روزی در مجلس یکی از علما نشسته بودم بحث بر سر امام زمان(عج) بود .

بعد داستانی نقل کرد که  می گفت : من به کشور های زیادی سفر کرده ام از جمله هند ، چین  و  ... روزی شنیدم که در هند مرتاضی است که به راحتی گمشده را پیدا می کنه . من هم رفتم پیشش تا امتحانش کنم . رفتم پیش دیدم فردی که سرش به تنش نمی ارزه . گفتم من یک دوستی دارم (منظور امام زمان (عج) بود) که خیلی وقته او را ندیدم . می خواستم بدانم حالا کجا. مرتاضه گفت چند دقیقه صبر کن . دیدم مرتاض رفت تو حالت حس چند دقیقه شد یک ساعت دیدم حالت چهره مرتاض تغییر کرد و سرخ شد . یک ساعت ، سه ساعت شد بعد از آن حالت بیرون آمد گفت اولا تو تنها دوست آن نیستی و هزاران نفر در سرتاسر جهان دوست آنند و دوم اینکه من آن در جاهای مخنلف دیدم و دقیقا نمی دانم آن کجاست مرتاض گفت او چه کسی است آن عالم گفت امام ما است

مضمون داستان چنین بود ولی  به علت فزاموشی ممکن است بعضی جملات کم وبیش شده باشند

برای سلامتی و تعجیل در فرج آن امام رئوف (عج) صلوات بفرستید و نظرات خود را حتما بیان کنید



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در شنبه 90/4/25 ساعت 9:0 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت