عبدالمؤ‌من شبلنجی شافعی‌

 


سیّد عبدالمؤ‌من شبلنجی شافعی، از علمای معروف مصر، در اوایل قرن چهاردهم هجری می‌زیسته است. او، کتابی به نام «نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار» نوشته است. وی، از جمله دانشمندان اهل سنّتی است که در سیاق ذکر امامان دوازده گانه، اشاره به حضرت مهدی، (عجل الله فرجه الشریف)، دارد:
«فصل فی ذکر مناقب محمّدبن الحسن الخالص بن علی الهادی بن محمّد الجواد بن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمّد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن ابی طالب، رضی الله عنهم.
اُمّه اُم ولد یقال لها: «نرجس» و قیل: «صقیل» و قیل: «سوسن»: و کنیته، ابوالقاسم. و لَقَّبهُ الامامیه «بالحجّه» و «المهدی» و «الخلف الصالح» و «القائم» و «المنتظر» و «صاحب الزمان»، و اشهرها «المهدی».
با این طریق، شبلنجی اثبات می‌کند که حضرت مهدی، متولّد شده است؛ زیرا، فرزند امام حسن عسکری است، نه کسی دیگر.
بر این مطلب، مخصوصاً با سخنی که پس از این چند سطر نوشته است، تأکید می‌شود:
«صفته، رضی الله عنه: شابٌ مربوعُ القامه حسنُ الوجه و الشعر، یسیل شعره علی منکبیه، اقنی الانف، اجلی الجبهه، بوّابُه محمّد بن عثمان، معاصره المعتمد. کذا فی الفصول المهمه. و هو آخر الائمه الاثنا عشر علی ما ذهب الیه الامامیه.
قیل: «انه غاب فی السرداب و الحرس علیه...».
... و فی تاریخ ابن الوردی:«وُلد محمدبن الحسن الخالص سنه خمس و خمسین و مائتین...». و قال الشیخ ابوعبدالله محمّدبن یوسف بن محمّد الکنجی فی کتابه البیان فی اخبار صاحب الزمان: «من الادله علی کونه حیّاً باقیاً بعد غیبته و الی الان، و انّه لا امتناع فی بقائه، بقاء عیسی بن مریم و الخضر و اًلیاس من اولیاء الله تعالی و بقاء الاعور الدجال و ابلیس یعنی من اعداء الله تعالی، و هؤ‌لاء قد ثبت بقاوِ‌هم بالکتاب و السنه و عیسی بن مریم، فالدلیل علی بقائه، قوله تعالی (و ان من اهل الکتاب الاّ لیؤ‌منن به قبل موته) و لم یؤ‌من به منذ نزول هذه الایه الی یومنا هذا احد فلابد ان یکون فی آخر الزمان». " 1 ".

 

ابن حجر هیتمی مکی شافعی‌

 


احمد بن حجر هیتمی مکّی سعدی انصاری شافعی، از علمای بزرگ اهل سنّت است. وی، فردی متبحّر در روایات و احادیث است و از نویسندگان مدارک و منابع حدیثی مانند مجمع الزوائد است. این دانشمند، با این که کتابی به نام «الصواعق المحرقه» در ردّ شیعه، در مورد خلفای سه گانه نوشته است، ولی در همین کتاب، به تفصیل، درباره‌ی شخصیّت و زندگانی امامان دوازده گانه مطالبی نوشته است.
در خاتمه‌ی ذکر امامان نوشته است:
ابوالقاسم محمّد الحجه، و عمرُهُ عنده وفاه ابیه خمس سنین، لکن آتاه الله فیها الحکمه و یسمی القائم المنتظر. " 2 ".

 

قندوزی حنفی‌

 


ایشان، در کتاب نفیسش «ینابیع الموده»، قصیده‌ای را درباره‌ی ائمه علیهم السلام می‌آورد و آن را قبول می‌کند.
البته قبلاً حدیث مفصل و مهمی در زمینه امامان معصوم از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل که آن را در ابتدا میآوریم و سپس قصیده مذکور را یادآور می‌شویم:
و اخرج الحموینی ایضاً فی فرائده عن مجاهد عن ابن عباس قال: اقدم یهودی یقال له نعثل فقال: «یا محمّد اسألک اشیاء تلجلج فی صدری منذ حین، فان اجبتنی عنها اسلمتُ علی یدیک.» قال (صلّی اللّهُ علیه و آله و سلّم): «سل یا ابا عماره»... فقال: «فأخبرنی عن وصیّک من هو؟ فما من نبی الاّ و له وصی، و ان نبینا موسی بن عمران اوصی الی یوشع بن نون.»
فقال: «اًنّ وصیی علی بن ابی طالب، و بعده سبطای الحسن و الحسین تتلوه تسعه ائمه من صلب الحسین».
قال: «یا محمّد فسمهم لی». قال: اذا مضی الحسین فابنه علی، فاذا مضی علی فابنه محمّد، فاذا مضی محمّد فابنه جعفر، فاذا مضی جعفر فابنه موسی، فاذا مضی موسی فابنه علی، فاذا مضی علی فابنه محمّد، فاذا مضی محمد فابنه علی، فاذا مضی علی فابنه الحسن، فاذا مضی الحسن فابنه الحجه محمّد المهدی، فهؤ‌لا‌ء اثنا عشر».
قال: «اخبرنی عن کیفیه موتِ علی و الحسن و الحسین؟»
قال (علیه‌السّلام): «یقتل علی بضربه علی قرنه. و الحسن یقتل بالسم. و الحسین یذبح.» قال: «فأین مکانهم؟».
قال (علیه‌السّلام): «فی الجنه فی درجتی.».
قال: «اشهد ان لا اًله اًلاّ الله، و انّک رسول الله و اشهد انهم الا‌وصیأ بعدک. و لقد وجدت فی کتب الا‌نبیاء المتقدمه و فیما عهد اًلینا موسی بن عمران (علیه‌السّلام): اًنّه اذا کان آخر الزمان یخرج نبی یقال له احمد و محمّد، و هو خاتم الا‌نبیاء نبی بعد. فیکون اوصیاوِه بعد اثنا عشر. اولهم، ابنُ عمهِ و ختنه، و الثانی و الثالث، کانا اخوین من ولده، و تقتل امه النبی الا‌وّل بالسیف و الثانی بالسم و الثالث مع جماعه من اهل بیته بالسیف و بالعطش فی موضع الغربه. فهو کولد الغنم یذبح و یصبر علی القتل، لرفع درجاته و درجات اهل بیته و ذریته. و لاًخراج محبیه و اتباعه من النار و تسعه اوصیاء منهم من اولاد الثالث. فهؤ‌لاء الاثنا عشر عدد الا‌سباط».
قال (صلّی اللّهُ علیه و آله و سلّم)، «اتعرف الا‌سباط؟». قال: «نعم. اًنّهم کانوا اثنا عشر: اوّلهم لاوی بن برخیا، و هو الذی غاب عن بنی اسرائیل غیبه ثم عاد، فاظهر اللّه به شریعته بعد اندراسها و قاتل قرسطیا الملک».
قال (صلّی اللّهُ علیه و آله و سلّم) «کائن فی اُمتی ما کان فی بنی اسرائیل حذو النعل بالنعل و القذّه بالقذّه. و اًنّ الثانی عشر من ولدی یغیب حتی لایری، و یأتی علی اُمتّی نمن لایبقی من الاًسلام اًلاّ اسمُهُ، و لایبقی من القرآن اًلاّ رسمه، فحینئذٍ یأذن اللّه تبارک و تعالی له بالخروج فیظهر اللّه الاِسلام به و یجدّده. طوبی لمن احبّهم و تبعهم، و الویل لمن ابغضهم و خالفهم! و طوبی لمن تمسّک بهداهم!».
فأنشأ نعثل شعراً:

صلّی الاًله ذو العلی علیک یا خیر البشر
انت النبی المصطفی و الهاشمی المفتخر

بکم هدانا ربّنا و فیک نرجوا ما امر
و معشر سمیتهم ائمه اثنا عشر

حباهُم ربّ العلی ثم اصطفاهم من کدر
قد فاز من والا هُم وخاب من عادی الزهر

آخر هم یسقی الظما و هو الاًمام المنتظر
عترتک الا‌خیار لی و التابعین ما امر

من کان عنهم معرضاً
فسوف تصلاه سقر " 3 ".

نکته‌ی قابل تامّل این که درباره‌ی حضرت مهدی(عج) لفظ: یظهر به کار رفته است نه یولد و این، به روشنی نشان می‌دهد که ایشان هم معتقدند، حضرت به دنیا آورده و الان غایب است.

 

 

علامه یافعی‌

 


در تاریخ یافعی آمده است:
محمّد بن الحسن العسکری ابوالقاسم الذی یلقّبه الاًمامیّه «بالحجه» و «القائم» و «المهدی» و «المنتظر» و «صاحب الزمان». و هو عندهم خاتم عشر اًماماً...
ایشان هم معتقد است که حضرت مهدی (عج) متولد شده و غایب است.

1- نور الابصار، ص 168
2- الصواعق المحرقه، ص 208 ابن هجر هیتمی
3- ینابیع المودّه: ج 3، ص 281 - 283؛ قندوزی حنفی از جوینی شافعی در فرائد السمطین، ج 2، ص 132 - 135، ح 431

4- سایت راسخون



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 90/4/26 ساعت 10:30 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت