1- قناعت:یعنى به بیش از مقدار نیازش طمع نورزد پس اگر مقدارى غذا نیازش را بر طرف مىکند و مىتواند آن را به دست آورد به همان بسنده کند و طمع ورزیدن به بیش از مقدار نیاز خود نوعى فقر است امام على علیهالسلام مىفرماید:
مجاوزتک ما یکفیک فقر لا منتهى له،از اندازه و مقدار نیاز گذشتن فقرىبى پایان است طمع ورزیدن به بیش از مقدار نیاز در انسان احساس نیاز ایجاد مىکند و از آنجا که نمىتواند به این احساس پاسخ مثبت دهد در شمار فقیران قرار مىگیرد در حالى که اگر انسان به میزان نیازهاى ضروریش اکتفا کند این امر او را از آنچه در دست دیگران است بىنیاز مىسازد و این همان قناعت است
که امیرالمومنین علیهالسلام درباره آن مىفرماید:القناعة کنز لا ینفد؛ قناعت گنجى است پایان ناپذیر.
و یا مال لا ینفذ ثروتى است که از میان نرود و کفى بالقناعة ملکا قناعتگونهاى پادشاهى است و سئلعلیهالسلام عن قول الله عزوجل((فلنحیینه حیاةً طیبةً فقال: هى القناعة))
هنگامى که از امام علیهالسلام درباره این سخن خداى عزوجل پرسیدند: زندگى خوش و پاکیزهاى به او خواهیم داد فرمود:این زندگى خوش و پاکیزه قناعت است.
فقیر و تنگدست صبور و بردبار عنصر مثبتى در جامعه به شمار مىآید زیرا وى با صبر و تحمل خود مىتواند جهت زندگى اش را از فقر به غنى تغییر دهد و هنگامى که صبور باشد بر اراده خود مسلط است و قادر خواهد بود از فرصتها استفاده کند و وضعیت زندگیش را بهبود بخشد و زندگى همهاش فرصت است امام على علیهالسلام مىفرماید:
احتمال الفقر أحسن من احتمال الذل ؛ بار فقر کشیدن بهتر از تن بهخوارى دادن است
بسیار اتفاق مىافتد که فقر و تنگدستى انسان را از مسیر اصلى بیرون مىبرد چون تحمل فشارهاى زندگى را ندارد منحرف مىشود و فقر او را تا مرز کفر پیش مىبرد و از اینجاست که امام علیهالسلام به فقراء و تنگدستان سفارش مىکند؛
لا یکن فقرک کفرا؛ تنگدستى تو تو را به کفر نکشاند.
یعنى اینکه انسان آبرویش را با خواهش از مردم نریزد وگرنه به آن خو مىگیرد و اینکار او را از حرکت به سوى بهتر شدن باز مىدارد امیرالمومنین مىفرماید:
العفاف زینة الفقر؛ پاکدامنى زیور بینوایى است و نیز در توصیفپارسایان مىفرماید:و حاجتهم خفیفة و أنفسهم عفیفة؛ و نیازهایشاناندک است و نفسهایشان به زیور عفت آراسته است عفت و پاکدامنى نمىگذارد که فقیر گناهى مرتکب شود و دست به سرقت بزند و بر اموال مردم دست ببرد در این باره مىفرماید:
فرض الله...مجانبة السرقة یجابا للعفة؛ خداوند اجتناب از دزدى را براىعفت مردم واجب نمود.
امام علیهالسلام فقیر را وا مىدارد تا از تکرار خواهش و درخواست مکرر از مردم بپرهیزید چون با اینکار ممکن است از بخشش و فضل مردم محروم گردد و اگر روزى ثروتمند هم شود اینکار آثار روحى و اجتماعى بدى در او به جاى خواهد گذاشت امام علیهالسلام مىفرماید:لا تألف المسأله فیألفک المنع؛ با خواهش خو مگیر که محرومیت از بخشش با تو خو مىگیرد.
دوستى دنیا و در پى دنیا رفتن فقیر را به فقرش حساس مىکند و بدون آن فقیر قانع و راضى است از امیرالمومنینعلیهالسلام سخنان زیادى در این زمینه روایت شده است:
باید که دنیا در نظرتان بى مقدارتر باشد از ریزههاى قرظ و لبسس المتجرأنترى الدنیا لنفسک ثمنا؛ چه بد معاملهاى است که خود را به دنیا بفروشى.
شما فرزندان آخرت باشید نه فرزندان دنیا
شما را وصیت مىکنم که این دنیا را ترک گویید
به دنیا به همان چشم بنگرید که زاهدان و روى بر تافتگان از آن در آن مىنگرند.
واحذرکم الدنیا فانها منزل قلعةٍ؛ شما را از دنیا بر حذر مىدارم که سرایى است ناپایدار
ثم ان الدنیا دارفناء و غیر و عبر؛ دنیا سراى فنا رنج و دگرگونیها و عبرتهاست
أن کاب الدنیا لوجهها؛ من دنیا را به دور افکندم.
شما در این دنیا به مثابه آماج هستید و مرگها تیرهاى خود شما مىافکنند.
فرداى قیامت نیکبختان دنیا کسانى هستند که امروز از آن گریزانند.
فاحذروا الدنیا فانها غدارةٌ خدوع؛ دنیا مغرور کننده و فریبنده و نیرنگ باز است
و الا تبغیا الدنیا و ان بغتکما؛ در طلب دنیا مباشید هر چند دنیا شمارا طلب کند
و من زهد فى الدنیا استهان بالمصیبات هر کس در دنیا پارسایى گزینه تحمل مصیبتها بروى آسان شود.
أهل الدنیا کرکب یسار بهم و هم نیام؛ اهل دنیا چون کارواینانى هستند که مىبرندشان و آنها در خواب اند.
مثل الدنیا کمثل الحیة؛ دنیا همانند مار است.
هر که براى دنیا غمگین گردد بر قضاى خداوندى خشم گرفته است
فمن طلب الدنیا طلبه الموت، هر که دنیا را طلب کند مرگ در طلب اوست.
مقصود از نکوهش دنیا دلبستگى و توجه کامل به آن و غفلت از آخرت است و کسى سزاوار این نکوهش است که همه هم و غم خود را صرف دنیإ؛ککگذ کند ولى دنیاى واقعى که منظور امامان علیهم السلام است دنیاى تلاش و کار و دنیاى عمل صالح است.
و امامعلیهالسلام وقتى که شنید مردى دنیا را نکوهش مىکند به او فرمود:
دنیا براى کسى که گفتارش را راست انگارد سراى راستى است و براى کسى که حقیقت آن را دریابد سراى عافیت است و براى کسى که از آن براى آخرتش توشه برگیرد سراى توانگریست و براى کسى که از آن پندپذیرد سراى اندرز و موعظه است.
بدین ترتیب اسلام از مسلمان مىخواهد که براى دنیا تلاش کند زحمت بکشد و خستگى را تحمل کند ولى دنیا مرا همه هم خود قرار ندهد و شعار شخص مسلمان باید این فرموده امام علیهالسلام باشد که فرمود:
زندگى را براى خوردن مطلب بلکه بخور تا زندگى کنى.
پس دنیا وسیله است نه هدف و هدف رضایت و خشنودى خداوند سبحان است امام مىفرماید:
الدنیا مطیة المومن علیها یرتحل الى ربه فأصلحوا مطایاکم بلغکم الى ربکم دنیا مرکب مؤمن است با آن به سوى پروردگارش سفر مىکند پسمرکبهایتان را اصلاح کنید تا شما را به پروردگارتان برساند.
امامعلیهالسلام نیز خود زحمت مىکشید و تلاش مىکرد و از این راه مال به دست مىآورد و سرمایه شخصى امام بسیار بود و روایت شده است که ایشان با اموال خود هزار بنده را خرید و در راه خدا آزادشان ساخت.
این دلیلى بر حجم ثروت و بى نیازى ایشان است و ایشان این ثروت را از کسى به عنوان هدیه نگرفته است بلکه همه با دسترنج و عرق پیشانى فراهم آورده ولى علیرغم این ثروت زیاد امام علیهالسلام چنانکه خود مىفرماید از پوشاک دنیا به دو جامه کهنه و از خوراک دنیا به دو قرص نان اکتفا کرد. و چون فقرا مىزیست و گویى که خود یکى از آنان است و بدینترتیب دنیا در نظر امام علیهالسلام وسیله بود و نه هدف.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 91/10/5 ساعت 9:46 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت