پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرزندان حضرت زهرا علیها السّلام را به نام حسن و حسین و محسن که به ترتیب نام عبرى فرزندان هارون علیه السّلام شبر و شبیر و مشبر مىباشند نامگذارى کرده است
(2) [الادب المفرد بخارى ص 120] به سند خود، از «هانى بن هانى» از حضرت على علیه السّلام روایت مىکند، هنگامى که امام حسن مجتبى علیه السّلام به دنیا آمد او را به نام «حرب» نامیدم. طولى نکشید رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله تشریف فرما شد و فرمود:
فرزندم را بیاورید او را چه نامیدهاید؟ به عرض رسانیدم او را «حرب» نامیدهام.
فرمود: نه، بلکه او را حسن باید نامید. و هنگامى که حسین علیه السّلام متولد شد، باز هم او را «حرب» نامید، لیکن حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله او را طلبید و پرسید: این فرزندم را به چه نامى موسوم ساختهاید؟ عرض کردم: او را «حرب» خواندهام. فرمود:
چنان نیست، بلکه او را حسین باید نامید. سومین فرزند حضرت زهرا علیها السّلام که متولد شد، او را «حرب» نامیدم. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: بلکه او را محسن بنامید.
سپس فرمود: من این سه تن فرزندم را به نام فرزندان حضرت هارون، برادر
حضرت موسى علیه السّلام، شبر و شبیر و مشبر نامیدم.
(1) [مستدرک حاکم 3/ 165] به سند خود، از «هانى بن هانى» از حضرت على علیه السّلام روایت مىکند، هنگامى که امام حسن مجتبى علیه السّلام از حضرت فاطمه علیها السّلام متولد شد، پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله به خانه ما تشریف آورد و فرمود: فرزندم را بیاورید و بگوئید او را به چه اسمى نامیدهاید؟ به عرض رسانیدم: او را «حرب» خواندهام.
فرمود: نه چنین است، بلکه نام او حسن است. هنگامى که امام حسین علیه السّلام متولد شد، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تشریف آورد و فرمود: فرزندم را بیاورید و حضرت حسین علیه السّلام را آوردیم. فرمود: او را چه نامیدهاید؟ گفتم: او را «حرب» نامیدهایم.
فرمود: چنان نیست، بلکه نام او حسین است. فرزند سوم که متولد شد، پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله تشریف آورد. پس از آنکه کودک را دید و همان سؤال را کرد. گفتم: او را «حرب» خواندهام. فرمود: چنان نیست، بلکه نام محسن است. «1» سپس فرمود: من فرزندانم را، به نام فرزندان هارون علیه السّلام که شبر و شبیر و مشبر بود، بنام حسن و حسین و محسن علیهم السّلام نامیدهام. «حاکم» این حدیث را صحیح مىداند.
مؤلف گوید: «حاکم» حدیث مورد بحث را به طریق دیگر در همان صفحه یاد کرده است و مىگوید: این حدیث هم صحیح الاسناد است و «احمد» در [مسند 1/ 98]، «بیهقى» در [سنن 6/ 165 و 7/ 63]، «ابن اثیر» در [اسدالغابة 2/ 18 و 4/ 308]، «ابن عبد البر» در [استیعاب 1/ 139] و «متّقى» در [کنز العمال 6/ 221] از گروهى از محدثان روایت کردهاند و در باب «رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به نیابت از حسنین علیها السّلام عقیقه کرد و ...»، حدیث دیگرى از «کنز العمّال» از على علیه السّلام نقل
مىکنیم که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرزندان مرا، به نام حسن و حسین و محسن نامید.
(1) [صواعق محرقه ابن حجر ص 115] «بغوى» و «عبد الغنى» در «ایضاح» از «سلمان» روایت مىکنند که پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود: هارون علیه السّلام دو فرزند خود را به نام شبر و شبیر نامید، من هم دو فرزندم را مثل هارون علیه السّلام، حسن و حسین نامیدم.
(2) [ذخائر العقبى ص 120] از «اسماء بنت عمیس» روایت است که حضرت زهرا علیها السّلام فرزند بزرگوارش، حسن علیه السّلام، را به خانه من آورد. درست همین لحظه پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله تشریف آورد و فرمود: اى اسماء! فرزندم را بیاور. امام حسن علیه السّلام را در پارچه زردى نهادم و به حضور مبارکش بردم. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود:
مگر به شما نگفتم کودک را در پارچه زرد رنگ نپیچید. بلافاصله کودک را در میان پارچه سفیدى پیچیدم و به حضورش بردم. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله کودک را از من گرفت و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. آنگاه از على علیه السّلام، پرسید که نام این فرزندم را چه نامیدهاى؟ على علیه السّلام گفت: من بر شما پیشى نمىگیرم. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: من هم در نامگذارى او، بر خدا سبقت نمىجویم. در این هنگام، «جبرئیل» نازل شد و گفت: اى محمد! پروردگار سلام مىرساند و مىفرماید:
موقعیت على علیه السّلام در نزد تو، مانند منزلت هارون به موسى است؛ با این تفاوت که پیغمبرى پس از تو مبعوث نمىشود. اسم فرزندت را به نام فرزند هارون نامگذارى کن. پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله پرسید: نام فرزند هارون چیست؟ «جبرئیل» در پاسخ گفت: نام او «شبر» است. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود که زبان من عربى است، «جبرئیل» فرمود: او را به نام حسن نامگذارى کن. پس از یکسال امام حسین علیه السّلام متولّد شد، پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله به خانه «اسماء» آمد و جریان را بطورى که بیان کردیم، «اسماء» بیان کرد و قصه نامگذارى را متذکر شد تا آنجا که «جبرئیل» گفت: نام این کودک را حسین بگذار.
(1) [مستدرک حاکم 4/ 277] به سند خود، از «محمد بن عقیل» از حضرت على علیه السّلام روایت مىکند که حضرت على علیه السّلام فرزند بزرگ خود را به نام «عمویش» «حمزه»، نامگذارى کرد و فرزند دیگرش، حسین علیه السّلام، را به نام عموى دیگرش، «جعفر»، نامید. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله که از جریان اطلاع یافت، على علیه السّلام را بحضور طلبید. فرمود: مأمورم که نام این دو کودک را تغییر بدهم. على علیه السّلام فرمود: خداى تعالى و رسول او داناترند. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نام آن دو بزرگوار را حسن و حسین تعیین فرمود. این حدیث، صحیح است.
مؤلف گوید: «احمد حنبل» این حدیث را در [مسند 1/ 159] ذکر کرده است.
(2) [مسند ابو داود طیالسى 1/ 19] به سند خود، از «هانى بن هانى» از حضرت على بن ابیطالب علیه السّلام روایت مىکند، هنگامى که امام حسن علیه السّلام تولد یافت، گفتم او را «حرب» بنامید و من دوست دارم با چنان نامى که براى او مىگذارم خود را به کنیه «ابو حرب» بنامم. همان لحظه رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله تشریف فرما شد و کودک را بحضور طلبید و فرمود: او را چه نامیدهاید؟ گفتیم:
«حرب». فرمود: نه چنین است، بلکه او را حسن بنامید. و هنگامى که امام حسین علیه السّلام متولد شد ما او را «حرب» نامیدیم. پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله تشریف آورد و فرمود:
نوزاد را چه نامیدهاید؟ گفتیم: «حرب». فرمود: او را حسین بنامید.
(3) [سنن بیهقى 9/ 304] به سند خود، از جعفر بن محمد از پدرش رسول اکرم- صلوات الله علیهم اجمعین- نقل مىکند که این نوزاد روز هفتم ولادتش، از سوى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله حسن نامیده شد و کلمه حسین را از واژه، حسن، اشتقاق کرد و فاصله میان این دو بزرگوار بیش از اقل حمل که شش ماه است نبوده است.
مؤلف گوید: «حاکم» این حدیث را در [مستدرک 3/ 172] نقل کرده است.
(4) [اسد الغابه ابن اثیر 2/ 9] در ذیل شرح حال امام حسن بن على بن
ابیطالب علیهم السّلام، از «ابو احمد عسکرى» روایت مىکند که رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله آن حضرت را حسن و کنیهاش را ابو محمّد نامید و این اسم بىسابقه بود و در جاهلیت هم کسى به این نام نامیده نشده است.
سپس گفته است: از «ابن اعرابى» از «مفضّل» نقل است که خداى تعالى، این دو اسم- حسن و حسین- را ذخیره داشت تا اینکه پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرزندان خویش- حسن و حسین- را به آن نام بنامد! مىگوید: گفتم که اگر اسم مزبور منحصر به آن دو بزرگوار است، پس چگونه برخى از یمنىها به این دو نام شناخته شدهاند؟ در پاسخ گفت: نام آنها حسن (به فتح حاء و سکون سین) و حسین (به فتح حاء و کسر سین است) نه حسن (به فتح حاء و سین) و حسین (به ضم حاء و فتح سین).
مؤلف گوید: «ابن اثیر» در [2/ 18] به سند خود، از «عمران بن سلیمان» روایت کرده است که گفت: حسن و حسین از نامهاى بهشتیان است و در جاهلیت چنین اسمى سابقه نداشته است.
(1) [اسد الغابه ابن اثیر 5/ 483] در ذیل احوال «سوداه» دختر «مسرح کندى»، مىنویسد: «عروة بن فیروز» از «سوداه» روایت مىکند که من در میان افرادى که شاهد زایمان حضرت زهرا علیها السّلام بودند حضور داشتم. همزمان پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله تشریف آورد و احوال حضرت زهرا علیها السّلام را جویا شد. گفتم: به درد زایمان مبتلا است. فرمود: باشد هنگامى که بچهاش تولد یافت به کارى نپردازد. پس امام حسن علیه السّلام قدم به جهان نهاد، او را در پارچهاى پیچیدم. رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله تشریف آورد. احوال حضرت زهرا علیها السّلام را جویا گردید. گفتم: فرزند پسرى خدا به او مرحمت فرمود و من نوزاد را در پارچهاى زرد رنگ پیچیدم. فرمود: آن فرزند را نزد من بیاور. کودک را بحضور مبارک بردم. پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله پارچه زرد رنگ را از اندام او بیرون آورد و آن حضرت را در میان پارچه سپید رنگى پوشانید و آب دهان
شریف را در میان دهان او ریخت و از آب دهان مبارکش به او آشامانید و حضرت على علیه السّلام را صدا زد و فرمود: او را چه نامیدهاى؟ عرض کرد: جعفر. پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: نه، نام او حسن است و نام فرزند پس از او هم، حسین است و تو ابو الحسن و ابو الحسین هستى.- صلوات الله علیهم اجمعین-
(1) مؤلف گوید: «ابن حجر» این حدیث را در [اصابه 8/ 117] در شرح حال «سواده آورده و «متّقى» در [کنز العمال 7/ 105] نقل کرده و مىگوید: «ابن منده» و «ابو نعیم» و «ابن عساکر» این حدیث را روایت کردهاند. «هیثمى» هم در [مجمع 9/ 174] به نقل آن پرداخته و مىگوید که حدیث مورد بحث را «طبرانى» به دو سند روایت کرده است.
منبع:
فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، ج4،
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/11/3 ساعت 11:17 صبح موضوع حسنین(ع) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت