مقایسه رعایت حجاب و بی حجابی

رعایت حجاب
1 پاسخى است به نداى درونى فطرت .
2 نشانه تمدن است نه ارتجاع .
3 در همه ملل رواج داشته و فرهنگ ملى ماست .
4 شخصیت و احترام زن را فزونى مى بخشد.
5 مایه سلامت جسم و آرامش روانى است .
6 مجوز ورود زن به جامعه است نه مانع از آن .
7 باعث استحکام و افزایش نهاد خانواده مى باشد.
8 عامل استوارى جامعه و زمینه ساز ترقّى آن مى باشد.
9 احیاگر ارزشهاى متعالى است .
10 جاذبه زن را بالا برده و استعدادهاى ادبى را شکوفا مى سازد.
11 اجراى قانون الهى است و رضایت خداوند را به همراه دارد.
بى حجابى و فساد
1 با فطرت و تمایلات درونى انسان توافقى ندارد.
2 مایه سقوط ارزش و جاذبه جنس زن مى باشد.
3 شخصیت انسانى زن را بفراموشى سپرده و تنها اذهان را به زیبائیهاى جسمى او متوجه مى سازد.
4 زن را تا حد یک کالا تنّزل داده و او را ابزار تبلیغ کالاهاى بُنجل قرار مى دهد.
5 یکى از نمودهاى عقده حقارت بوده و موجب بسیارى از بیماریهاى جسمى و التهابات روانى مى باشد (آمار مرگ و میر و مبتلایان بامراض ‍ روانى را فزونى مى بخشد).
6 فرهنگ برهنگى ، برهنگى فرهنگى است و از علائم توحش ‍ محسوب مى شود.
7 باعث فرسایش استعدادها و مانع استفاده از نیروى زنان است .
8 اذهان را به شهوترانى متوجه و از ارزشهاى متعالى و تربیت صحیح منحرف مى سازد.
9 بنیان خانواده را سست کرده و آمار طلاق را افزایش مى دهد.
10 بازار مصرف کالاهاى شرکت هاى چند ملیتى را گسترش مى دهد.
11 از حربه هاى خطرناک استعمار است که بارها براى سقوط جامعه ها از آن استفاده شده است .
12 زمینه ساز تسلط همه جانبه بیگانگان مى باشد.
13 زیر پا نهادن قانون واجب الهى است که عواقب خطرناکى را بدنبال دارد.