1- قناعت:یعنى به بیش از مقدار نیازش طمع نورزد پس اگر مقدارى غذا نیازش را بر طرف مى‏کند و مى‏تواند آن را به دست آورد به همان بسنده کند و طمع ورزیدن به بیش از مقدار نیاز خود نوعى فقر است امام على علیه‏السلام مى‏فرماید:
مجاوزتک ما یکفیک فقر لا منتهى له،از اندازه و مقدار نیاز گذشتن فقرى‏- شرح نهج البلاغه /20/882ح 213. ? بى پایان است طمع ورزیدن به بیش از مقدار نیاز در انسان احساس نیاز ایجاد مى‏کند و از آنجا که نمى‏تواند به این احساس پاسخ مثبت دهد در شمار فقیران قرار مى‏گیرد در حالى که اگر انسان به میزان نیازهاى ضروریش اکتفا کند این امر او را از آنچه در دست دیگران است بى‏نیاز مى‏سازد و این همان قناعت است

که امیرالمومنین علیه‏السلام درباره آن مى‏فرماید:القناعة کنز لا ینفد؛ قناعت گنجى است پایان ناپذیر.- کلمات قصار:467. ?
و یا مال لا ینفذ ثروتى است که از میان نرود و کفى بالقناعة ملکا قناعت‏- کلمات قصار:220. ? گونه‏اى پادشاهى است و سئل‏علیه‏السلام عن قول الله عزوجل((فلنحیینه حیاةً طیبةً فقال: هى القناعة))- سوره 16:آیه 97 ? - کلمات قصار:221. ?
هنگامى که از امام علیه‏السلام درباره این سخن خداى عزوجل پرسیدند: زندگى خوش و پاکیزه‏اى به او خواهیم داد فرمود:این زندگى خوش و پاکیزه قناعت است.

2- صبر و تحمل:


فقیر و تنگدست صبور و بردبار عنصر مثبتى در جامعه به شمار مى‏آید زیرا وى با صبر و تحمل خود مى‏تواند جهت زندگى اش را از فقر به غنى تغییر دهد و هنگامى که صبور باشد بر اراده خود مسلط است و قادر خواهد بود از فرصتها استفاده کند و وضعیت زندگیش را بهبود بخشد و زندگى همه‏اش فرصت است امام على علیه‏السلام مى‏فرماید:
احتمال الفقر أحسن من احتمال الذل ؛ بار فقر کشیدن بهتر از تن به‏- شرح نهج البلاغه:20/294 ح 364. ?
خوارى دادن است‏

3- استقامت و پایدارى:


بسیار اتفاق مى‏افتد که فقر و تنگدستى انسان را از مسیر اصلى بیرون مى‏برد چون تحمل فشارهاى زندگى را ندارد منحرف مى‏شود و فقر او را تا مرز کفر پیش مى‏برد و از اینجاست که امام علیه‏السلام به فقراء و تنگدستان سفارش مى‏کند؛
لا یکن فقرک کفرا؛ تنگدستى تو تو را به کفر نکشاند.

4- عفت و پاکدامنى:


یعنى اینکه انسان آبرویش را با خواهش از مردم نریزد وگرنه به آن خو مى‏گیرد و اینکار او را از حرکت به سوى بهتر شدن باز مى‏دارد امیرالمومنین مى‏فرماید:
العفاف زینة الفقر؛ پاکدامنى زیور بینوایى است و نیز در توصیف‏- کلمات قصار:65. ? پارسایان مى‏فرماید:و حاجتهم خفیفة و أنفسهم عفیفة؛ و نیازهایشان‏- خطبه‏ها:184. ?
اندک است و نفسهایشان به زیور عفت آراسته است عفت و پاکدامنى نمى‏گذارد که فقیر گناهى مرتکب شود و دست به سرقت بزند و بر اموال مردم دست ببرد در این باره مى‏فرماید:
فرض الله...مجانبة السرقة یجابا للعفة؛ خداوند اجتناب از دزدى را براى‏
- کلمات قصار:244 ?
عفت مردم واجب نمود.
امام علیه‏السلام فقیر را وا مى‏دارد تا از تکرار خواهش و درخواست مکرر از مردم بپرهیزید چون با اینکار ممکن است از بخشش و فضل مردم محروم گردد و اگر روزى ثروتمند هم شود اینکار آثار روحى و اجتماعى بدى در او به جاى خواهد گذاشت امام علیه‏السلام مى‏فرماید:لا تألف المسأله فیألفک المنع؛ با خواهش خو مگیر که محرومیت از بخشش با تو خو مى‏گیرد.
- شرح نهج البلاغه:20/213ح 680. ?

5- نکوهش و مذمت دنیا:


دوستى دنیا و در پى دنیا رفتن فقیر را به فقرش حساس مى‏کند و بدون آن فقیر قانع و راضى است از امیرالمومنین‏علیه‏السلام سخنان زیادى در این زمینه روایت شده است:

فلتکن الدنیا فى أعینکم أصغر من حثالة القرظ - خطبه‏ها:32. ?


باید که دنیا در نظرتان بى مقدارتر باشد از ریزه‏هاى قرظ و لبسس المتجر- قرظ = گونه‏اى درخت است که برگ آن در دباغى به کار رود. ? أن‏ترى الدنیا لنفسک ثمنا؛ چه بد معامله‏اى است که خود را به دنیا بفروشى.

فکونوا من أبناء الاخرة و لا تکونوا من انباء الدنیا


شما فرزندان آخرت باشید نه فرزندان دنیا- خطبه‏ها:42. ?

أوصیکم بالرفض لهذه الدنیا التارکة لکم‏


شما را وصیت مى‏کنم که این دنیا را ترک گویید - خطبه‏ها:98 ?

ایها الناس أنظروا الى الدنیا نظر الزاهدین فیها


به دنیا به همان چشم بنگرید که زاهدان و روى بر تافتگان از آن در آن مى‏نگرند.- خطبه‏ها:102. ?
واحذرکم الدنیا فانها منزل قلعةٍ؛ شما را از دنیا بر حذر مى‏دارم که سرایى است ناپایدار - خطبه‏ها:112. ?
ثم ان الدنیا دارفناء و غیر و عبر؛ دنیا سراى فنا رنج و دگرگونیها و عبرتهاست - خطبه‏ها:113. ?
أن کاب الدنیا لوجهها؛ من دنیا را به دور افکندم.- خطبه‏ها:114. ?

انما أنتم فى هذه الدنیا غرض تنتضل فیه المنایا


شما در این دنیا به مثابه آماج هستید و مرگها تیرهاى خود شما مى‏افکنند.- خطبه‏ها:145. ?

و ان السعداء بالدنیا غدا هم الهاربون منها الیوم‏


فرداى قیامت نیکبختان دنیا کسانى هستند که امروز از آن گریزانند.- خطبه‏ها:214. ?
فاحذروا الدنیا فانها غدارةٌ خدوع؛ دنیا مغرور کننده و فریبنده و نیرنگ باز است - خطبه‏ها:221. ?
و الا تبغیا الدنیا و ان بغتکما؛ در طلب دنیا مباشید هر چند دنیا شمارا طلب کند - نامه‏ها:47. ?
و من زهد فى الدنیا استهان بالمصیبات هر کس در دنیا پارسایى گزینه تحمل مصیبتها بروى آسان شود.- کلمات قصار:30. ?
أهل الدنیا کرکب یسار بهم و هم نیام؛ اهل دنیا چون کارواینانى هستند که مى‏برندشان و آنها در خواب اند.- کلمات قصار:611. ?
مثل الدنیا کمثل الحیة؛ دنیا همانند مار است.- کلمات قصار:115. ?

من أصبح على الدنیا حزینا أصبح لقضاء الله ساخطا


هر که براى دنیا غمگین گردد بر قضاى خداوندى خشم گرفته است - کلمات قصار 219. ?
فمن طلب الدنیا طلبه الموت، هر که دنیا را طلب کند مرگ در طلب اوست.- کلمات قصار:423. ?
مقصود از نکوهش دنیا دلبستگى و توجه کامل به آن و غفلت از آخرت است و کسى سزاوار این نکوهش است که همه هم و غم خود را صرف دنیإ؛ککگ‏ذ کند ولى دنیاى واقعى که منظور امامان علیهم السلام است دنیاى تلاش و کار و دنیاى عمل صالح است.
و امام‏علیه‏السلام وقتى که شنید مردى دنیا را نکوهش مى‏کند به او فرمود:

ان الدنیا دار صدق لمن صدقها و دار عافیة لمن فهم عنها و دار غنى لمن تزود منها و دار موعظة لمن العظ بها


دنیا براى کسى که گفتارش را راست انگارد سراى راستى است و براى کسى که حقیقت آن را دریابد سراى عافیت است و براى کسى که از آن براى آخرتش توشه برگیرد سراى توانگریست و براى کسى که از آن پندپذیرد سراى اندرز و موعظه است.- خطبه‏ها:126. ?
بدین ترتیب اسلام از مسلمان مى‏خواهد که براى دنیا تلاش کند زحمت بکشد و خستگى را تحمل کند ولى دنیا مرا همه هم خود قرار ندهد و شعار شخص مسلمان باید این فرموده امام علیه‏السلام باشد که فرمود:

لا تطلب الحیاة لتأکل بل اطلب الأکل لتحیا - شرح نهج البلاغه:20/333 ح 824. ?


زندگى را براى خوردن مطلب بلکه بخور تا زندگى کنى.
پس دنیا وسیله است نه هدف و هدف رضایت و خشنودى خداوند سبحان است امام مى‏فرماید:
الدنیا مطیة المومن علیها یرتحل الى ربه فأصلحوا مطایاکم بلغکم الى ربکم دنیا مرکب مؤمن است با آن به سوى پروردگارش سفر مى‏کند پس‏- شرح نهج البلاغه:ج 20/173ح 641. ?
مرکبهایتان را اصلاح کنید تا شما را به پروردگارتان برساند.
امام‏علیه‏السلام نیز خود زحمت مى‏کشید و تلاش مى‏کرد و از این راه مال به دست مى‏آورد و سرمایه شخصى امام بسیار بود و روایت شده است که ایشان با اموال خود هزار بنده را خرید و در راه خدا آزادشان ساخت.
- حرعاملى:وسایل الشیعه 2416. ?
این دلیلى بر حجم ثروت و بى نیازى ایشان است و ایشان این ثروت را از کسى به عنوان هدیه نگرفته است بلکه همه با دسترنج و عرق پیشانى فراهم آورده ولى علیرغم این ثروت زیاد امام علیه‏السلام چنانکه خود مى‏فرماید از پوشاک دنیا به دو جامه کهنه و از خوراک دنیا به دو قرص نان اکتفا کرد. و چون فقرا مى‏زیست و گویى که خود یکى از آنان است و بدین‏- نامه‏ها:45. ? ترتیب دنیا در نظر امام علیه‏السلام وسیله بود و نه هدف.



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 91/10/5 ساعت 9:46 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت