برای رسیدن به توفیق اشک بر اهلبیت، علاوه بر ایجاد زمینهها، گاهی موانعی وجود دارد که باید برطرف شود. در اینجا به برخی اشاره میکنیم:
1- عوارض جسمانی
گاهی گریه نکردن، ریشه در امور جسمانی دارد که لازم است با رجوع به متخصص، این مانع برطرف شود.
2- جهل
یکی از عواملی که مانع از گریستن میشود، عدم آگاهی از حکمت، فلسفه و آثار اشک بر اهلبیت؛ به ویژه امام حسین علیهالسلام است، برخی نه تنها از حکمتها و آثار آن آگاهی ندارند و این عمل را ضروری نمیدانند؛ بلکه غیر معقول و خرافی نیز میدانند؛ که برخی از شبهات مخالفین نیز به این موضوع دامن میزند، از این رو لازم است در این راستا، مطالعه و از اهل علم سؤال کنیم تا جهل زدایی صورت پذیرد و از این فیض بزرگ محروم نمانیم.
3- قساوت قلب
یکی از موانع مهم گریه بر امام حسین علیهالسلام قساوت قلب است، بر اساس تصویری که اهلبیت علیهمالسلام از انسان ارائه میدهند، قلب و دل انسان، صفحه نگارشی گسترده است که چشم و زبان و گوش، قلمهای یادداشت آن میباشند؛ یعنی آدمی هر کاری که میکند، هر آنچه را میبیند یا میشنود یا میگوید، در واقع در همان لحظه مشغول یادداشت آن بر قلب خود است؛ لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید : «القَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَر» [1]؛ پس قساوت دل، یا نورانیت دل حاصل یادداشتهایی است که قلم چشم، زبان و گوش بر آن نگاشتهاند.
الف. گناه
حضرت علی علیهالسلام میفرماید«مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِکَثْرَةِ الذُّنُوب» ؛[2] «چشمها خشک نمیشوند، مگر به سبب قساوتی که دلها پیدا میکنند و دلها قساوت پیدا نمیکنند، مگر به سبب گناهانی که انجام میشود»، لذا سزاوار است عزادار امام حسین(علیه السلام)، در همه عمر به ویژه ایام عزای حسینی، گناهان خود را ترک کند تا موانع بهره بردن از سفره نورانی امام حسین علیهالسلام برطرف شود، خصوصاً گناهانی که با چشم انجام میشود. چشمی که آلوده به نگاه حرام است، اگر لطف اهلبیت علیهمالسلام نباشد، توفیق گریه بر حسین علیهالسلام را از دست میدهد.
ب. پرخوری
رسول اکرم صلی الله علیه و آ له و سلم میفرماید «دلهای خود را با زیاد خوردن غذا و نوشیدنیها نمیرانید؛ چرا که قلب آدمی نیز مانند زمین کشاورزی است، اگر زیاد آب بخورد، خواهد مرد».[3]
ج. خنده زیاد
در روایات اهلبیت علیهمالسلام برای خندیدن زیاد، آثار سوء فراوانی ذکر کردهاند؛ از جمله اینکه موجب مردن دل انسان، محو شدن ایمان، از بین رفتن هیبت و وقار مؤمن، حقیر شدن روز قیامت و ... میشود.[4]
امام علی علیهالسلام «من کثر ضحکه مات قلبه»؛[5] «کسی که خندیدنش زیاد شود، قلبش میمیرد».
د. پرگویی
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آ له و سلم «لَا تُکْثِرُوا الْکَلَامَ به غیرِ ذِکْرِ اللَّهِ فَإِنَّ کَثْرَةَ الْکَلَامِ به غیرِ ذِکْرِ اللَّهِ قَسْوُ الْقَلْبِ إِنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْقَلْبُ الْقَاسِی»؛[6] «زیاد صحبت نکنید، مگر هنگام یاد خدا، چرا که زیاد سخن گفتن، در دل انسان قساوت ایجاد میکند و دورترین مردم از خدا کسی است که قلب او قساوت داشته باشد».
ه. گوش دادن به موسیقی حرام
حضرت محمد صلی الله علیه و آ له و سلم «سه چیز است که باعث قساوت قلب میشود؛ گوش دادن به موسیقی حرام، صید کردن حیوانات، رفت و آمد نزد سلطان و صاحبان قدرت».[7]
و. بحث و جدل و دشمنی
امیرالمؤمنین علیهالسلام ما را از بحث و جدلهای بینتیجه و دشمنی بر حذر میدارد و میفرماید «اینها باعث مریض شدن قلوب برادران و روییدن نفاق میان آنها میشود».[8]
1- ذکر و یاد الهی
امام باقر علیهالسلام «با زیاد ذکر گفتن در خلوت، اسباب نرمی دلت را فراهم کن».[9]
2-تلاوت قرآن
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آ له و سلم «پاک کننده دلها، ذکر خدا و تلاوت قرآن است».[10]
3- استغفار
امام صادق علیهالسلام «قلوب هم مانند مس، زنگار میگیرند؛ پس با استغفار کردن، زنگار دلها را برطرف کنید» .[11]
4- همنشینی اولیا، علما و یادگرفتن حکمت
امام علی علیهالسلام «لِقَاءُ أَهْلِ الْمَعْرُوفِ وَ عِمَارَةُ الْقُلُوبِ مُسْتَفَادُ الحِکْمَةِ» ؛[12] «ملاقات با اهل معرفت، آباد کننده دلها و جایگاه بدست آوردن حکمت است».
رسول خدا صلی الله علیه و آ له و سلم «خداوند متعال میفرماید: مذاکره علمی میان بندگان من، از مواردی است که دل را زنده میکند؛ زمانی که این مذاکره به شناخت او منتهی میشود».[13]
5-همنشینی با فقرا و دست کشیدن بر سر ایتام
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به مردی که از قساوت قلب خود نزد حضرت شکایت کرده بود، فرمود: «هرگاه خواستی قلبت نرم شود؛ پس به فقرا طعام بده و بر سر بچه یتیم دست بکش».[14]
پی نوشت ها :
[1] . نهجالبلاغه، حکمت 409.
[2] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 16، ص 45.
[3] . بحارالانوار، ج 63، ص 331.
[4] . میزان الحکمه، ج 6، باب الضحک.
[5] . غررالحکم، آمدی، ح 7947.
[6] . وسائل الشیعه، ج 12، ص 194.
[7] . من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 4، ص 365.
[8] . کافی، ج 2، ص 300، ح 1.
[9] . تحف العقول، حسن بن شعبه حرانی، ص 285.
[10] . تنبیه الخواطر، ورام ابن ابی فراس، ج 2، ص 122.
[11] . عدة الداعی، ابن فهد حلی، ص 249.
[12] . مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 12، ص 354.
[13] . کافی، ج 1، ص 40.
[14] . مشکاة الانوار، علی بن حسن طبرسی، نجف، ص 167.
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 90/9/12 ساعت 8:10 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت