سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدای تعالی برای دوست داشتن علی علیه سلام به پیامبردستورمی دهد

خداى تعالى به پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد تا مردم را به دوستى حضرت على علیه السّلام و «ابوذر» و «مقداد» تشویق نماید و به اطلاعشان برساند که خداى تعالى آنها و همچنین «عمّار» را دوست مى‏دارد

 (2) [صحیح ترمذى 2/ 299] به سند خود، از «ابن بریدة» از پدرش روایت مى‏کند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: به راستى خداى تعالى به من امر کرده است تا به اطلاع شما برسانم که چهار تن را باید دوست بدارید. و خدا خودش هم آن چهار تن را دوست مى‏دارد. پرسیدند: یا رسول اللّه! آن چهار تن کیانند؟ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در پاسخ آنان سه مرتبه فرمود: على علیه السّلام یکى از آنهاست و سه تن دیگر، «ابوذر»، «مقداد» و «سلمان» هستند که باید آنها را دوست بدارید، و خداى تعالى هم آنها را دوست مى‏دارد  .

مؤلف گوید: «ابن ماجه» در «صحیح» خود، در باب فضائل اصحاب رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله صفحه 4 و «حاکم» در [المستدرک 3/ 130] به ذکر حدیث‏

پرداخته، لیکن به نام «ابوذر»، «مقداد» و «سلمان» تصریح نکرده است و مى‏گوید  :

این حدیث، طبق قاعده «مسلم» صحیح است و «امام احمد» در [مسند 5/ 351] و «ابو نعیم» در [حلیة الاولیاء 1/ 190] و «هیثمى» در [مجمع 9/ 155] آورده و مى‏گوید که «طبرانى» در «الاوسط»، «ابن حجر» در [تهذیب التهذیب 10/ 286] و «ابن عبد البرّ» در [استیعاب 1/ 280 و 2/ 557] نقل کرده‏اند  .

 (1) [کنز العمال 6/ 428] از «ابن عباس» از حضرت على علیه السّلام روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: بهشت مشتاق ملاقات چهار تن از یاران من است  .

پروردگارم هم دستور داده است تا آنها را دوست بدارم. در این هنگام، «صهیب رومى»، «بلال بن ابى رباح»، «طلحه»، «زبیر»، «سعد بن ابى وقاص»، «حذیفة بن یمان» و «عمار بن یاسر» پرسیدند: آن چهار تن چه کسانى هستند تا ما هم آنها را دوست بداریم؟ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در پاسخ آنها نخست به «عمّار»، فرمود: خداى تعالى تو را به منافقان معرّفى کرده است. و اما آن چهار تن: نخستین آنها، على بن ابیطالب علیه السّلام است؛ دومین ایشان، «مقداد بن اسود کندى» است؛ سومین آنها، «سلمان فارسى» است؛ چهارمین ایشان، «ابوذر غفارى» است  .

 

 «متّقى» گوید: «طبرانى» این حدیث را در «الاوسط» نقل کرده است  .

مؤلف گوید: «هیثمى» هم در [مجمع 9/ 155] حدیث مزبور را آورده است و اشاره مى‏کند که «طبرانى» در «الاوسط» به نقل آن پرداخته است  .

 (2) [همان کتاب 6/ 429] از حضرت على علیه السّلام روایت مى‏کند که «جبرئیل» حضور رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب شد و گفت: اى محمد! خداى تعالى سه تن از اصحاب تو را دوست مى‏دارد، و تو هم آنها را دوست بدار آنها عبارتند از: على بن ابیطالب علیه السّلام، «ابوذر» و «مقداد». «ابو یعلى» این حدیث را روایت کرده است  .

مؤلف گوید: «هیثمى» در [مجمع 9/ 117 و 330] روایت کرده و در هر دو موضع گوید که حدیث مزبور را «ابو یعلى» نقل کرده است  .

 (1) [هیثمى در مجمع 9/ 117] از «انس» روایت کرده است که «جبرئیل» حضور رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب شد و گفت: اى محمد! خداى تبارک و تعالى سه تن از اصحاب تو را دوست مى‏دارد. بار دیگر فرود آمد و گفت: اى محمد! بهشت مشتاق ملاقات سه تن از اصحاب تو مى‏باشد. «انس» گفته است که تصمیم گرفتم سؤال کنم که آنان چه کسانى هستند، ولى ابهّت حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله مانع از این سؤال شد. در این هنگام با «ابو بکر» ملاقات کردم و به او گفتم که من و رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تنها بودیم، «جبرئیل» نازل شد و گفت: اى محمد! بهشت مشتاق دیدار سه تن از اصحاب تو مى‏باشد. اطمینان دارم تو یکى از آنها مى‏باشى (!) پس از او با «عمر» گفتگو کردم و همان مطلب را نیز به او تذکر دادم سپس با على بن ابیطالب علیه السّلام ملاقات کردم و همان سخن را به وى یاد آورى کردم که به «عمر» و «ابو بکر» گفته بودم. حضرت على علیه السّلام فرمود: اینک، حضور رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب مى‏شوم و جریان را مى‏پرسم. هر گاه من یکى از آن سه تن باشم، از خدا سپاسگزارم که این افتخار را نصیب من کرده است، و اگر از آنها بشمار نیامدم، احساس هیچگونه ناراحتى نمى‏کنم، بلکه باز هم به حمد خدا مى‏پردازم. در این رابطه حضور رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب شدم و گفتم: یا رسول الله! همانا «انس» مى‏گوید: که «جبرئیل» بر شما نازل شده و گفته است که بهشت مشتاق دیدار سه تن از اصحاب شماست. اینک، اگر من یکى از آنها بشمار مى‏آیم، از خدا سپاسگزارم و اگر از آنها به حساب نمى‏آیم، باز هم سپاسگزارم! رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: تو از آنهائى، تو از آنهائى. و دیگرى، «عمّار یاسر» است. و مشاهداتى دارد که فضیلت آنها آشکار و پاداش آنها بزرگ است و دیگرى، «سلمان» است که از ما اهل بیت بشمار مى‏آید. او را مصاحب خود گردان.

 «بزّاز» این حدیث را روایت کرده است.

 (2) [کنز العمال 3/ 154] حدیث مسندى را از «ابوذر» نقل کرده است که در

نخستین روزى که مهاجر و انصار در مسجد اجتماع کرده و آماده بیعت با «عثمان» بودند، على بن ابیطالب علیه السّلام وارد مسجد شد و خطابه‏اى ایراد فرمود: سزاوارترین سخن که گویندگان به آن آغاز مى‏کنند و مهمترین مطلبى که سخنرانان گفتار خود با به آن مى‏آرایند و سخن گویان بر زبان جارى مى‏سازند، ستایش خداى تعالى و ثنا گسترى از حضرتش نسبت به آنچه که او را سزاوار است، مى‏باشد درود بر نبى اکرم محمد صلّى اللّه علیه و آله (و حدیث را ادامه داده تا آنجا که فرمود) اینک، اى حاضران! شما را به خدا سوگند مى‏دهم، آیا مى‏دانید که «جبرئیل» بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نازل شد و گفت: اى محمد! خداى تعالى دستور مى‏دهد که على را دوست بدارى و دوستدار على را هم دوست بدارى؛ چرا که خداى تعالى على علیه السّلام را دوست مى‏دارد و دوستدار او را هم دوست مى‏دارد. حاضران فرمایش حضرت را تصدیق کرده و گفتند: خداى مى‏داند آنچه را که مى‏فرمائى درست است و ما هم آنرا مى‏پذیریم.

 «ابن عساکر» این حدیث را نقل کرده است‏

منبع:

 فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت،ج2 ، آیة اللّه فى العالمین حاج سید مرتضى‏ فیروزآبادى یزدى



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 89/10/29 ساعت 10:21 صبح موضوع جایگاه حضرت علی (ع) نزد خداوند | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


خداباعلی(ع) صحبت می کند

خداى تعالى با على علیه السّلام نجوا مى‏کرد

 (2) [صحیح ترمذى 2/ 300] به سند خود، از «جابر» روایت کرده است که در روز طائف، رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله على علیه السّلام را بحضور طلبید و با او نجوا کرد. مردم گفتند: چقدر با پسر عمویش نجوا مى‏کند! رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: تنها من با على علیه السّلام نجوا نمى‏کنم، بلکه خدا هم با او نجوا مى‏کند! مؤلف گوید: «متّقى» هم در [کنز العمال 6/ 159] حدیث مزبور را روایت کرده است و مى‏گوید: «ترمذى» و «طبرانى» هم آنرا نقل کرده‏اند  .

 (3) «خطیب بغدادى» در [تاریخ بغداد 7/ 402] پس از ذکر سند حدیث، از «جابر» روایت کرده است که در یکى از روزهاى جنگ طائف، حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله با حضرت على علیه السّلام به نجوا پرداخت و نجوا بطول انجامید. مردم گفتند  :

نجواى شما امروز با على علیه السّلام، از انداره گذشت! رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: تنها من با على نجوا نمى‏کنم، بلکه خدا هم با او نجوا مى‏کند  !

 (4) «ابن اثیر جزرى» در [اسد الغابة 4/ 27] پس از ذکر سند حدیث، از «جابر  »

نقل کرده است که در روز طائف، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله على علیه السّلام را بحضور طلبید و با او نجوا کرد و نجوایش بطول انجامید، بعضى از اصحاب گفتند: نجواى پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله با پسر عمویش، بطول انجامید! پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود: تنها من با على علیه السّلام نجوا نمى‏کنم، بلکه خدا هم با او نجوا مى‏کند !

 (1) [کنز العمال 6/ 399] از «جندب بن ناجیة»- یا ناجیة بن جندب- روایت مى‏کند که در جنگ طائف، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله همراه با على علیه السّلام آهسته حرکت کرد و در محلى با على علیه السّلام نجوا کرد. پس از آنکه از بیان رازهاى خود فارغ شد، «ابو بکر» گفت: یا رسول الله! نجواى شما امروز با على، بطول انجامید! فرمود:

تنها من با على علیه السّلام نجوا نمى‏کنم، بلکه خدا هم با على علیه السّلام نجوا مى‏کند و اسرارى را به او مى‏گوید! «طبرانى» هم این حدیث را نقل کرده است

منبع :

 فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت‏ -  آیة اللّه فى العالمین حاج سید مرتضى‏ فیروزآبادى یزدى‏



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/10/26 ساعت 1:55 عصر موضوع جایگاه حضرت علی (ع) نزد خداوند | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


خداى تعالى اهل بیت پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله را شکنجه نم

خداى تعالى اهل بیت پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله را شکنجه نمى‏کند

 (2) [مستدرک حاکم 3/ 150] به سند خود، از «عمر بن سعید ابح» از «سعید بن ابى عروبة» از «قتادة» از «انس» روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: خداى تعالى به من وعده داده است، هر یک از اهل بیت من که به یکتائى خدا و نبوت من اقرار کند، خدا آنان را شکنجه نمى‏کند. «عمر بن سعید ابح» گفته است که «سعید بن ابى عروبة» در روز جمعه این حدیث را روایت کرد و یک هفته پس از آن، در روز پنجشنبه در مسجد وفات یافت. وفات او موجب اختلاف مردم شد؛ گروهى گفتند: خدا جزاى خیر به تو ندهد که «رافضى» بودى! و از این ناحیه گرفتارى براى مردم بوجود آوردى؛ دیگران گفتند: خداى تعالى پاداش خیر به تو عنایت فرماید که اهل سنت و جماعت بودى و آنچه را شنیده بودى به گوش مردم رساندى. «حاکم» گفته است که این حدیث، صحیح است  .

مؤلف گوید: حدیث مورد بحث را «ابن حجر» در [صواعق ص 140] نقل کرده و صحت حدیث را تصدیق نموده است  .

 (1) [کنز العمال 6/ 215] رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرموده است که از پروردگارم درخواست کردم تا هیچیک از اهل بیتم را به دوزخ گرفتار نکند، خداى تعالى درخواست مرا در حق خویشاوندانم پذیرفت  .

 «متقى» گوید: «ابو القاسم بن بشران» این حدیث را در کتاب «امالى» از «عمران بن حصین» روایت کرده است  .

مؤلف گوید: «ابن حجر» حدیث مورد بحث را در [صواعق ص 111 و 95] نقل کرده و اظهار داشته که این حدیث را «ملا» در «السیرة» نقل کرده و «محب طبرى» هم در [الذخائر ص 19] به نقل آن پرداخته است و گفته است که این حدیث را «ملا» در «السیرة» و «ابو سعد» نقل نموده‏اند و «مناوى» هم در متن [فیض القدیر 4/ 77] نقل کرده و در شرح آن مى‏نویسد که حدیث مزبور را «ابو القاسم بن بشران» در «امالى» از «عمران بن حصین»، «ابو سعید» در «شرف النبوة»، «ابن سعد» و «ملا» در «سیره» روایت کرده‏اند و «دیلمى» و فرزندش هم بدون سند، آن حدیث را نقل کرده‏اند  .

 «مناوى» گوید: حدیث مزبور موافق با حدیث «ابن ابى حاتم» است که از «ابن عباس» در ذیل آیه شریفه وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى‏ نقل کرده‏اند که از جمله خشنودى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله یکى این بود که خداى تعالى هیچیک از اهل بیتش را به دوزخ نبرد  .

 

مؤلف گوید: «ابن حجر» در [صواعق ص 95] به نقل این حدیث پرداخته و اشاره کرده که «قرطبى» هم این حدیث را از «ابن عباس» روایت کرده است  .

و «سدى» هم به نقل آن پرداخته که خرسندى پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله در آن بود که هیچیک از اهل بیتش دچار آتش دوزخ نشود  .

 (2) [کنوز الحقایق مناوى ص 24] روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در هنگام دعا، عرض کرد  : «

اللّهمّ الیک لا الى النّار انا و اهل بیتى‏

»  ؛ پروردگارا! من‏واهل بیتم را بسوى خودت هدایت کن، نه بسوى آتش  .

 «طبرانى» هم این حدیث را نقل کرده است.

مؤلف گوید: بار دیگر «متّقى» در [کنز العمال 6/ 217] نقل کرده و مى‏گوید:

حدیث مزبور را «طبرانى» از «امّ سلمه» روایت نموده است. پیش از این در باب «على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السّلام آل محمداند» حدیثى را متذکر شدیم که در آن آمده بود:

 «اللهمّ الیک لا الى النّار انا و اهل بیتى»

. (1) [الصواعق المحرقة ابن حجر ص 102] گفته است، «قرطبى» و دیگران از «سدى» نقل کرده‏اند که وى در ذیل آیه إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ شکور گفته است:

خداى تعالى گناهان آل محمد را مى‏بخشد تا بدین وسیله از حسنات آنان تشکر نماید.

مؤلف گوید: از حدیث مزبور بدست مى‏آید که هرگاه خداى تعالى گناهان اهل پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله را بیامرزد و از حسنات آنان، سپاسگزارى فرماید، ثابت مى‏شود که خداى تعالى اهل بیت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله را به شکنجه خویش دچار نمى‏سازد.

این حدیث هم از جمله احادیثى است که دلالت بر عنوان باب حاضر دارد با این تفاوت که دلالت آن بر عنوان حاضر به «دلیل التزام» است، نه به «دلیل مطابقه».

 (2) و نظیر این حدیث، حدیثى است که «محب طبرى» در [ذخائر ص 20] از حضرت على علیه السّلام روایت کرده است که از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم مى‏فرمود:

 «بار پروردگارا! اینان عترت رسول تو هستند، اینک بدکار ایشان را به نیکوکارشان و آنها را هم به من ببخشاى». رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پس از این، فرمود: خداى تعالى که «فاعل ما یشاء» است درخواست مرا پذیرفت. عرض کردم چگونه به کار خود پرداخت؟ فرمود: آنچه را خواستم درباره شما بجاى آورد و در حق آنانکه پس از شما مى‏آیند به انجام مى‏آورد. این حدیث را «ملا» در «سیره» نقل کرده است

منبع:

 فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، ج‏2،



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 89/10/22 ساعت 9:7 عصر موضوع جایگاه حضرت علی (ع) نزد خداوند | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


تخفیف امت پیامبر درنزد خداوند به خاطرامیرالمونین(ع)

خداى تعالى از برکت وجود حضرت على علیه السّلام بر امّت اسلامى تخفیف داد و صدقه نجوى را از آنها برداشت و معاف کرد

 (2) [صحیح ترمذى 2/ 227] در ابواب تفسیر قرآن، به سند خود، از حضرت على علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: هنگامیکه آیه شریفه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَةً (سوره مجادله، آیه 12)؛ هرگاه تصمیم دارید با پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله نجوا کنید، پیش از آنکه اقدام نمائید، صدقه‏اى بپردازید. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به من فرمود: آیا چنین افرادى مى‏توانند در هر نجوائى یک دینار بپردازند؟ گفتم: طاقت پرداخت یک دینار ندارند. فرمود: آیا مى‏توانند نیم دینار بپردازند؟ پاسخ دادم: باز هم طاقت پرداخت آنرا ندارند. پرسید: پس چه مقدار صدقه مى‏توانند بپردازند؟ عرض کردم: یک «شعیرة» مى‏توانند بپردازند! رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: پیداست که پارسائى و تهیدستى تو از حدّ گذشته است و دیگران را هم مانند خودت مى‏دانى و در همین موقع بود که آیه نازل شد أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ‏

صَدَقاتٍ (سوره مجادله، آیه 13)؛ آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا، خوددارى کردید؟! امیر المؤمنین على علیه السّلام فرمود: از برکت وجود من بود که خداى تعالى بر این امّت منّت نهاد و تخفیفى مقرر داشت که از پرداخت صدقه آنچنانى معاف گردیدند  .

 «ترمذى» گفت: مراد از «شعیرة»، مقدار طلائى است که هموزن مقدارى از جو باشد  .

 (1) مؤلف گوید: «فخر رازى» هم این حدیث را در ذیل آیه مورد نظر که در سوره مجادله آمده است متذکر شده و اشاره کرده است: در این حدیث پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله پس از پایان سؤال و جواب، خطاب به على علیه السّلام فرمود: «انّک لزهید» آرى، تو تهیدستى و دیگران را هم در تهیدستى همچو خویش مى‏پندارى! «ابن جریر طبرى» در [تفسیر 28/ 15] و «متّقى» در [کنز العمال 1/ 268] حدیث مزبور را متذکر شده و گفته: حدیث مزبور را «ابن ابى شیبه»، «عبد بن حمید»، «ابو یعلى»، «ابن جریر»، «ابن منذر»، «دورقى»، «ابن حبان»، «ابن مردویه» و «سعید بن منصور» نقل کرده‏اند «محب طبرى» نیز در کتاب [الذخائر ص 109] متعرض آن حدیث شده و اظهار داشته است: «ابو حاتم» هم این حدیث را نقل کرده است. «سیوطى» هم در «الدّر المنثور» ذیل تفسیر آیه سوره مجادله، به نقل حدیث نجوا پرداخته است و اشاره مى‏کند: گروه بسیارى از پیشوایان حدیث، متعرض آن شده‏اند و به نام جمعى از آنها که «متّقى» در «کنز العمال» اشاره کرده، پرداخته و از برخى دیگر نیز نام برده است  .

 (2) [خصائص النسائى ص 39] به سند خود، از حضرت على علیه السّلام در ذیل آیه نجوا روایت کرده است، هنگامیکه آیه نجوا نازل شد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به من دستور داد: به این مردم بگو، پیش از آنکه درباره امرى با من نجوا کنند و از من در خصوص آن دستورى بخواهند، صدقه‏اى بپردازند. پرسیدم: چه مقدارى صدقه‏

بدهند؟ فرمود: یک دینار. عرض کردم: طاقت پرداخت آنرا ندارند. فرمود: نیم دینار. در پاسخ گفتم: طاقت این مبلغ را هم ندارند. فرمود: پس چه مقدار صدقه مى‏توانند بدهند؟ عرض کردم: مبلغى به وزن یک جو! پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود: از پاسخ تو پیداست که تو آنها را در تهیدستى با شخص خود مقایسه کرده‏اى! خداى تعالى آیه أَ أَشْفَقْتُمْ ... را نازل کرد. حضرت على علیه السّلام پس از ذکر سؤال و جواب فرمود: از برکت وجود من بود که خداى تعالى تخفیفى براى امّت اسلامى داد

منبع:

  فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت‏ -  آیة اللّه فى العالمین حاج سید مرتضى‏ فیروزآبادى یزدى‏ -جلد1



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 89/10/22 ساعت 9:49 صبح موضوع جایگاه حضرت علی (ع) نزد خداوند | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


دعابدون درود برعلی واولاد آن مستحاب نمی شود

 دعا بدون درود بر محمّد و آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله، به اجابت نمى‏رسد

 (2) [کنز العمال 1/ 173] هیچ دعائى بوجود نمى‏آید مگر اینکه میان آن دعا و خداى تعالى، حجاب و مانعى ایجاد مى‏شود و تا بر محمد صلّى اللّه علیه و آله درود نفرستد، دعاى او به اجابت نمى‏رسد و در صورتى که درود بر محمّد صلّى اللّه علیه و آله بفرستد، آن حجاب بر طرف مى‏گردد و دعا وارد مى‏شود و مورد اجابت قرار مى‏گیرد و هر گاه درودى بر محمّد نفرستد، دعا باز مى‏گردد و به اجابت نمى‏رسد. این حدیث را «دیلمى» از حضرت على علیه السّلام روایت کرده است  .

مؤلف گوید: حدیث مذکور را «ابن حجر» در [صواعق ص 88] یاد کرده است و چنین نقل نموده است: «دیلمى» از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت کرده است که فرمود: دعاى دعاکننده به هدف اجابت نمى‏رسد مگر اینکه پیش از آن، بر محمّد و آل محمد صلّى اللّه علیه و آله درود بفرستد و بگوید  :

 «اللّهمّ صلّ على محمّد و آله  »

 (3) [فیض القدیر 5/ 19] «طبرانى» در «الاوسط» از حضرت على علیه السّلام به‏

روایت موقوف  »

 نقل کرده است. هر گونه دعائى از رسیدن به هدف اجابت ممنوع است مگر آنکه براى اجابت آن، بر «محمّد و آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله» درود بفرستد  .

 «هیثمى» رجال سند این حدیث را از ثقات یاد کرده است  .

مؤلف گوید: حدیث مزبور را «متّقى» در [کنز العمال 1/ 214] از «عبید الله بن ابو حفص عیشى» در کتاب حدیثش و «عبد القهار رهاوى» در «اربعین» اش و «طبرانى» در «الکبیر» و «بیهقى» در «شعب الایمان» نقل کرده‏اند  .

 (1) [فیض القدیر 3/ 543] دعاى دعوت کننده از نیل به حضور خدا و اجابت آن، مردود است مگر آنکه بر «محمّد صلّى اللّه علیه و آله و اهل بیت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله» درود بفرستد. این حدیث را «ابو الشیخ» از حضرت على علیه السّلام روایت کرده است  .

و در شرح آن گفته است: «بیهقى»، حدیث مزبور را از «شعب الایمان» به همان طریق که ذکر شده است، به حدیث مرفوع و موقوف، نقل کرده است. گذشته از این، «ترمذى» هم، آن روایت را از «ابن عمر» با اندک تغییرى روایت کرده است  .

مؤلف گوید: روایتهاى مزبور را دو روایت دیگر تأیید کرده‏اند یکى از آنها، روایتى است که «متّقى» متعرض شده است  .

 (2) [کنز العمال 1/ 181] رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به على علیه السّلام فرمود: یا على! هر گاه از پیشآمدى اندوهناک شدى، این دعا را بخوان  :

 «اللّهمّ احرسنى بعینک الّتى لا تنام و اکنفنى بکنفک الذى لا یرام  »

 (این دعا را ادامه داده است تا آنجا که فرموده است  )

 «اسئلک ان تصلّى على محمّد و آل محمّد و بک ادرء فى نحور الاعداء و الجبابرة  »

. این حدیث را «دیلمى» در «مسند الفردوس» از حضرت امیر المؤمنین، على علیه السّلام، نقل کرده است  .

 (3) [ثعلبى در کتاب قصص خود، در قصه حضرت یوسف علیه السّلام ص 157  ]

نقل کرده است، پس از چهار روز که حضرت یوسف علیه السّلام در چاه بود، «جبرئیل» نازل شد و خطاب به او گفت: اى غلام! (غلام فرزند بالغ) چه کسى تو را در میان این چاه انداخته است؟ یوسف علیه السّلام گفت: برادران پدریم مرا در این چاه انداخته‏اند. «جبرئیل» پرسید: چرا و به چه سبب تو را در چاه افکندند؟ در پاسخ گفت: به جهت موقعیتى که نزد پدرم داشتم، بر من حسد ورزیدند و مرا در چاه افکندند. «جبرئیل» گفت: آیا مى‏خواهى از این چاه رهائى پیدا کنى؟ یوسف علیه السّلام گفت: آرى! «جبرئیل» گفت: براى رهائى خودت، از این دعا استفاده کن: «یا

صانع کلّ مصنوع و یا جابر کلّ مکسور و یا حاضر کلّ ملاء و یا شاهد کلّ نجوى و یا قریبا غیر بعید و یا مونس کلّ وحید و یا غالبا غیر مغلوب و یا علّام الغیوب و یا حیّا لا یموت و یا محیى الموتى لا اله الّا انت سبحانک، اسئلک یا من له الحمد یا بدیع السّموات و الارض یا مالک الملک و یا ذالجلال و الاکرام اسئلک ان تصلّى على محمّد و على آل محمّد و ان تجعل لى من امرى و من ضیقى فرجا و مخرجا و ترزقنى من حیث أحتسب و من حیث لا أحتسب  ».

حضرت یوسف علیه السّلام دعاى مزبور را بطورى که «جبرئیل» گفته بود، خواند  .

خداى تعالى او را از چاه و از گزند برادرانش رهائى بخشید و او را به ملک مصر نایل ساخت، که انتظار چنین مقامى را نداشت  !

چگونگى درود بر «محمّد و آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله

 (2) مؤلف گوید: در کیفیت درود فرستادن بر «محمد و آل محمد صلّى اللّه علیه و آله» اخبار بسیار و بیشمارى رسیده است و از مراجعه کردن به «الدّر المنثور سیوطى» که در ذیل آیه کریمه سوره احزاب إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ، ابراز داشته، به این حقیقت مى‏رسیم و او بهمین مناسبت از «کعب بن عجره» و «یونس بن خبّاب» و «ابراهیم» و «عبد الرحمن بن ابى کثیر» و مردى از اصحاب رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و «طلحه بن عبید الله» و «ابو سعید خدرى» و «ابو هریره» و «ابو مسعود» و «عقبة بن عمرو» و حضرت على علیه السّلام و «زید بن ابى خارجه» و «بریده» و «ابن مسعود»، احادیث متواترى، که همگان به نقل آنها پرداخته‏اند، آورده است و ما در این باب به بخشى از آنها اشاره مى‏کنیم.

 (3) [صحیح بخارى‏] در کتاب «دعوات» در باب درود بر پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله، به سند خود، از «عبد الرحمن بن ابى لیلى» روایت کرده است که گفت: «کعب بن عجره» با من ملاقات کرد و اظهار داشت آیا مى‏خواهى هدیه‏اى به تو اهداء نمایم؟ در یکى‏

از روزها، در حضور رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب بودیم، به عرض رسانیدیم: یا رسول الله! به ما آموخته‏اید که چگونه بر شما سلام کنیم لیکن از کیفیت درود و صلوات فرستادن بر شما بى‏اطلاعیم! فرمود: در هنگام درود فرستادن بر من، بگویید:

 «اللّهمّ صلّ على محمّد و على آل محمّد کما صلّیت على آل ابراهیم انّک حمید مجید اللّهمّ بارک على محمّد و آل محمّد کما بارکت على آل ابراهیم انّک حمید مجید»

. مؤلف گوید: این حدیث را «بخارى» در کتاب «آغاز آفرینش» و در کتاب «تفسیر» آورده است و «مسلم» هم، در صحیح خود در کتاب «صلاة» در باب درود بر پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله پس از تشهّد در نماز، به طرق متعددى نقل کرده است و «نسائى» و «ابن ماجه» و «ابو داوود»، در «صحاح» خودشان و «حاکم» در «مستدرک الصحیحین» و «احمد حنبل» در «مسند» اش و «ابو داوود طیالسى» در «مسند» خود و «دارمى» در «سنن» اش و «بیهقى» در «سنن» خود و «ابو ابراهیم» در «حلیه» و «طحاوى» در «مشکل الاثار» و «خطیب بغدادى» در «تاریخ» خود و گروه دیگر از پیشوایان حدیث، هر یک از آنها حدیث مزبور را به طرق متعددى، از «کعب بن عجره» روایت کرده‏اند.

 (1) [صحیح بخارى‏] در کتاب «تفسیر» در باب فرمایش خداوند متعال إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ به سند خود، از «ابو سعید خدرى» روایت کرده است که گفت: به عرض رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تقدیم داشتیم کیفیت سلام کردن بر شما را مى‏دانیم لیکن از کیفیت درود فرستادن بر شما اطلاع نداریم؟ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: بگویید:

 «اللّهمّ صلّ على محمّد عبدک و رسولک کما صلّیت على آل ابراهیم و بارک على محمد و على آل محمّد کما بارکت على ابراهیم».

مؤلف گوید: حدیث مزبور را «بخارى» با اندک اختلافى در کتاب‏

 «دعوات» در باب درود فرستادن بر رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله، روایت کرده است و همچنین «نسائى» در [صحیح 1/ 190] و «احمد حنبل» در [مسند 2/ 47] و «طحاوى» در [مشکل الاثار 3/ 73] روایت کرده‏اند.

 (2) [الادب المفرد بخارى ص 93] به سند خودش، از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله نقل کرده است که فرمود: کسى که هنگام درود فرستادن بر من بگوید:

 «اللّهمّ صلّ على محمد و على آل محمد کما صلّیت على ابراهیم و على آل ابراهیم و ترحّم على محمّد و على آل محمد کما ترحّمت على ابراهیم و على آل ابراهیم»

، در روز قیامت، به شهادت او گواهى مى‏دهم و از او در پیشگاه خدا، شفاعت مى‏کنم.

   (2) [همان کتاب 1/ 190] به سند خود، از «موسى بن طلحه» روایت کرده است که از «زید بن خارجه» شنیدم گفت: از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم، مى‏فرمود: بر من درود بفرستید و در دعا بکوشید و بگویید:

 «اللهمّ صلّ على محمد و على آل محمد»

 مؤلف گوید: این حدیث را «احمد بن حنبل» در «مسند» و «ابو نعیم» در «حلیة» و «طحاوى» در «مشکل الاثار» و «مناوى» در «فیض القدیر» در متن و شرح، از برخى محدّثان نقل کرده است و «ابن اثیر» در «اسد الغابة» متذکر شده است.

ادامه مطلب ....



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 89/10/19 ساعت 11:1 صبح موضوع جایگاه حضرت علی (ع) نزد خداوند | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


   1   2      >
http://www.games-casino.us/
با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید