قرآن دوران جوانی را دوران قوت و قدرت مینامد: (اللّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْف ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْف قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّة ضَعْفاً وَ شَیْبَةً); خدا همان کسی است که شما را آفریده در حالی که ضعیف بودید; سپس بعد از این ضعف و ناتوانی قوت بخشید، و باز بعد از قوت، ضعف و پیری قرار داد ...
جوانان فطرتی پاک دارند و پاکیها را میپذیرند و به آن جامهی عمل میپوشانند.
دوران جوانی و نوجوانی فرصتی بسیار ارزشمند و بی بدیل است. حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: بادر شبابک قبل هرمک و صحتک قبل سقمک; جوانی را قبل از پیری، و سلامتی را قبل از مریضی دریاب.
برخی از فرصت طلبان از استعداد بکر و تازهی جوانان سوء استفاده میکنند و آنان را به سوی قدرت، ثروت و شهوت سوق میدهند; اما اسلام با سه مقولهی اخلاق، عقاید و احکام، دنیا و آخرت یک جوان را ترسیم نموده و وظایفی را اعم از دنیوی و اخروی برای جوانان و نوجوانان برشمرده است که در این جا به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
اسلام به فراگیری علم و دانش تأکید بسیار دارد و اولین آیه ای که نازل شده به خواندن و نوشتن امر کرده است:
(اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَق اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ); بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید، همان کسی که انسان را از خون بسته ای خلق کرد... همان کسی که به وسیلهی قلم تعلیم نمود و به انسان آن چه را نمیدانست یاد داد.
اصلاحات جوامع انسانی از قلمهای مؤمن شروع میشود و فساد و تباهی اجتماعات نیز از قلمهای مسموم و فاسد مایه میگیرد. بی جهت نیست که قرآن به قلم و آن چه با قلم مینویسند، سوگند یاد میکند; (ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ) قلمی که میتوان به واسطهی آن علم را منتشر و در سینهی تاریخ ماندگار کرد.
قرآن تحصیل علم و دانش را پایه و مقدمهی تربیت و تزکیه، و تعلیم را یکی از اهداف پیامبران بر می شمارد و هیچ وقت عالمان و دانشمندان را با جاهلان مساوی نمیداند.
(هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ); آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟
دوران فراگیری دانش، نوجوانی و جوانی است و بیشتر توجه و خطاب قرآن کریم و معصومین علیهم السلام به جوانان است. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله میفرمایند:
فراگیری علم در دوران جوانی، همانند نقش بر سنگ است و در دوران پیری همانند نقش بر خاک است که سریع زایل میگردد.
لذا جوانان باید با توجه به مبانی دینی، به تحصیل علم بپردازند و عقب ماندگی و رشد نیافتگی مسلمانان را که ریشه در ظلم حاکمان ظالم و فاسد و توطئهی دشمنان اسلام دارد، جبران نمایند.
2- اهتمام به ازدواج
ازدواج یکی از محبوبترین کانون نزد خداوند و از سنتهای پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله است که با آن میتوان نصف دین خود را تضمین کرد. قرآن کریم امر به ازدواج میکند و میفرماید:
(وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ ); مردان و زنان بی همسر را همسر دهید و هم چنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را; اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز میسازد; خداوند واسع و آگاه است.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) جوانان مجرد را مذمت میکنند و میفرمایند: شرارکم عزائبکم; بدترین شما مجردان اند.
خداوند صریحاً مسئلهی مالی خانوادهها را تضمین نموده است و جوانان نباید به خاطر فقر از ازدواج سر باز زنند. امام صادق(علیه السلام)میفرمایند: الرزق مع النساء و العیال; روزی همراه همسر و فرزند است.
بالاترین غریزهی انسان، غریزهی شهوت است که اوج آن در دوران جوانی است و بزرگترین مانع رشد یک جوان، شهوت پرستی و هوای نفس اوست. شهوت طلبی، وسوسهی شیطانی است که انسان را اسیر خود میکند.
چه بسا لحظه ای شهوت طلبی، ناراحتی دراز مدت به همراه دارد. علی(علیه السلام) میفرمایند: رب الشهوة الساعة تورث حزناً طویلا. نفس اماره ی انسان همان تمایلات غریزی است که بر اثر شدت یافتن، بر عقل غلبه مییابد.
قرآن نیز منشأ انحرافات را پیروی از نفس و کلید سعادت و خوش بختی را مخالفت با خواهشهای نفسانی میداند. یوسف کنعان نیز از نفس اماره به خدا پناه میبرد. حضرت علیعلیه السلام در دعای صباح به خدا پناه میبرد و میفرماید: الهی قلبی محجوب... و هوائی غالب; خدایا قلبم [با حجابی از گناه] پوشیده شده… و هوای نفس بر من چیره گشته است
برای فرار از خواهشهای نفسانی و شهوت، لازم است ایمان و بندگی خدا را تقویت و معاشرت با دوستان منحرف را ترک کنیم و در پرورش عقل کوشا باشیم; زیرا هوای نفس دشمن عقل است; و علت انحرافات، اسیر به ون عقل به دست امیال و هواهای نفسانی است.
جوان باید با نیرو و قدرت خود برای رسیدن به مقصود که تحصیل علم و هنر و یا آموختن صنعت و... است بکوشد. قرآن با برشمردن زمینه های تلاش و کوشش در همین کرهی خاکی، به استفادهی صحیح از آن توصیه میکند: (و رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ); خداوند شما را از نعمتهای پاکیزه بهره مند ساخت; شاید شکرگزار باشید.
(وَ آخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللّهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ); گروهی دیگر برای به دست آوردن روزی الهی به سفر میروند و گروهی دیگر در راه خدا جهاد میکنند.
علی علیه السلام در تفسیر آیهی وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا میفرمایند:
سلامت، نیرومندی، فراغت، جوانی و نشاط و بی نیازی خود را فراموش مکن و در دنیا از آن بهره ببر و متوجه باش که از آن سرمایه های عظیم، به نفع آخرتت استفاده کنی.
خداوند در قرآن صریحاً میفرماید:
(وَ لَقَدْ مَکَّنّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ قَلِیلاً ما تَشْکُرُونَ); ما تسلط و مالکیت و حکومت زمین را برای شما قرار دادیم و وسایل زندگی را برای شما فراهم ساختیم.
به این معنا که خداوند وسایل تلاش را فراهم نموده است و دسترسی نداشتن به آنها نشان کوتاهی و سستی خود ماست; لذا پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) میفرمایند: هر شب ملائکه به زمین میآیند و ندا سر میدهند که ای فرزندان آدم! تلاش و کوشش نمایید.
5 - عبادت و بندگی
جوانان به سبب فطرت پاک و استعداد برای پذیرش حقایق به ملکوت اعلی نزدیکترند و میتوانند سریعتر از دیگران به خدا برسند. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرمودند: ان الله یحب الشاب الذی شبابه فی طاعة الله; خداوند جوانی را دوست میدارد که جوانیاش را در اطاعت خدا مصرف نماید. و خداوند نیز یکی از اهداف خلقت بشر را عبودیت و بندگی معرفی کرده است: (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ); من جن و انس را خلق نکردم، مگر برای عبادت.
خداوند عبادت جوان را بالاترین عبادتها میداند. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در همین زمینه میفرمایند: داوند هفت گروه را در سایهی رحمت خود جای میدهد در روزی که سایه ای جز سایهاش نیست: اول، زمامدار عادل و دادگر; دوم، جوانی که در عبادت خدا پرورش یابد .
حضرت علیعلیه السلام میفرمایند: قلب جوان مانند زمین خالی و مستعد است که هر چیزی را که در آن قرار میگیرد میپذیرد.
قرآن نیز به تزکیه و تهذیب نفس تأکید فراوان دارد: (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها); کسی که تزکیه کند رستگار است.
جوان میتواند با عهد و پیمان بستن با خود و مراقبت از اعمال روزانه، و محاسبهی اعمال و رفتار، خود را در مسیر رهروان حق قرار دهد.
جوان به اقتضای سن خود بیشتر در لغزشهای گناه قرار میگیرد، اما با توبه و برگشت به سوی خدا میتواند آن را جبران و خود را مشمول عفو خداوند بخشنده و مهربان نماید.
(إِلاَّ الَّذِینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ); مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند، خداوند غفور و رحیم است.
و پیامبر اسلام لی الله علیه وآله درباره توبهی جوان میفرمایند: ما من شیء احب الی الله تعالی من شاب تائب; هیچ چیز نزد خداوند دوست داشتنیتر از جوان توبه کار نیست.
حاصل سخن این که، دورهی نوجوانی و جوانی، دوره ای حساس و سرنوشت ساز است و نیاز به یک راه نمای آگاه و عالم دارد و بهترین راه نما که بتواند ما را به سرمنزل مقصود برساند، قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السلام) است.
منبع: نشریه صباح، شماره 19، علی امیرخانی
.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در جمعه 90/10/23 ساعت 11:15 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
لقمه نانی که باشد شبهه ناک در حریم کعبهی ابراهیم پاک گر به دست خود فشاندی تخم او ور به گاو چرخ کردی شخم او ور مه نو در حصادش داس کرد ور ز سنگ کعبه اش دستاس کرد ور به آب زمزمش کردی عجین مریم آیین، پیکری از حور عین ور بُدی از شاخ طوبی آتشش ور شدی روح القدس هیزم کشش ور تنور نوح بندد مریمش ور دم عیسی بود آتش دمش ور تو برخوانی هزاران بسمله بر سر آن لقمه ی پر ولوله عاقبت خاصیّتش ظاهر شود نفس از آن لقمه تو را قاهر شود در ره طاعت، تو را بی جان کند خانه ی دین تو را ویران کند شیخ بهائی
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 90/10/13 ساعت 11:0 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
اگر انسان به یکی از این روشها مالی را کسب کرد و یا حبس کرد و پیش خود نگه داشت حق تصرف در آن را نداشته و باید آن مال را به صاحبش بدهد؛ آن را روشها عبارتند از:
1. کسبهای حرام
برخی از این راههای درآمد عبارتند از: (1)
الف. خرید و فروش چیزی که عین نجاست(2) است مگر آنکه آن نجس دارای منفعت حلال باشد و معامله برای آن منفعت صورت بگیرد مانند خرید و فروش خون برای مصارف پزشکی و درمانی.
ب. خرید و فروش ابزاری که استفاده مهم آن در حرام است مانند پاسور که از آلات قمار است.
ج. فروش کالای حلال برای استفاده حرام مانند فروش انگور برای ساخت مشروبات الکلی.
د. کسب درآمد از راه خوانندگیهای طرب آور و متناسب با مجالس لهو و لعب.
ه. کسب درآمد از راه جادوگری جن گیری و شعبده بازی و احضار روح و مانند آن.
2. غش در معامله
یکی دیگر از راههای آغشته شدن مال حلال به حرام، «غش در معامله» است به این شکل که فروشنده جنس مورد معامله را با جنس کم ارزش دیگری به گونهای مخلوط میکند که خریدار متوجه این ناخالصی نشده و به اسم همان جنس مورد معامله تحویل میگیرد؛ مانند مخلوط کردن آب در شیر.(3)
3. ربا
ربا دو قسم است: «معاملهای» و «قرضی». (4)
ربای در معامله آن است که دو چیز مثل هم را معامله پایاپای کنند در حالیکه یکی بیشتر از دیگری باشد؛ مانند اینکه ده کیلو برنج را با پانزده کیلو داد و ستد کنند که در این صورت گیرنده پانزده کیلو، پنج کیلو ربا گرفته است. این قسم ربا دارای احکام مهمی است که در مقالهای مستقل به شرح و توضیح آن خواهیم پرداخت.
ربای قرضی همان است که فرد، پول یا کالایی را به عنوان قرض به دیگری میدهد به شرط آنکه هنگام پس دادن، چیزی بیشتر از آن پول یا کالا به او بدهد. در این قسم آن زیادتی که اخذ میشود حرام است و دهنده قرض باید از آن صرف نظر کند.
4. رشوه
5. نپرداختن وجوهات شرعی (مانند خمس و زکات)
برخی عبادتها که به عبادتهای مالی مشهورند عبادتهایی هستند که با پرداخت بخش معینی از اموال محقق میشود؛ مانند پرداخت یک پنجم از مازاد درآمد سالیانه که به آن خمس میگویند و یا پرداخت زکات که آنهم احکام خاص به خود را دارد و یا اختصاص بخشی از اموال به مستمندان و نیازمندان از سوی کسانی که تمکن مالی دارند.(6)
اگر یکی از عبادتهای مالی بر کسی واجب شد باید آن را پرداخت کند و اگر از انجام (پرداخت) آن خودداری کرد؛ تصرف در آن اموال بر او ممنوع میشود و چنانچه تصرفی در آن اموال کرد کار او مصداق خوردن مال حرام خواهد بود.
حضرت امام (ره) مینویسد:« چیزی که خمس یا زکات به آن تعلق گرفته و آنها را نه از آن و نه از مال دیگری پرداخت ننموده، [تصرف در] اصل و عین آن [مال] غصب محسوب میشود.»(7)
6. میراث پاک نشده
کسی که از دنیا میرود و مالی از خود برجا میگذارد، ورثه ابتدا باید موارد زیر را از مال او جدا کنند و بعد آنچه میماند را بر اساس دستور شرع بین خود تقسیم کنند.
1. بخشی برای ادای حق الناس: اگر متوفی به کسی بدهکار است و دینی بر عهده اوست باید به همان میزان از مال او جدا کنند و آن را ادا کنند.
2.بخشی برای ادای حق الله: اگر متوفی، خمس، زکات، حج واجب و مانند آن بر عهدهاش مانده باید از مال او به میزان لازم جدا کرده و این واجبات او را بجا آورند.
3. بعد از این دو مرحله اگر در مورد یک سوم (ثلث) مال خود وصیت خاصی کرده است؛ مثلا گفته است که یک سوم از مال مرا به نیازمندان بدهید؛ این مقدار هم باید جدا شده و در محل خودش مصرف شود.(8)
در نهایت مال مانده را بین خود تقسیم کنند. اگر چنین نکنند و بدون توجه به این مساله در اموال میت تصرف کنند کارشان غصب و مصداق لقمه حرام خواهد بود.
7. مبادلات مالی ایی که هیچ مجوز شرعی ندارند مانند قمار و شرکتهای هرمی
تا مبادلهای از نظر شرع مقدس صحیح نباشد تصرف طرفین در آنچه مبادله کردهاند جایز نخواهد بود. این داد و ستدها یا به صراحت نهی شدهاند مانند آنچه که از طریق قمار به یکدیگر پرداخت میکنند یا چون عملا هیچ فایدهای عقلایی بر آن مترتب نمیشود و برعکس باعث ویرانی اقتصاد فردی و اجتماعی میشود مانند آنچه که در شرکتهای هرمی میگذارد شرع آنها را ممنوع کرده است.
با این ترتیب اگر کسی از طریق یکی از این راهها که دین آنها را ممنوع کرده است به مالی دست پیدا کرد باید آن را به صاحبش برگرداند و از تصرف در آن که همان لقمه حرام است خودداری کند.
هر مالی که مجوز شرعی برای تصرف در آن وجود ندارد مصداق لقمه حرام است و باید از آن پرهیز کرد. برای مصون ماندن از آلوده شدن به مال حرام لازم است تا با راهکارهای شرعی که به دقت در کتابهای فقهی از جمله توضیح المسائل آمده است آشنا شویم و با حساسیت خاصی مراقب باشیم که از آن مسیرها خارج نشویم.
پی نوشت ها :
(1) تحریرالوسیله، ترجمه ج2، کتاب مکاسب و متاجر
(2) خون، ادرار، مدفوع، منی، مردار، سگ، خوک، کافر و هر مایع مست کننده عین نجاست هستند که هر یک احکام خاصی دارند و میتوان برای اطلاع بیشتر به بخش احکام نجاسات توضیح المسائل مراجعه کرد.
(3) تحریرالوسیلة، ترجمه، ج2، ص 353
(4) همان ص423
(5) همان ج4 ص84
(6) آیات 19 ذاریات و 25 معارج
(7) تحریرالوسیلة، ترجمه، ج1، ص 263
(8) توضیح المسائل (محشی - امام خمینی)، ج2، مسائل 2719-2720
امید پیشگر
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 90/10/13 ساعت 8:0 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
قرآن کریم ریشه تمام مصایب و گناهان را فراموشی و غفلت از قیامت می داند و می فرماید:
إِنَّ الَّذینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ (26- ص)؛ بىتردید کسانى که از راه خدا منحرف مىشوند و خود را آلوده به گناه می کنند به عذابی سخت گرفتار خواهند شد و این نیست مگر آنکه آنها روز حساب را فراموش کردهاند
از این رو می توان یاد قیامت و روز حساب را یک از مهمترین عوامل بازدارنده گناه به خصوص پرهیز از مال حرام دانست.
پرداخت وجوهات شرعی
کسی که خود را مقید به پرداخت وجوهات شرعی کند به طور طبیعی از بخش عمده از حرامهای مالی در امان می ماند. زیرا با پرداخت این وجوه، عملا دارایی خود را از مال دیگران که به صورت خمس، زکات و ... به مال او آمیخته بود پاک کرده و به این ترتیب مانع ورود مال حرام یا همان لقمه حرام در زندگی خود می شود.
برخورد منطقی با مال حرام
از راهکارهایی که سبب مصون ماندن انسان در برابر لقمه حرام می شود این است که وقتی در برابر مال حرام قرار گرفت با خود بگوید: این مال، مال من نیست؛ پس تصرّف در این مال برای من حرام است. من تنها مجاز به تصرف و در اختیار گرفتن مالی را دارم که خداوند متعال اجازه آن را به من داده است.
کور کردن چشم طمع
از عواملی که سبب می شود انسان به حلال اکتفا نکرده و چشم به حرام بدوزد و برای دستیابی به آن انواع مکر و حیله را به کار ببرد نداشتن روحیه قناعت و برعکس داشتن حرص و طمع است.
ضدّ قناعت، طمع و حرص است که این حالت، بسیاری را دچار حرام و پایمال کردن حقوق دیگران کرد و در نهایت آنها را به خاک سیاه نشاند و آبروى آنها را بر باد داد.
اینها همه از عوارض طمع است. کسى که داراى بیمارى طمع است، علاقه دارد که یک روزه ثروتمند شود و ثروت انبوهى را به دست بیاورد. به این منظور مجبور مىشود خود را به مکر، حیله، کلاهبردارى و نیرنگ آلوده کند.
برای مصون ماندن از لقمه حرام و عوارض ناگوار دنیوی و اخروی آن باید نفس را وادار کرد تا به حلال قانع باشد و به بیش از آن چشم طمع ندوزد. ناگفته پیداست که این امر غیر داشتن هدف و تلاش برای رسیدن به آن از راه شرعی می باشد.
لقمه حرام سهمیه حلال را می پراند
امام صادق علیه السلام فرمود:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ وَ خَلَقَ مَعَهُمْ أَرْزَاقَهُمْ حَلَالًا طَیِّباً فَمَنْ تَنَاوَلَ شَیْئاً مِنْهَا حَرَاماً قُصَّ بِهِ مِنْ ذَلِکَ الْحَلَالِ. (کافی5/81)
خداى بزرگ خلایق را آفرید، و براى آنان روزى حلال و پاکیزه نیز آفرید. پس اگر کسی بخشی از آن را از راه حرام به دست آورد و مصرف کند؛ از قسمت حلال روزى او کاسته خواهد شد.
استاد انصاریان می نویسد: ذرّهاى حرام در مدار رزق الهى قرار ندارد. اینهایى که حرام مىخورند، آیا از حلال روزى آنان مقدر نشده است؟ روایات مىگویند: چرا. در قیامت نشانش مىدهند که در طول سال چقدر حرام خورده است، در حالى که چقدر از حلال روزى او کرده بودهاند و او به جاى این که به دنبال حلال برود، به دنبال حرام رفته است.
جالب اینجا است که هیچ چیزى اضافهتر از حلال نیز نصیب او نشده، همان مقدار حلال را از طرق حرام به دنبالش رفته و فقط بارى به دوش خود گذاشته است؛ چون به مردم ظلم کرده و با دست خود راهى به طرف جهنّم به روى خود باز کرده است و الا اگر به دنبال حرام نمىرفت، خدا حتماً حلال را از کانالهاى کسب، کار، زحمت، صنعت، هنر، کشاورزى و تجارت به او مىرساند.(حلال و حرام مالی/232)
توجه به آیه 6 سوره هود علیه السلام
خداوند متعال در این آیه خود را متکفل تامین روزی خلایق و بندگان خود معرفی می کند و می فرماید: وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها؛ هیچ جنبدهاى در زمین نیست مگر اینکه روزىِ او بر عهده خداست.
بداند که عالَم تحت تسلط و اداره خداوند متعال است
اگر کسی باور کند که عالَم به طور کامل در دست قدرت خداوند متعال است و جز او موثر مستقلی در عالم وجود ندارد آنگاه آنچه را که با تلاش از راه حلال به دست می آورد روزی خدا می داند و به بیش از آن هم چشم نمی دوزد.
حضرت امام (ره) در کتاب اسرارالصلاة می نویسد:
هر کسى که کارها را از اسباب آن ببیند و آنها را مؤثر بداند و در امور به تدبیر و حول و قوه خود بنگرد و به قدرت و نیروى خود متکى باشد؛ چنین کسى هر چند هم که رکوعش طولانى باشد و به جاى سه مرتبه صد مرتبه سبحان اللّه بگوید، حقیقت رکوع را به جا نیاورده و خدا را به تنزیه رکوعى منزه ندانسته است؛ حقیقت رکوع و روح آن به این است که قلب بنده بر صفت توکل و عمل او عمل متوکلین باشد و در عالم وجود، مدبر و فاعل مستقلى به جز ذات پاک ذو الجلال نبیند و از اینکه براى خود حول و قوهاى قائل باشد تبرى بجوید و اگر به کسب مىپردازد و به اسباب روى مىآورد از جهت اینکه خداوند به انجام این امور امر نموده باشد، چنین کسى، دیگر در کسب و کار خود حریص نخواهد بود و مال حرام که بماند که از مال شبهه ناک هم حذر خواهد نمود و جز براى خدا و به امر خدا؛ نه چیزى خواهد گرفت و نه خواهد بخشید؛ بلکه انفاق و امساک براى چنین کسى یکسان و بلکه وجود و عدم و فقر و غنا برایش مساوى خواهد بود و در این صورت است که خدا خود تدبیر امور چنین بندهاى را بر عهده مىگیرد و او را هرگز به غیر وا نمىگذارد. (أسرارالصلاة/ 421)
پیشگر
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در دوشنبه 90/10/12 ساعت 8:0 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
از کارهایی که در دین مبین اسلام توصیه فراوان به آن شده است کسب لقمه حلال است که در شرایط رایج در جامعه دستیابی به آن کاری بس دشوار است. امام صادق علیه السلام فرمود: « مُجَادَلَةُ السُّیُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ» (1) کسب لقمه حلال از جنگ تن به تن هم سخت تر است. ناگفته نماند که این گونه روایات هرگز به معنای محال بودن دستیابی به مال حلال نیست بلکه ضمن گزارش از وضعیت مال حلال در جامعه افراد را آماده تلاش برای دست یافتن به آن می کند.
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام که سخنگویان وحی الهی اند برای اینکه بندگان خدا را به انجام این کار واجب و در عین حال سخت و مهم وادارند با استفاده از همان روش تربیتی که در طلیعه سخن به آن اشاره شد ارزش و آثار مثبت کسب حلال را به عبارتهای گونان بیان کرده اند تا همگان به سمت عمل به آن تشویق و ترغیب شوند؛ چرا که کسب حلال برای کسی که نان خور کسی نیست امری لازم و ضروری است. در روایات آمده است: « طَلَبُ الْحَلَالِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة» (2) در ادامه به نمونه هایی از این روایات که به امر ترغیب و تشویق مردم به سوی کسب حلال پرداخته است اشاره می کنیم:
امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یُسْتَجَابَ دُعَاؤُهُ فَلْیُطَیِّبْ کَسْبَهُ» (3) ؛ کسی که دوست دارد با استجابت دعایش شادمان گردد باید کسب و درآمد خود را طیب و حلال کند.
شخصی به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد: دوست دارم دعایم مستجاب شود. حضرت به او فرمود: « طَهِّرْ مَأْکَلَکَ وَ لَا تُدْخِلْ بَطْنَکَ الْحَرَام» (4) کسب و خوراکت را حلال کن و مراقب باش که ذره ای حرام از گلویت پایین نرود.
ترک لقمه حرام برتر از دوهزار رکعت نماز مستحبی است
امام صادق علیه السلام فرمود: « تَرْکُ لُقْمَةِ حَرَامٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ صَلَاةِ أَلْفَیْ رَکْعَةٍ تَطَوُّعاً» (5) نزد خداوند متعال ترک یک لقمه حرام از دو هزار رکعت نماز مستحبی با ارزش تر است.
رد ذره ای حرام معادل هفتاد حج مبرور است
و باز امام صادق علیه السلام فرمود: « رَدُّ دَانِقِ حَرَامٍ یَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ سَبْعِینَ حِجَّةً مَبْرُورَةً» (6) پس زدن یک دانق(7) حرام در نزد خداوندمتعال با هفتاد حج شایسته برابری می کند.
ترک کننده لقمه حرام، غرق در رحمت و محبت الهی است
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:« ... مَنْ قَدَرَ عَلَیْهَا وَ تَرَکَهَا مَخَافَةَ اللَّهِ کَانَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ وَ رَحْمَتِهِ وَ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى الْجَنَّة» (8)هر کس بتواند مالی به حرام تصرف کند ولی به دلیل تقوی و ترس از خدا از آن چشم پوشی کند غرق در محبت و رحمت الهی خواهد بود در قیامت فرمان می رسد که او را وارد بهشت کنید.
استغفار ملائکه برای کسانی که اهل حلال خوری اند
و نیز آن حضرت فرمود: « مَنْ أَکَلَ الْحَلَالَ قَامَ عَلَى رَأْسِهِ مَلَکٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَفْرُغَ مِنْ أَکْلِهِ» (9) وقتی بنده ای مشغول خوردن مالی می شود که از راه حلال به دست آورده است فرشته ای هم مشغول طلب بخشش برای او می شود تا زمانی که او دست از خوردن بکشد.
نورانیت قلب با مال حلال حاصل می شود
و نیز آن حضرت فرمود: « مَنْ أَکَلَ الْحَلَالَ أَرْبَعِینَ یَوْماً نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبَه» (10) هر که چهل روز بر خوردن لقمه حلال مداومت داشته باشد خداوند متعال قلب او را نورانی می گرداند.
کسب نان حلال جزء با فضیلت ترین اعمال است
امام صادق علیه السلام فرمود: از سلمان(ره) سوال شد که با فضیلت ترین اعمال کدام اعمالند؟ پاسخ داد: « الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ خُبْزٌ حَلَالٌ» ایمان به خدا و کسب نان حلال.(11)
طالب لقمه حلال مانند مجاهد در راه خداست
امام صادق علیه السلام فرمود: « إِذَا کَانَ الرَّجُلُ مُعْسِراً فَیَعْمَلُ بِقَدْرِ مَا یَقُوتُ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَهْلَهُ وَ لَا یَطْلُبُ حَرَاماً فَهُوَ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» (12) مردی که در فشار اقتصادی قرار می گیرد و برای خلاصی از آن به مقداری که روزی خود و خانواده اش را بیاورد کار می کند چنین کسی مانند رزمنده ایست که در راه خدا جهاد می کند.
نُه بخش عبادت در کسب حلال است
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: « الْعِبَادَةُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةُ أَجْزَاءٍ فِی طَلَبِ الْحَلَال» (13) عبادت ده جزء دارد که نُه جزء آن در کسب لقمه حلال است.
پی نوشت ها :
1.کافی ج5 ص161
2.جامع الاخبار ص139
3.بحار ج90 ص373
4. عدة الداعی ص139
5. همان
6. همان
7. عربی شده « دُنگ» است که در فارسی به یک ششم یک چیز گفته می شود که در عربی منظور یک ششم درهم یا دینار(واحد پولی رایج آن عصر) است. ر. ک به المصباح المنیر ج2 ص201
8. ثواب الاعمال ص283
9.الدعوات (للراوندی) ص25
10. عدة الداعی ص153
11.بحار ج63 ص314
12. کافی ج5 ص88
13. مستدرک الوسائل ج13 ص12
امید پیشگر
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
< type="text/java">>
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 90/10/11 ساعت 11:38 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت