اگر هر انسانی رتبه ی وجودی خاصّ خود را دارد ، پس چرا در برخی صفات مثل اختیار یا عاقل بودن با هم اشتراک دارند؟
باید توجّه داشت که وقتی گفته می شود هر موجودی تنها یک مرتبه از وجود را اشغال کرده ، به این معنی نیست که مثلاً مرتبه ی دهم وجود ، فاقد کمالات مرتبه ی نهم می باشد ؛ بلکه هر مرتبه از وجود ، کمالات تمام مراتب پایین تر از خود را داراست ولی از نقایص آن منزّه می باشد. لذا گیاه تمام کمالات وجودی جمادات را دارا بوده ، افزون بر آنها دارای حیات و رشد و نموّ و تولید مثل نیز می باشد. حیوان نیز در عین داشتن کمالات جمادات و گیاهان ، دارای کمالی به نام حرکت ارادی و شعور و احساس می باشد. همچنین انسان ، همه ی کمالات موجودات مادون خود را داراست ولی افزون بر آنها از نفس عاقله نیز برخوردار است ؛ و تفاوت اساسی افراد انسانی در شدّت و ضعف و نحوه ی ظهور همین نفس عاقله می باشد. به عبارت دیگر ، نفس عاقله و ناطقه ی انسانی مرتبه ای از وجود است که خود دارای مراتب فراوانی است و هر کسی در مرتبه ای از آن مستقرّ می باشد. امّا انبیاء و ائمه (ع) تمام کمالات جمادات و گیاهان و حیوانات و انسانها را دارا بوده ، افزون بر آنها دارای نفس قدسیّه نیز می باشند ، که به واسطه ی آن دارای مقام عصمت بوده نائل به دریافت وحی یا الهام الهی می شوند. و البته نفس قدسیّه نیز مراتبی دارد که تفاوت مقام انبیاء ناشی از آن می باشد. « مفضل بن عمر گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم راجع به علم امام علیه السلام به آنچه که در اطراف زمین است، با اینکه خودش در میان اتاقى نشسته و پردهاش انداخته است. فرمود: اى مفضل! خداى تبارک و تعالى در پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله پنج روح قرار داد: روح حیات که با آن بجنبد و راه رود ؛ روح قوه که با آن قیام و کوشش کند ؛ روح شهوت که با آن بخورد و بیاشامد و با زنان حلال خود نزدیکى کند ؛ روح ایمان که با آن ایمان آورد و عدالت ورزد ؛ روح القدس که با آن بار نبوت را بر دارد. چون پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله وفات کند، روح القدس از او به امام منتقل شود و روح القدس خواب و غفلت و یاوهگرى و تکبّر ندارد ولی چهار روح دیگر خواب و غفلت و تکبر و یاوهگرى دارند و به وسیله روح القدس همه چیز درک مىشود.» (الکافی، ج1، ص272 )
پس انبیاء و ائمه (ع) به واسطه ی مرتبه ی خاصّ خودشان که روح القدس است ، عصمت و علم غیب داشتند و به واسطه چهار روح دیگر ، با دیگران در صفات بشری شریک بودند. لذا فرمودند: « إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَی ـــــ غیر از این نیست که من هم بشرى هستم مثل شما که به من وحى مىشود.» (الکهف:110) یعنی در مراتب بشری با شما شریک ، ولی در مرتبه ی نبوّت از شما متمایزم.
پس هر آنچه از صفات کمال در جماد و گیاه و حیوان است ، در انسان نیز وجود خواهد داشت و هر آنچه از کمالان در این چهار گروه باشد ، در انبیاء نیز خواهد بود. پس انبیاء عاقلند همچون انسانها و اراده دارند مانند جنبندگان و اختیار دارند مانند همه ی موجودات عالم. چرا که در منطق قرآن کریم تمام خلائق ، حتّی جمادات هم ، مختارند. « ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعینَ ــــــ سپس به آسمان پرداخت، در حالى که به صورت دود بود؛ به آن و به زمین فرمود: بیایید خواه از روى طاعت و رغبت و خواه از روی کراهت و بی رغبتی! آن دو گفتند: ما مىآییم از روى طاعت و رغبت.» (فصلت:
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/1/24 ساعت 12:8 عصر موضوع مناظرات ورفع شبهات | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت