای علی فانی

مجموعه اهنگ مهدوی
 



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 92/6/26 ساعت 11:50 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


دردیدار امام رضا علیه السلام با حضرت عبدالعظیم علیه السلام چه گذ

حضرت عبدالعظیم (ع) که هم اکنون در شهر ری ایران مدفون هستند روایت می‌کند، مولایم امام رضا (ع)، برای من پیام فرستاد و فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو، راهی را برای نفوذ و تسلط شیطان بر خود باز نگذارند، آنان را به راست­گویی در سخن و ادای امانت وادار کن و همچنین به آنان دستور بده، در مسایل پوچ و بیهوده بحث و جدال را ترک نموده و سکوت اختیار کنند و باز به آنان دستور بده، به سوی هم روی آورند، با هم معاشرت کنند و به دیدار یک­دیگر رفته، ارتباط برقرار نمایند؛ زیرا این عمل موجب تقرب و محبوبیت نزد من می‌گردد!

ای عبدالعظیم! دوستان و یاران من نباید، وقت خود را صرف مخالفت و سرکوبی هم­دیگر نمایند. من با خود عهد کرده‌ام، هر کس مرتکب

این­‌گونه اعمال مخرب و هستی سوز شود، و حتی یکی از دوستان مرا مورد خشم و ناراحتی قرار دهد، از خدا بخواهم، او را در دنیا گرفتار سخت‌ترین عذاب­‌ها کند و در آخرت نیز از زیانکاران باشد!

این مطلب را هم، برای آنان توضیح بده که، خداوند نیکوکاران آنها را آمرزیده و از بدکاران آنها هم در گذشته است، مگر کسانی که شرک آورده یا موجب تجاوز و اذیت به یکی از اولیاء و دوستان من شده، یا عداوت و کینه آنان را در دل داشته باشند؛ زیرا چنین گناهانی را پروردگار نمی‌آمرزد، مگر این­که از کار زشت خود بازگشت واقعی نمایند و آن را جبران کنند، وگرنه روح ایمان از قلب آنان می‌رود و از دایره ولایت ما خارج می‌شود و از آن بهره‌ای نخواهد برد، و بدان­که من، از آثار شوم چنین گناهان و لغزش­‌های خطرناکی به خدا پناه می‌برم!1

1. شیخ مفید، اختصاص، ص 241?
پایگاه هم ادندیشی



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 92/6/26 ساعت 10:30 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


اذن دخول امام رضا ، دل شکسته وچشم گریان است

مرجع فقید شیعه و عالم ربانی آیت‌الله بهجت، شخصیت امام رضا(ع) را در سخنان متعددی مورد بررسی قرار داده‌ و از ایشان کرامات و روایات بسیاری نقل کرده‌اند. بخشی از سخنان آیت‌الله بهجت در مورد حضرت ثامن‌الائمه(ع) به‌شرح ذیل است:

حرم امام رضا(ع) نعمت گران‌قدر ایران

حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) نعمت بزرگ و گران‌قدرى است که در اختیار ایرانى‌ها است، عظمتش را خدا مى‌داند، به‌حدى که امام جواد(ع) مى‌فرماید: زیارت پدرم امام رضا(ع) از زیارت امام حسین(ع) افضل است، زیرا امام حسین(ع) را عامه و خاصه زیارت مى‌کنند، ولى پدرم را جز خاصه (شیعیان دوازده امامى) زیارت نمى‌کنند، لذا کرامات از ضریح آن حضرت بیشتر از ضریح امام حسین(ع) ظاهر مى‌شود. بنابراین، ایرانى‌ها باید نعمت حرم حضرت امام رضا(ع) که زیارت آن برایشان فراهم است، مغتنم بشمارند.

تحول قلب؛ اذن دخول حرم ثامن‌الحجج(ع)

زیارت‌تان قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا اذن دخول می‌طلبید و می‌گویید: «أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟» به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت(ع) به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء(ع) گریه است، اگر اشک آمد امام حسین(ع) اذن دخول داده‌اند و وارد شوید. اگر حال داشتید، به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به‌وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز، روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.

مبالغه در دعاها نکنید/ به شفای امام معتقد باشید

زیارت امام رضا(ع) از زیارت امام حسین بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین می‌روند. بسیاری از حضرت رضا(ع) سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس، کسی مادرش را به کول می‌گرفت و به حرم می‎برد. چیزهای عجیبی را می‌دید. ملتفت باشید! معتقد باشید! شفادادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته است. یکی از معاودین عراقی غده‌ای داشت و می‌بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه(س) را در خواب دید که به وی فرمود: «غده خوب می‌شود. احتیاج به عمل ندارد»! ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است.

همه زیارتنامه‌ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام می‌دانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند: «از بعضی گریه‌ها ناراحت هستم»!

پس از حادثه بمب‌گذاری در حرم مطهر حضرت رضا(ع) حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد. «در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: «کربلا بودم» این جمله دو معنی دارد: معنی اول اینکه حضرت رضا(ع) آن روز به کربلا رفته بودند. معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین(ع) ریختند و ضریح را خراب کردند و در آنجا آتش روشن کردند!

کسی وارد حرم حضرت رضا(ع) شد، متوجه شد سیدی نورانی جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه است، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین را یک‌یک با سلام ذکر می‌فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان رسیدند سکوت کردند! آن‌کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولای‌مان امام زمان است.

زیارت حضرت مریم و حضرت عیسی از حرم امام رضا(ع)

در همین حرم حضرت رضا(ع) چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا(ع) مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم(س) از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا را زیارت کردند. روز بعد آن‌کس در بیداری به حرم مشرف شد، ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت است! حضرت عیسی و حضرت مریم از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا را زیارت کردند. زیارت‌نامه می‌خواندند. همین زیارت‌نامه معمولی را می‌خواندند! پس از خواندن زیارت‌نامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی و قیل و قال شروع شد، حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟ حرف آخر اینکه عمل کنیم به هرچه می‌دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی‌دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم». (کتاب «به‌سوی محبوب»، و کتاب «برگی از دفتر آفتاب»)

کار به جایى رسیده که در ابتلائات هم حال دعاکردن نداریم. در حدود سى چهل سال پیش جوان شکسته‌بندى در قم نقل کرد: روزى زن محجّبه‌اى به درِ مغازه من آمد و اظهار داشت: استخوان پایم از جا در رفته و مى‌خواهم آن را جا بیندازى، ولى در بازار نمى‌شود. چون مى‌ترسم صدایم را افراد نامحرم بشنوند، اگر اجازه مى‌دهى به منزل برویم. قبول کردم و حدود سیصد تومانى را که در دخل داشتم با خود برداشتم و درِ مغازه را بستم و به‌دنبال آن زن روانه شدم، تا این که به منزل ایشان وارد شدیم. آن زن درِ خانه را از داخل بست، متوجه شدم که قصد دیگرى دارد، درِ خانه را هم از داخل بسته بود، و مرا نیز تهدید مى‌کرد که در صورت مخالفت، به جوان‌هاى بیرون منزل خبر مى‌دهم تا به خدمتت برسند. به او گفتم: سیصد تومان همراه دارم، بیست تومان هم در مغازه دارم، همه را به تو مى‌دهم، دست بردار. فایده نداشت، پیوسته اصرار و تهدید مى‌کرد. از سوى دیگر، آن‌زن آن‌قدر به من نزدیک بود که حال دعا و توسّل هم نداشتم، به‌گونه‌اى که گویا بین من و دعا حایل و مانعى ایجاد شده بود.

سرانجام، به‌حسب ظاهر به خواسته او تن در دادم و حاضر شدم و اظهار رضایت کردم و او را به‌گونه‌اى از خود دور کردم و براى تهیّه چیزى فرستادم. در این هنگام دیدم حال دعا پیدا کرده‌ام. فوراً به امام رضا ـ علیه السّلام ـ متوسّل شدم که اگر عنایتى نفرمایى و مرا نجات ندهى و این بلا را رفع نکنى، دست از شغلم برمى‌دارم. گویا آن جوان به‌قصد تقرّب و قضاى حوایج مؤمنین این را از آن حضرت تقاضا کرده بوده و آن شغل هم به نظر و توجه آن حضرت بوده است. مى‌گوید: در همین اثنا دیدم سقف دالان شکافته شد و پیرزنى از سقف به زیر آمد! فهمیدم توسّلم مستجاب شد. در این حین زن صاحب‌خانه هم آمد، به پیرزن گفت: چه مى‌خواهى و براى چه آمده‌اى؟ گفت: در این همسایگى نزدیک شما وضع حمل نموده‌اند، آمده‌ام مقدارى پارچه ببرم، گفت: از کجا آمده‌اى؟ گفت: از درِ خانه، با این که من دیدم از سقف خانه وارد شد!

درهرحال، آن دو با هم به گفت‌و‌گو پرداختند و من هم فرصت را غنیمت شمرده به‌سمت درِ منزل پا به فرار گذاشتم. زن به دنبالم آمد و گفت: کجا مى‌روى؟! گفتم: مى‌روم درِ خانه را ببندم. گفت: من در را بسته‌ام. گفتم: آرى! به همین دلیل که پیرزن از آن وارد خانه شد! به‌سرعت به‌سوى در رفتم و از خانه و از دست او نجات یافتم. وقتى مطلّع شد که فرار مى‌کنم، از پشت سر یک فحش به من داد و آب دهان به رویم انداخت، که در آن حال براى من از حلوا شیرین‌تر بود.

بعد به خدمت مرحوم آقا سیّد محمّدتقى خوانسارى ــ رحمة اللّه علیه ــ جریان فحش و ناسزا و آب دهان انداختن به رویم را براى ایشان نقل کردم، ایشان فرمودند: اى‌کاش آن فحش‌ها و اذیت‌ها را به من مى‌کردند، اى‌کاش آن آب دهان را به صورت من مى‌انداختند. وقتى که آقا چنین فرمودند: حالت آرامش در من پیدا شد، ولى بعد از آن دیگر آن اذیت‌ها و وقایع تکرار نشد.

آقایى که این جریان را نقل کرد اهل‌علم نبود، به‌حسب ظاهر جوانى از عوام و با ظاهری موجه بود. درهرحال این‌گونه از حرام فرار کرده بود، در آن زمان که بى‌دینى رواج داشت و میان جوان‌ها افراد متدیّن کم پیدا مى‌شدند! بعد از این قضیّه، از کرامت و عنایت خداوند متعال به او این بود که آتش دنیایى به آن دستش که آن را به پاى آن زن گذاشته بود، اثر نمى‌کرد به‌گونه‌اى که حتّى مى‌توانست ذغال گداخته را با آن دست مانند انبر بگیرد و بردارد! چه مقامات، چه کرامات، با چه ریاضات و گرفتارى‌ها!

شفای یکی از علمای نجف در مشهد

یکی از علمای نجف اشرف به‌جهت بیماری به تهران می‌آید و بعد از مراجعه به پزشک و تشکیل کمیسیون پزشکی بنا بر آن می‌شود که آقا از ناحیه مغز عمل جراحی شود، آقا خیلی وحشت‌زده شده و سخت ناراحت می‌شود و اجازه می‌گیرد به مشهد مقدس مسافرت نماید. پس از تشرف و توسل شبی در خواب می‌بیند آقای بزرگواری نزد ایشان می‌آید و می‌فرماید: چرا این‌قدر ناراحت هستید، صلاح دیده شد که عمل نشوید و با دارو معالجه شوید. از خواب بیدار می‌شود و می‌گوید: نتیجه گرفتم، به تهران برویم. به تهران می‌آیند، پس از مراجعه مجدد به پزشک، رئیس کمیسیون طبی آقا به او می‌گوید: ناراحت نباشید، صلاح دیده شد که عمل جراحی انجام نشود، با دارو معالجه می‌کنیم. با تطبیق این گفتار در خواب و بیداری بر یقین او می‌افزاید و با توسل به ثامن الحجج علیهم السلام معالجه نموده و شفا می‌یابد.

سلامی که توسط امام رضا(ع) پاسخ داده شد

«روزی آقا فرمودند: در منطقه جاسب قم گروهی از کشاورزان در زمان گذشته با شتر و قاطر به زیارت حضرت ثامن الحجج علیهم السلام مشرف می‌شوند و هنگام مراجعت و وارد شدن در محدوده جاسب پیرمردی از اهل محل را می‌بینند که در گرمای روز کوله‌باری از علف به دوش کشیده و با مشقت بسیار به خانه می‌رود، مسافرین مشهد مقدس که او را می‌بینند زبان به شماتت و سرزنش می‌گشایند: «پیرمرد، زحمت دنیا را ول‌کن نیستی، آخر بیا تو هم لااقل یک بار به مشهد مقدس سفر کن». و این سخن را تکرار و او را بسیار توبیخ می‌کنند.

پیرمرد خسته و پاک‌دل زبان می‌گشاید و می‌گوید: شما که به زیارت آقا رفتید و به آقا سلام دادید، جواب گرفتید یا نه؟ می‌گویند: پیرمرد، این چه حرفی است که می‌زنی؟ مگر آقا زنده است سلام ما را جواب بدهد؟! پیرمرد می‌گوید: عزیزان، امام که زنده و مرده ندارد، ما را می‌بیند و سخنان ما را می‌شنود، زیارت که یک‌طرفه نمی‌شود. آنان می‌گویند: آیا تو این عُرضه را داری؟ وی می‌گوید: آری، و از همان جا رو به‌سمت مشهد مقدس می‌کند و می‌گوید: «السلام علیک یا امام هشتم» و همه با کمال صراحت می‌شنوند که به آن پیرمرد به نام خطاب می‌شود: «علیکم السلام آقای فلانی» و بدین ترتیب زائران همگی خجالت کشیده پشیمان می‌شوند که چرا سبب دل‌شکستگی این مرد نورانی شدند».

پایگاه هم اندیشی



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 92/6/26 ساعت 10:24 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


   1   2   3   4   5   >>   >
http://www.games-casino.us/
با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید