ما انسان ها در زندگی همواره به کارهایی اشتغال داشته، که در زمان های مختلف و در شرایط گوناگون آنها را انجام می دهیم.
اشتغال ما به برخی از این کارها، در حدی است که برای ما عادت شده و از ضروریات زندگی به حساب می آید.
یکی از آن کارهای همیشگی که ما به انجامش عادت کرده ایم، حرف زدن است. نکته ی حائز اهمیت پیرامون موضوع سخن گفتن و حرف زدن آن است که اگرچه سخن گفتن یک نعمت الهی است و از استعدادهای خدادادی به حساب می آید، اما باید توجّه داشت که ما به گفتن هر سخنی مجاز نیستیم، زیرا مقدار قابل توجهی از حرف هایی که به زبان جاری می سازیم، نه تنها ضرورتی ندارد، بلکه امری زائد و اضافی محسوب شده، که از دیدگاه حق تعالی گناه به حساب می آید، و آن یگانه خالق هستی به سبب آن، آن را در قیامت به شدّت مجازات خواهد کرد.
حقیقت آن است که در لابه لای حرف هایی که ما می زنیم، مقداری از آنها، با واقعیّت تطبیقی نداشته و به یقین دروغ شمرده می شود، اما افسوس که به دلیل بی توجّهی و یا ناآگاهی، به سادگی از کنارش گذشته و به عواقب شوم آن نمی اندیشیم.
ما در این نوشتار بر آنیم که به پاره ای از دروغ هایی که بین مردم متداول بوده، اما از گفتن آنها ترسی به دل راه نمی دهند اشاره نماییم:
یکی از رسم های غلط و ناشایست که بین مردم متداول گشته، آن است که در میهمانی و یا جلسات رسمی، وقتی غذایی و یا نوشیدنی می آورند و به او تعارف می کنند، برای اینکه به قول معروف کلاس اجتماعی خود را حفظ نماید و یا به جهت خجالت می گوید میل ندارم، با اینکه واقعاً به آن میل دارد. این گونه سخن گفتن به یقین دروغ محسوب می شود، که اگر کسی به آن عادت کرده، هرچه سریعتر باید آن را ترک نماید، در غیر این صورت از عواقب شوم و آثار ویرانگر آن در امان نخواهد بود.
اسماء بنت عمیس می گوید: در شب زفاف عایشه، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ظرف شیری را به من داد و فرمود: به زنها بده تا بخورند، [وقتی به آنها تعارف کردم] آنها گفتند میلی به نوشیدن شیر نداریم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: بین گرسنگی و دروغ جمع نکنید. اسماء گفت: یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) اگر چیزی را که به آن میل داریم و بگوییم میل نداریم، آیا دروغ شمرده می شود؟! فرمودند: به درستی که دروغ در نامه عمل ثبت می شود هرچند کوچک باشد.1
تعارف های بی مورد هم دروغ است!
بعضی از ما انسان ها، در برخوردی که با دیگران داریم، عادت کرده ایم که به یکدیگر تعارف کنیم، در حالی که از این تعارف ها قصد جدی نداشته، و صرفاً به جهت رعایت آداب و رسوم ساختگی، به این نوع تعارف ها تن در می دهیم. از باب مثال وقتی در کوچه، خیابان، محلّه و ... با دوست و یا آشنایی برخورد می کنیم، به او می گوییم: «بفرمایید منزل در خدمت باشیم» این جمله را در شرایطی به زبان می آوریم که اصلاً خوش نداریم که او به منزل ما بیاید و یا اینکه آمادگی پذیرش او را در آن شرایط نداریم، اما با این وجود چنین جمله ای را می گوییم. شاید کسی گمان کند که این نوع از تعارف ها اشکالی ندارد و خداوند در مورد آنها سخت گیری نکرده است، در حالی که چنین نیست، بلکه این تعارف های دروغین نیز، شرعاً حرام بوده و آثار سوء دنیوی و اخروی به همراه خواهد داشت.
روزی امام صادق علیه السلام به همراه فرزندش اسماعیل در مجلسی بودند، یکی از دوستان آن حضرت وارد شد و سلام کرد و سپس نشست، وقتی حضرت از جای برخواستند که از مجلس خارج شوند، آن شخص نیز از جای برخواست و به اتّفاق امام علیه السلام به راه افتاد، در راه همراه امام بود، تا اینکه به درب خانه ی امام رسیدند، امام علیه السلام بدون اینکه به آن شخص تعارف کنند از او جدا شده و وارد خانه شدند، در این هنگام اسماعیل به حضرت عرض کرد: ای پدر چرا به آن شخص تعارف نکردید و نفرمودید داخل منزل شود؟! حضرت فرمود: آمدنش در خانه موردی نداشت [یعنی آمادگی پذیرش او را نداشتم] اسماعیل گفت: اگر تعارف می کردید او خودش نمی آمد. حضرت فرمود: دوست ندارم که خداوند نام من را جزء کسانی ثبت فرماید که در تعارف زیاده روی می کنند. 2 [یعنی تعارف های دروغین می کنند]
هر یک از ما مؤمنین، روزانه 17 رکعت نماز واجب می خوانیم که در این نمازها مجموعاً ده مرتبه جمله ی زیبای «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را تکرار می کنیم در این جمله ی زیبا ما به خدا عرض می کنیم: خدایا ما تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم.
اگر انسان به این جمله حقیقتاً عمل نماید، و طبق گفته ی خود در زندگی تنها به عبادت و بندگی خدا بپردازد، و در مشکلات و نیازهای زندگی تنها از آن یگانه خالق هستی یاری بجوید و در سختی ها تکیه و امیدش تنها به آن قدرت بی مثال باشد، به یقین نام او جزء صادقین و راستگویان ثبت و ضبط خواهد شد، و در دنیا و آخرت از برکات این صداقت بهره مند خواهد گشت.
اما افسوس که گروه زیادی از ما انسان ها، تنها به گفتن این جمله دل خوش کرده و در زندگی به جای پرستش واقعی حق تعالی، بنده ی پول و ثروت و شکم شده ایم، و در سختی ها و مشکلات، چاره حل آن مشکلات را به دست انسان هایی می بینیم که در زندگی غرق در پول و ثروت مادی بوده و از گنجینه های معنوی بی بهره هستند. در مورد چنین اشخاصی به یقین می توان گفت: آنها دروغگویانی هستند که صرفاً به الفاظ ظاهری نماز دل خوش کرده اند، و از حقیقت آن بهره ای نبرده اند.
عالم بزرگوار، عارف فرزانه حضرت آیه الله بهاءالدینی (اعلی الله مقامه الشریف) در یکی از جلسات درس اخلاق خود درباره ی نماز واقعی می فرماید: صلاة جاذب نفوس انسانی است، صلاة، معراج مؤمن است و این معراجیت صلوة، معراجیت واقعی است. ولی چرا نفوس، عروج پیدا نمی کنند؟ چرا به سوی «الله» حرکت نمی کنند؟ چرا به خدای تعالی تقرب پیدا نمی کنند؟ چگونه است که هم نماز می خواند، هم قلدری، سفاکی و سبعیّت می کند؟! این برای این است که نمازش صادقانه نیست، اگر نماز صادقانه بود، عروج دارد، دروغ بافی، آدم را به جایی نمی رساند. «ایاک نعبد و ایاک نستعین» یعنی من به حق تعالی، عبودیت محض دارم، تسلیم هوای نفس نیستم، تسلیم شیطان نیستم... در نماز امام زمان (عج)، تکرار «ایاک نعبد و ایاک نستعین» برای این است که عروج پیدا کنید، ولی اگر صد تا دروغ گفتید سقوط پیدا می کنید.3
بنابراین اگر می خواهیم از آثار و برکات نماز بهره مند شده و به وسیله ی آن روح معنوی خود را از عالم دنیا به عالم بالا پرواز دهیم باید در نماز زبان را با دل همراه سازیم، و نمازی صادقانه بخوانیم تا بدین وسیله اسم ما جزء صادقین ثبت و ضبط شود.
پی نوشت ها :
1- سفینة البحار، ج2، ص473
2- بحارالانوار، ج72، باب العرض علی اخیک، ص457
3 برگرفته از کتاب نردبان آسمان، ص164-163
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/10/28 ساعت 9:14 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت