در این مطلب چهارده ویژگی این زندگی مشترک را برای شما بیان میکنیم
1 - اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی
در زندگانی مشترک امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه سلام الله علیها ، تمام اعضای خانواده عاشق و شیفتة پروردگار بودند. به فرمودة امیرالمؤمنین علیه السلام:
عشق به خداوند، آتشی است که بر چیزی نمیگذرد جز آنکه آن را به آتش میکشاند و نوری خدایی است که بر چیزی پرتو نمیافکند جز آنکه آن را غرق نور میکند. پس کسی که به خداوند عشق بورزد، همه چیز مُلک و ملکوت خویش را به او میدهد.[1]
هرگاه خداوند بخواهد بنده را گرامی بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خویش میگرداند.[2]
باری، آتش عشق پروردگار آن خانه را غرق نور الهی و اعضای آن خانواده را شیفته و حیران پروردگار ساخته بود. در آن خانة ملکوتی اتاقی ویژة نماز و مناجات با پروردگار بود که نه کوچک بود و نه بزرگ.[3] در آن اتاق تنها قرآن، شمشیر و فرش بود.[4]
ابن ابیالحدید، دانشمند بزرگ اهل سنت، دربارة عبادتهای امیرالمؤمنین علی علیه السلام مینویسد:
…و اما عبادت، پس علی عابدترین و پُرنمازترین مردمان بود. از همه بیشتر روزه میگرفت و نمازهای مستحبی را بر پامیداشت و همواره ذکر میگفت… و چه گمان میبری دربارة مردی که پیشانیاش از بسیاری سجده همانند زانوی شتر شده بود.[5]
حسن بصری دربارة عبادتمحوری حضرت فاطمه سلام الله علیها میگوید:
در تمام دنیا عابدتر از فاطمه یافت نمیشود. او به حدی برای نماز و عبادت بر پامیایستاد که پاهایش ورم میکرد.[6]
حضرت زهرا سلام الله علیها حتی در شیرینترین و خاطرهانگیزترین لحظههای زندگی نیز دل در گرو عشق خدا نهاد و در شب ازدواج خطاب به یگانه کُفو و همتایش علی علیه السلام فرمود:
انتقال از خانة پدرم به خانة خودم، مرا به یاد انتقال به خانة قبرم انداخت. تو را به خدا سوگند میدهم تا در این ساعات به نماز برخیزی تا امشب را با هم به عبادت پروردگارمان بگذرانیم.[7]
پیامبر اکرم صلی الله علیه آله وسلم فردای آن شب از علی علیه السلام پرسید: همسرت را چگونه یافتی؟! حضرت علی علیه السلام بیدرنگ فرمود:
نِعمَ العَونُ عَلی طاعَةِ اللهِ؛[8] بهترین یار برای اطاعت و عبودیت پروردگار.
حضرت فاطمه سلام الله علیها هر شب پس از فراغت از وظایف خانهداری چنان خائفافه و خالصانه بر سجاده به نماز میآیستاد که پروردگار بدان بر ملائکة خویش مباهات میفرمود:
ملائکة من، اینک بر سرور کنیزانم فاطمه نظر کنید. بر درگاه من ایستاده، در حالی که بند بند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است. او با تمام وجودش به عبادت من روی نهاده است. اینک شما را گواه میگیرم که پیروان و شیعیان او را از آتش ایمنی بخشیدم.[9]
2 - قرآنگرایی
روح و جان اعضای این خانواده با قرآن عجین گشته و تمام اخلاق و مرام اعضای خانوادة فاطمی، قرآنی گشته بود. تلاوت قرآن پدر خانواده، چنان در اوج بود که دربارة او گفتهاند: «به خدا هیچ قریشی را ندیدهایم که بیش از امام علی علیه السلام قرآن بخواند».[10]
حضرت زهرا سلام الله علیها به طور شبانهروز با قرآن انس و رفاقت داشتند و به تلاوت آن عشق میورزیدند.[11] آن حضرت بر تلاوت سورههای واقعه، الرّحمن و حدید تأکید میورزیدند و میفرمودند:
قرائتکنندة سورههای حدید و الرّحمن و واقعه در آسمانها ساکن فردوس خوانده میشود.[12]
3- اصل سادهزیستی و زهد خانوادگی
فاطمة زهرا سلام الله علیها ، این اسوة بیمثال الهی، در طول زندگانی خویش هماره دعوتکننده به سوی «وارستگی از دنیا و دلسپاری به خدا» بود؛ اما نه دعوتی با زبان، که دعوت با تمام وجود و در عمل؛ دعوتی که ارزش و تأثیرش در هدایت و تربیت پیروان از هزاران دعوت زبانی بیشتر و مؤثرتر است.
فاطمه سلام الله علیها در انتخاب بین دنیا و آخرت، سرای باقی را برگزیده و سیرة زندگانی خویش را بر بیاعتنایی به زخارف دنیایی و قناعت به حداقل نیازهای ضروری بنا ساخته بود. زندگانی او به دور از تشریفات و تجملات و در عین سادگی، لبریز از صفا، نشاط و زیباییهای معنوی بود. سادهزیستی فاطمه نه از روی فقر و ناداری که برخاسته از اوج معرفت و غنای روحی آن حضرت بود. بهترین شاهد این مدعا، آن دوران از زندگانی فاطمه سلام الله علیها است که فدک در اختیار ایشان بود. فدک، سرزمین حاصلخیزی بود که میتوانست تمام گندم مورد نیاز مدینه را تأمین کند. بعد از آنکه پیامبر، به فرمان خداوند، فدک را به دخترش بخشید، تمام درآمد آن[13] در اختیار فاطمه قرار میگرفت؛ اما این درآمد بسیار نتوانست صفا و سادگی زندگی ایشان را دگرگون سازد؛ چراکه فاطمة از دنیا رهیده، تمام حاصل فدک را فدای رضایت و خشنودی خداوند میکرد.[14] باری، سادهزیستی فاطمه نه پیامد جبر و تحمیل روزگار، که رهاورد وارستگی او از دنیا و انتخاب عارفانة وی بود.
او وارستگی از دنیا را از پدری آموخته بود که در مقام تهذیب و تزکیة دخترش میفرمود:
دخترم! پدر و شوهر تو فقیر نیستند. خداوند، گنجینههای طلا و نقرة زمین را به من عرضه کرد؛ ولی من آنچه را نزد پروردگارم باقی میماند، برگزیدم. دخترم! اگر از آنچه که پدرت (از حقیقت دنیا) میداند، آگاه شوی، دنیا از چشمت فرو میافتد.[15]
آری فاطمه، پرورشیافتة رسول بود و درس سادهزیستی و وارستگی از مظاهر دنیا را از آن اسوة حسنه فراگرفته بود. این گزارش تاریخی گواه این مدعاست:
عادت پیامبر چنان بود که سفرهایش را با دیدار فاطمه شروع و ختم میکرد. در یکی از این سفرها، فاطمه به یمن قُدوم پدر و همسر، برای خود دستبندی از نقره، دو گوشواره و یک گردنبند فراهم آورد و پردهای رنگین بر خانه آویخت. پیامبر بنابر عادت همیشگیشان ابتدا به خانة فاطمه وارد شد؛ اما پس از توقف کوتاهی در حالی که آثار گرفتگی و ناراحتی در چهرهاش هویدا بود، از منزل فاطمه خارج و روانة مسجد شد. فاطمه که با کیاست خویش، علت ناراحتی پدر را دریافته بود، بلافاصله پرده را باز کرد و به همراه زیورآلات نزد پیامبر فرستاد و پیغام داد که دخترت، سلام میرساند و میگوید: اینها را در راه خداوند به مصرف برسان! پیامبر، آنها را تحویل گرفت و فرمود:
پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! آل محمد را به دنیا چه کار؟! ایشان نه برای دنیا، که برای آخرت آفریده شدهاند؛ هرچند تمام دنیا به خاطر ایشان آفریده شده است. اگر دنیا به اندازة بال پشهای نزد خداوند ارزش میداشت، جرعهای از آب آن را به هیچ کافری نمینوشانید.[16]
و آنگاه برخاست و به سوی فاطمه شتافت.
4 -اصل ایثار و انفاق خانوادگی
کاوش و نگرشی کوتاه در شأن نزول سورة انسان که دربارة اعضای خانوادة حضرت زهراست، سریان اصل «ایثار و انفاق خانوادگی» را در خانوادة فاطمی به نمایش میگذارد:
و به عشق خدا مسکین و یتیم و اسیر را طعام میدهند (و میگویند:) فقط برای رضای خداوند شما را اطعام میکنیم و در مقابل شما انتظار هیچ شکرگزاری و پاداشی را نداریم(.[17]
در ایامی که فدک در اختیار حضرت زهرا سلام الله علیها بود، تمام درآمد آن که سالیانه بین 70000 تا 120000 دینار طلا بود،[18] تقدیم آن حضرت میشد، اما آن حضرت تنها به اندازة کفاف و ضرورت خانواده از آن برمیداشت و بقیه را بین نیازمندان مدینه تقسیم میفرمود. بدینسان روزی که درآمد فدک به طور ماهیانه تسلیم حضرت زهرا سلام الله علیها میشد، روز جشن و سرور فقیران مدینه بود.[19]
5 -اصل پاک نگهداری محیط خانه و خانواده از گناه
بالاترین هنر بانوی یک خانه، حفظ محیط خانه و اعضای خانواده از حرام الهی است تا همیشه و در همه حال ارتباط خانواده و اعضای آن با عالم ملکوت برقرار باشد. و این هنری است که حضرت فاطمه آن را به اوج تجلی رسانده است.
آنحضرت در آخرین وصیتهایش به امیرمؤمنان علی علیه السلام بر این معنا تأکید ورزیده است:
پسر عمو جان، تا در خانة تو بودم، دروغی نگفتم، خیانتی نکردم و ازدستورات (الهی) تو هیچگاه گامی فراتر ننهادم.[20]
6 -اصل جهادی و فدایی بودن تمام اعضای خانواده
فاطمه سلام الله علیها به همراهی همسرش علی علیه السلام ، تمام وجود و زندگانی خویش را وقف خداوند و رضایت او کرده بود. یگانه خانوادهای که تمام اعضای آن فداییان راه خدا بودند و در این راه تمام آبرو، دارایی و جان خویش را تقدیم داشتند، خانوادة «علویـ فاطمی» بوده است.
7 -اصل دفاع همهجانبه از حریم ولایت و امامت
فاطمه سلام الله علیها شیداترین پروانة شمع امامت بود؛ پروانة عاشقی که با سوختن و فداسازی خویش، به همگان آموخت که امام بر حق چونان کعبه است؛ کعبهای که مردم بایستی بر گِردش طواف نمایند؛ نه او بر گِرد مردم.[21] این، فاطمه بود که عاشقانهترین پاسداشت را از حریم امامت روا داشت. این، فاطمه بود که یگانهترین اسوهدهی را در همرهی با ولایت ادا ساخت، هموکه پهلویش شکست و در خون نشست؛ اما لحظهای از یاوری ولی امر خویش از پای ننشست؛ هموکه با فریادهای جگرسوز خویش، زیباترین شعار ولایتمداری را در گوش جان پیروان خویش طنینانداز ساخت:
ای أباالحسن! روحم به فدای روح تو و جانم سپر بلای تو! هماره همراه تو خواهم بود؛ چه در خیر و نیکی به سر بری و چه در سختی و بلا گرفتار شوی![22]
باری، پیشتازترین، خالصترین و کاریترین حمایتگر ولایت و امامت، فاطمه سلام الله علیها بود و هموست که بایستی مقتدا و اسوة ما در عرصة «ولایتمحوری»، «محبتشناسی» و «حجتمداری» در این برهه از زمان واقع شود.
8- اصل دانشپژوهی خانوادگی
حضرت زهرا سلام الله علیها محیط خانه را به دانشگاهی بینظیر در عرصة تعلیم معارف اسلامی مبدل ساخته بود؛ از تعلیم فرزندان گرفته تا تعلیم مردمان و تشکیل کلاسهای دینی ـ علمی در خانه. او همچون پدرش، مربی اخلاق بود و معلم قرآن؛ مقامی که تنها از آنِ پیامبر و اهلبیت پاکنهاد اوست. او عمری را با تلاشی بیامان، در نهایت مهربانی و دلسوزی به تعلیم و تبلیغ معارف دین و تربیت دینباوران پرداخت.
این روایت تاریخی که گزارشگر آن مولای متقیان علی علیه السلام است، نمایانگر جلوهای از رحمت بیکرانه و تلاش خستگیناپذیر فاطمه سلام الله علیها در مقام تعلیم و تربیت میباشد:
روزی یکی از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها رسید و گفت: «مادر پیری دارم که در مسایل نماز، سؤالات فراوانی دارد و مرا فرستاده است تا آن مسایل شرعی را از شما بپرسم».
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «بپرس!»
آن زن، مسایل بسیاری طرح کرد و برای هر یک از آنها، پاسخ شنید.
در ادامة گفت و شنود، آن زن از کثرت پرسشها خجالت کشید و گفت: «ای دختر رسول خدا! از اینکه فراوان خدمت میرسم و با سؤالاتی فراوان شما را به زحمت میاندازم، معذرت میخواهم!»
فاطمه سلام الله علیها فرمود:
باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش میآید، بپرس! آیا اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و به پاداش آن، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری برای او دشوار خواهد بود؟
گفت: «خیر».
حضرت ادامه داد:
من در ازای هر مسالهای که پاسخ میدهم، بیش از فاصلة بین زمین و عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش میگیرم؛ پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید.[23]
9- اصل عفتورزی و عفافمحوری
پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم روزی از جمع مسلمانان حاضر در مسجد سؤال پرسیدند: «چه روش و سیرهای برای زندگانی بانوان بهتر است؟»
هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی میداد؛ اما هیچ جوابی پیامبر را قانع نمیساخت. در این هنگام سلمان فارسی که در آن روزگار پیرمردی باوقار و پرذکاوت و در میان آن جمع، به لحاظ ایمان و معرفت بالاتر بود، با خود اندیشید که پاسخ این سؤال دقیق از سطح عمومی اندیشة مردان فراتر است. از این روی، در بحبوحة اظهار نظرهای گوناگون، خود را به خانة زهرا سلام الله علیها که متصل به مسجد پیامبر بود، رسانید و پاسخ پرسش پیامبر را از یگانه دخترش جویا شد. حضرت زهرا سلام الله علیها در پاسخ سؤال پدر فرمودند:
برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند.[24]
سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح نمود. پیامبر دانستند که این پاسخ از خود سلمان نیست؛ از این روی پرسیدند: «این جواب را از که آموختی؟»
سلمان عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا پرسیدم و چنین پاسخ شنیدم.
پیامبر در این هنگام فرمودند:
پدرش به فدایش باد. …به راستی که فاطمه پارهای از وجود من است.[25]
این روایت معروف با عبارتهای مختلفی، در منابع پرشماری از کتابهای حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنی موجود است.[26]
استفادة حضرت زهرا سلام الله علیها از کلمة «خیر»، خود گویای این حقیقت است که سیرة مذکور یک رُجحان و مزیت است؛ به دیگر سخن، حضرت فاطمه سلام الله علیها در مقام بیان یک امر ایدهآلی و ترجیحی میباشند؛ امری که رعایت آن رجحان و برتری دارد و مادامی که ضرورتی پیش نیامده است، عمل به آن بهتر و مطلوبتر است.
باری، در شرایطی که نیازی به ارتباط زنان با مردان نیست، بهتر آن است که بانوان خانواده با هیچ مرد نامحرمی تماس نداشته باشند و «خانهمحور» باشند. این امر، رجحانی است و هرگز به معنای ممنوعیت قانونی حضور بانوان در جامعه نیست. از دیدگاه اسلامی زنان میتوانند در صورت نیاز، با رعایت ارزشهای اسلامی و اخلاقی به عرصههای اجتماعی وارد شوند و هیچ منعی از آن نمیباشد؛ به عبارت دیگر، حکم بیان شده در روایت، یک توصیة اخلاقی ترجیحی است؛ نه یک حکم قانونی تکلیفی.
10- اصل حضور در اجتماع به هنگام ضرورت
پارة وجود رسول خدا سلام الله علیها ،کاملترین اسوه و الگوی حیا، عفت، عفاف و حجاب است. سخن از فاطمه است؛ فاطمهای که پدرش کانون همة حوادث سیاسیـ اجتماعی آن روزگار بود و او در کنار پدر، چون مادری مهربان، در همة این صحنهها حضوری مستمر داشت. آری فاطمه سلام الله علیها در تمام عمر در صحنههای گوناگون اجتماعی حضور داشت؛ چه در دوران کودکی در شرایط طاقتفرسای مکه و حصر اقتصادی در شعب ابیطالب؛ چه در دوران بعد از هجرت به مدینه و کشاکش جنگهای پُرشمار و حوادث بیشمار، و چه در خانة علی علیه السلام که محل آمد و شد فراوان اصحاب و یاران خاص رسول بود. حضرت صدیقة طاهره علیه السلام در همة این صحنهها حضور داشت؛ اما با همة این احوال، عفاف و حجاب او در اوج یگانگی و بیمثالی بود.
جلوههایی بسیار زیبا و دیدنی از رفتار و گفتار فاطمة زهرا سلام الله علیها در عرصة حجاب و عفاف گزارش شده است که حقیقت هر یک از این رفتارها و گفتارها میباید سرمشق دختران و زنان ما در زندگی قرار گیرد.
سیرة رفتاری حضرت صدیقة طاهره سلام الله علیها نشاندهندة زیباجلوههایی از حضور فعال آن حضرت در عرصة اجتماع میباشد؛ برای نمونهایشان هر هفته، روزهای شنبه به سوی مزار شهدای اُحُد میشتافت و برای حمزه علیه السلام و دیگر شهدای احد طلب آمرزش و علوّ درجات مینمود.
فاطمة زهرا سلام الله علیها پس از هجران پدر، حمایت از امامت را وظیفة خویش دانست و در این راه از هیچ فداکاری و جانبازی دریغ نکرد و بارها و بارها در عرصة جامعه ظاهر شد و در جمع مردمان، خطبههایی بینظیر ایراد فرمود؛ خطبههایی در اوج فصاحت و بلاغت که فصیحان و بلیغان نامآور عرب را به شگفتی و شیفتگی واداشته است.
همان زهرایی که میفرماید: «برای زن بهتر آن است که نه او هیچ مردی را ببیند و نه هیچ مردی او را»، آنگاه که مصالح کلی جامعة اسلامی را در خطر میبیند، به سوی مسجد میشتابد و در حضور جمع کثیری از مردان مهاجر و انصار، غاصبان خلافت را به محاکمه میکشاند. چنین صحنههایی از سیرة رفتاری آن حضرت، تأییدگر این حقیقت است که فرمودة پیشگفتة ایشان یک امر رجحانی است که در شرایط ایدهآل مصداق مییابد.[27]
11- اصل تقسیم کار در خانه
زندگی مشترک علی و فاطمه سلام الله علیهما کاملترین اسوه در مسایل خانوادگی است.آنچه در خانة زهرا سلام الله علیها صورت میپذیرفت، جملگی از حکمت بیکران الهی الهام گرفته بود. تقسیم کار در این خانة نورانی از علم و حکمت نبوی سرچشمه میگرفت: تدبیر کارهای منزل بر عهدة زهرا سلام الله علیها و تدبیر امور بیرون منزل بر دوش علی علیه السلام
آن هنگام که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم چنین تقسیم کاری را به علی و زهرا سلام الله علیهما پیشنهاد فرمود، فاطمه خوشحالی و رضایت خویش را اینگونه ابراز نمود:
جز خدا کسی نمیداند که از این تقسیم کار تا چه اندازه مسرور و خوشحال شدم؛ چراکه رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت.[28]
طرح پیشنهادی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بیش از هر چیز ناظر به استعدادهای طبیعی و تکوینی هر یک از مرد و زن است؛ طرحی که در عرصة وظایف خانوادگی، نه زنسالاری را تجویز میکند، نه مردسالاری را؛ بلکه دربردارندة تقسیم کاری عادلانه در سایهسار ایثار و صمیمیت خانوادگی است.
12- اصل برقراری ارتباط خانواده با مسجد
همجواری خانة حضرت زهرا سلام الله علیها با مسجد و انس تمام اعضای خانواده با مسجد و محراب و نمازگزاردی آنها در مسجد؛ جملگی بر اصل «مسجدمحوری خانواده» تأکید میورزد.
13- اصل همسایهمداری
حضرت زهرا سلام الله علیها در دعاهای خویش همسایهها را بر اعضای خانواده مقدم میداشت و میفرمود: «فرزندم، نخست همسایه و سپس خانه».[29]
امیرالمؤمنین علی علیه السلام اهمیت همسایة خوب را تا بدان پایه میدانست که سفارش میکرد پیش از تهیة آذوق? خانه، از همسایهاش پُرسوجو شود.[30] برای پیشگیری از اختلافها و برخوردها، از افراد میخواست با بستگانشان همسایه نشوند.[31] آن حضرت، همسایة بد را بزرگترین خسارتها و سختترین گرفتاری میدانست.[32] رازگویی به همسایه را ممنوع اعلام کرده بود و میفرمود:
کسی که همسایهاش را بر اسرار خود آگاه سازد، پردههای رازش دریده شود.[33]
فایدة خوش همسایگی را «بسیاری همسایگان» و «مددرسانی به همسایگان در دشواریها» میدانست.[34]
همسایه را تنها همسایة دیوار به دیوار نمیدانست؛ بلکه تا چهل خانه از هر سو را همسایه به شمار میآورد.[35]
میفرمود:
بزرگوار، …همسایه را گرامی میدارد.[36]
عزیز نشود کسی که همسایگانش را خوار کند.[37]
14- اصل استفاده از لذتهای روا
استفاده از لذتجوییهای حلال بین همسران، بهره بردن از میوهها و خوراکیهای لذتبخش، همبازی شدن با کودکان، به مسابقه واداشتن فرزندان در عرصههایی مثل کُشتی، شنا، اسب سواری و… مورد تأکید این زوج یگانة تاریخ، علی و فاطمه سلام الله علیهما بود. پدرِ خانوادة فاطمی میفرمود:
دینباور باید شبانهروز خود را به سه بخش تقسیم کند:
مانی برای نیایش با آفریدگارش؛
وقتی برای فعالیت اقتصادیاش؛
فرصتی برای واداشتن نفس به لذتهایی که زیبا و حلال است.[38]
بدانید ای بندگان خدا! پارسایان هم در این دنیای زودگذر و هم در جهان آیندة آخرت سود میبرند. (پارسایان) با اهل دنیا در دنیاشان شریک شدند، در حالی که اهل دنیا در آخرت آنان شریک نشدند… . در دنیا در بهترین مسکنها ساکن شدند و بهترین خوردنیها را خوردند. با اهل دنیا در دنیاشان شریک شدند و با آنان از پاکیزهها خوردند و نوشیدند و از بهترینها پوشیدند و در بهترین مسکنها ساکن شدند و با بهترین [بانوان] ازدواج کردند و بهترین مرکبها را سوار شدند. با اهل دنیا به لذت دنیا دست یافتند و فردا همسایگان خداوندند… . پس به سوی این [مکتب جامع]، ای بندگان خداوند هر خردمند، شیفته است.[39]
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
[1]. منسوب به امام صادق علیه السلام ، مصباح الشریعة، ص192?
[2]. سید رضی، نهجالبلاغه، حکمت 368?
[3]. شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج3، ص555?
[4]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج73، ص161?
[5]. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج1، ص27?
[6]. قال الحسن البصری: «ما کانَ فِی الدُّنیا أعبَدُ مِن فاطِمَةَ کانَت تَقُومُ حتّی تَتَوَّرمُ قَدماها». علامه مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص75، ح62?
[7]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «تَفکرتُ فِی حالی عِندَ ذَهاب عُمری وَ نُزُولی فِی قَبری فَشَبَّهتُ دُخُولِی فِی فِراشی بِمَنزِلی کدُخُولِی إلی لَحدِی وَ قَبرِی فَاُنشِدُک الله إنْ قُمتَ إلَی الصَّلَوةِ فَتَعبُدَ اللهَ تَعالَی هذِهِ اللَّیلَةَ…» شوشتری، احقاق الحق، ج4، ص481?
[8]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج42، ص117?
[9]. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : «…مَتی قامَت فِی مِحرابِها بَینَ یدی رَبِّها… یقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ:”یا مَلائِکَتی، اُنظُروُا إِلی أمَتِی فاطِمةُ، سَیدَةُ إِمائی، قائِمَةٌ بَینَ یدَی یرتَعِدُ فَرائِصُها مِن خیفَتی وَ قَد أقبَلَت بِقَلبِها عَلی عِبادَتی. اُشهِدُکُم أنّی قَد آمَنتُ شیعَتها مِنَ النّار”…» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج28، ص38، ح1?
[10]. سنن امام علی علیه السلام ، ص124?
[11]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «حُبِّبَ مِن دُنیاکُم ثَلاثٌ: تَلاوَةُ کتابِ اللهِ… وَ النَّظَرُ فِی وَجهِ رسولاللهِ، وَ الإنفاقُ فِی سَبیلِ اللهِ» قیومی، جواد، صحیفة الزهراء، ص276?
[12]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «قارِی الحَدید و إذا وَقَعَت و الرّحمن یُدعی فِی السّماواتِ ساکِنُ الفِردَوسِ» متقی هندی، کنزالعمال، ج1، ص583؛ قیومی، جواد، صحیفة الزهراء، ص276ص278?
[13]. درآمد سالیانة فدک را بین 70000 تا 120000 سکة طلا ثبت کردهاند. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج29، ص118?
[14]. تمام درآمد فدک تقدیم حضرت فاطمه سلام الله علیها میشد؛ اما آن حضرت تنها به اندازة نیاز ضروری خود از آن برمیداشت و بقیه را بین نیازمندان تقسیم میفرمود. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج29، ص123، ح 25?
[15]. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : «یا بُنَیّة! ما اَبُوکِ بِفَقیرٍ وَ لا بَعلُکِ بِفَقیرٍ وَ لَقَد عُرِضَت عَلیَّ خَزَائِنُ الأرضِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الفِضَّةِ فَأختَرتُ ما عِندَ رَبِّی عَزَّوَجَلَّ. یا بُنَیّة! لَو تَعلَمِینَ ما عَلِمَ اَبُوکِ لَسَمَجَتِ الدُّنیا فِی عَینَیکِ…» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص133؛ اربلی، علیبنعیسی، کشف الغمه، ج1، ص362?
[16]. قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : «قَد جُعِلَت فِدَاهَا اَبُوهَا (ثَلاثَ مَرَّاتٍ) ما لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ لِلدُّنیا فَاِنَّهُم خُلِقُوا لِلآخِرَةِ وَ خُلِقَتِ الدُّنیا لَهُم» و به روایتی دیگر: «جُعِلَت فِداهَا اَبُوهَا (ثَلاثَ مَرَّاتٍ) لَیسَتِ الدُّنیا مِن مُحمَّدٍ وَ لا مِن آلِ مُحمَّدٍ وَلَو کَانَتِ الدُّنیا تَعدِلُ عِندَاللهِ مِن الخَیرِ جَناحَ بَعُوضَةٍ ما أسقَی فِیهَا کَافِراً شَربَةَ مَاءٍ» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص20، ح 7 و نیز ص86?
[17]. )وَ یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّه مِسکیناً وَ یَتیماً وَ أسیراً% إنَّما نُطعِمُکم لِوَجهِ اللهِ لا نُریدُ مِنکم جَزاءً وَ لا شُکوراً( انسان (76)، 8ـ9?
[18]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج29، ص118?
[19]. ر.ک: همان، ص123، ح25?
[20]. قَالَتْ: «یَا ابْنَ عَمِّ! مَا عَهِدْتنِی کاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُک مُنْذُ عَاشَرْتَنِی» فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص151؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج43، ص191?
[21]. قَالَتْ فاطمة سلام الله علیها لقد قال رسولالله?: «مَثَلُ الامامِ مَثَلُ الکَعبَةِ إذ تُؤتی وَ لا تَأتی» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج36، ص353، ح224?
[22]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «یا اَبَاالحَسَنِ! روُحی لِروُحِکَ الفِداءُ وَ نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاءُ. إن کُنتَ فی خَیرٍ کُنتُ مَعَکَ وَ إِن کُنتَ فِی شَرٍّ کُنتُ مَعَکَ» حائری مازندرانی، محمدمهدی، کوکب الدّرّی، ج1، ص196?
[23]. حضرت فاطمه سلام الله علیها : «هَاتِی وَ سَلِی عَمَّا بَدَأ لَک، أرَاَیتَ مَن اکتَری یَوماً یَصعَدُ إِلَی سَطحٍ بِحَملٍ ثَقِیلٍ وَ کَرَاهُ مِأةَ ألفَ دِینارٍ أیثقُلُ عَلَیهِ؟ أکتَرَیتُ أنَا لِکُلِّ مَسألةٍ بِأکثَرَ مِن مِلءِ ما بَینَ الثَّرَی إِلَی العَرشِ لُؤلُؤاً فَأحرَی أن لا یثقُلَ عَلَیَّ» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص3؛ تفسیر امام عسکری?، ص340?
[24]. حضرت فاطمه سلام الله علیها : «خَیرٌ لِلنِّسَاءِ أن لایرِینَ الرِّجَالَ وَ لایرَاهُنَّ الرِّجَالُ» شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج14، ص43 و172؛ شیخ صدوق، مکارم الاخلاق، ص233؛ مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص54?
[25]. رسولالله صلی الله علیه وآله وسلم : «جُعِلَت فِدَاهَا أبُوهَا… إِنَّ فَاطِمَةَ بَضعَةٌ مِنّی» متقی هندی، کنزالعمال، ج8، ص315؛ مجلسی، بحارالانوار، ج37، ص69?
[26]. از آن جمله است: علامه مجلسی، بحارالانوار، ج101، ص36 و ج100، ص238 و ج37، ص69 و ج43، ص84؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج8، ص315 و ج16، ص601?
[27]. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، جامی از زلال کوثر، ص107ـ111?
[28]. حضرت فاطمه سلام الله علیها : «فَلا یَعلَمُ ما دَخَلَنی مِنَ السُّرُورِ إلّا اللهُ بِاِکفائی رسولالله تَحَمُّلَ رِقابِ الرِّجالِ» حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج20، ص172؛ مجلسی، بحارالانوار، ج103، ص253?
[29]. حضرت زهرا سلام الله علیها : «یا بُنَیَّ، الجارُ ثُمَّ الدّارُ» مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص81، ح3?
[30]. آمدی، غررالحکم، حدیث 5598?
[31]. جلوههای حکمت، ص133?
[32]. آمدی، غررالحکم، حدیث 4734?
[33]. جلوههای حکمت، ص134?
[34]. آمدی، غررالحکم، حدیث 7762?
[35]. جلوههای حکمت، ص134?
[36]. آمدی، غررالحکم، ح 1996?