کلمه فقر از فقار(= مهرههاى پشت) گرفته شده است فقیر - چنانکه در صحاح الغه آمده است - به کسى اطلاق مىگردد که مهرههاى پشتش زیر بار گرفتاریهاى ناشى از فقر(= تنگدستى) شکسته باشد.
در دایرةالمعارفها معنى اصطلاحى فقیر اینگونه آمده است:کسى که نتواند خود و خانوادهاش را از نظر مالى اداره کند و نیازمند مردم باشد.
در اصطلاح فقى فقیر کسى است که از عهده تأمین هزینه سالیانهاش بر نیاید یا کسى که در آمدش از یکى از حد نصابهاى زکات کمتر باشد. هزینهسالیانش شامل تامین خوراک،پوشاک،مسکن،سفر و درمان بیمارى براى خود و خانوادهاش و یا خرید هدایا در صورتى که لازم باشد مىگردد.
حد نصابهاى زکات عبارت است از:بیست دینار یا دویست درهم یا چهل گوسفند یا پنج بار شتر غله.
سیورى در کنز العرفان تاکید کرده است که معنى اولى که محقق حلى درباره فقیر ذکر کرده عبارت است از:
نداشتن مخارج یک سال خود و خانواده.
فقر در سخنان امام على علیهالسلام پدیده زشت اجتماعى است که امام آن را به پستترین صفتها توصیف مىکند صفتهایى واقعى که ماهیت و ابعاد زشت آن را بر بشریت منعکس مىکند حال در این سخنان امام تامل مىکنیم:
1- الفقر الموت الاکبر، تنگدستى مرگ بزرگتر است این کلام از بابتشبیه نیست بلکه حقیقتى تلخ است فقر خود مرگ است زیرا زندگى براى انسان فقیر معنى ندارد چه خداوند انسان را آفریده است تا در این دنیا سعادتمند شود نه یک عمر را به بدبختى بگذراند و در همین مفهوم امام مىفرماید:
والفقیر خیر من الفقر قبر(= مردن) بهتر از فقر و ندارى است.
2- چ یخرس الفطن عن حاجته فقر زیرک را از بیان نیازش ناتوان سازد.
فقر قدرت و توان برخوردهاى اجتماعى را از انسان مىگیرد و فقیر جرأت دادوستد را از دست مىدهد و به انسان بى ارادهاى تبدیل نى شود که قدرت انجام هیچ کارى را ندارد، حتى اگر از سلامت جسمانى برخوردار باشد و از نظر روحى و روانى این همان صوت اکبر(= مرگ بزرگتر) است که امام امیرالمومنین علیهالسلام از فقر تعبیر مىکنند.
به صورت دیگرى نیز روایت شده است:الفقر یخرس الفطن عن حجته، تنگدستى زبان زیرک را از حجتش بر کند.
فقر انسان را از توان علمىاش تهى سازد حتى اگر شخص از دانشهاى مختلف بهرهمند باشد بطوریکه او را به شخصى منزوى و درون گرا بدل مىکند که قدرت اظهار نظر و استدلال ندارد همچنین انسان را از شجاعت که در زندگى روزمره علمى و اجتماعى بدان نیازمند است تهى مىسازد.
3-
اى فرزند بیم دارم که تو فقیر شوى پس به خدا پناه ببر از فقر زیرا فقر سبب نقص در دین و سرگردانى عقل و ایجاد کننده دشمنى است.
فقر نه تنها بر رفتار اجتماعى انسان فقیر اثر مىگذارد بلکه آثار بدى بر دین و عقل انسان بر جاى مىنهد پس اگر این دو سرمایه مهم از او گرفته شود از نظر اجتماعى فرو مىپاشد و به عنصرى نا مطلوب و بیهوده در جامعه بدل مىشود.
فقر گامى بلند به سوى مرگ است چون فقیر تعادل خود را به سبب نیاز از دست مىدهد پس دین و عقلش دچار نقصان مىگردد تا آنجا که در معرض سقوط در پرتگاه گمراهى قرار مىگیرد و هر چه فقر و نیاز آنان زیادتر شود او به سرنوشت مصیبت بارش - یعنى کفر- نزدیکتر مىشود این فقر است از دیدگاه امام علیهالسلام یعنى خطرناکترین بیمارى که جامعه را تهدید مىکند فقر رذیلت اجتماعى است و موجب کفر و نقصان در انسان است همه چیز در مقابلش کوچک است امام امیر المومنین على علیهالسلام این پدیده اجتماعى را با سخنانى ناپسند توصیف کرده است به همین سبب از آغاز پذیرش زمامدارى حکومت اسلامى با جدیت تمام براى ریشه کن کردن فقر آستین بالا مىزند و درست بر خلاف تصور دانشمندان غربى و مقلدان شرقى آنها که مىگویند دین انسان را به فقر و نادارى تشویق مىکند.
دانشمند غربى توویکو در کتابش به نام((اکاذیب))مىگوید:
هر چه روحانیون مردم فقیر را به درجات آخرت بشارت دهند فقر را در نظر مردم محبوب مىکنند )).چه کسى گفته است که دین فقر را در دیدهمردم محبوب مىکند؟
پس اگر این واقعیت دین مسیحیت است اسلام از چنین تهمتهایى بدور است و این گفتارهاى امام گواه صادق است آرى احادیث و گفتارهاى است که فقیر را به شکیبایى مىخواند تا تعادل خود را از دست ندهد ولى از او نمىخواهد که فقیر باقى بماند بلکه به عکس با اصرار از او مىخواهد که به سوى ثروت و بىنیازى قدم بردارد.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در جمعه 91/10/8 ساعت 8:0 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت