ابتدا اقسام کفر. کفر دو نوع است: یکی کفر از روی لجبازی و عناد که کفر مجود نامیده می‌شود و دیگری کفر از روی جهالت و نادانی و‌ آشنا نبودن به حقیقت. در مورد اوّل دلایل عقل و نقل گویاست که کافر مستحق عذاب است. ولی در مورد دوّم باید گفت: اگر از روی تقصیرکاری نباشد مورد عفو و بخشش خداوند قرار می‌گیرد. پس در هر قضاوتی ابتدا باید حساب قاصر و مقصّر را از هم جدا کنیم.
خداوند در قرآن می‌فرماید: ما چنین نیستیم که رسول نفرستاده (حجت تمام نشده)،‌ بشر را عذاب کنیم.
[1]
با توجه به اینکه در سؤال جنابعالی صحبت از عمل خیر شد؛ باید بدانیم که هر عمل دو جنبه دارد. یکی بعد مفید یا مضر بودن آن به حال دیگران و در اجتماع بشری. و دیگری بعد انتساب عمل به فاعل و انگیزه‌های نفسانی و روحی او در انجام آن عمل. بعد اوّل در دفتر تاریخ ثبت می‌گردد و عمل مفید مورد ستایش افراد و عمل مضر مورد نکوهش آنان خواهد بود. ولی بعد فاعلی و انگیزه‌ای عمل در دفاتر عُلوی و ملکوتی خداوند ثبت و ضبط می‌شود. و آن چه مهم است کیفیت عمل است نه کمیت آن. اعمال کافران ظاهری آراسته و فریبنده دارد. ولی چون برای هدف‌های مادی فردی انجام شده‌ نه برای خدا، چهره ملکوتی ندارد. درست است که برای خداوند فرق ندارد که عامل، خدا را می‌شناسد یا نه و عمل را به چه نیتی انجام می‌دهد؟ ولی برای آن فرد تفاوت دارد، که اگر انگیزه‌اش خدایی باشد، ‌عملش حسن فعلی و فاعلی پیدا می‌کند و به بالا صعود می‌کند و اگر انگیزه‌اش منافع مادی باشد تنها حسن فعلی پیدا می‌کند و به سوی ملکوت خدا بالا نمی‌رود تا عملش صورتی پیدا کند که در آن جهان مایه سعادت و لذت و سرور او باشد.
پس اشتباه است که بپنداریم اعمال کسانی که ایمان به خدا و قیامت ندارند به سوی خدا صعود می‌نماید و وجه علیینی دارد. البته عملی که به منظور احسان و خدمت به خلق و به خاطر انسانیت انجام گیرد در ردیف عملی که انگیزه فقط برای خود است،‌ نیست. با این حال نمی‌توان آن را از نظر ارزش با کاری که به خاطر رضای خدا و انگیزه الهی انجام می‌گیرد، برابر دانست. ولی بعید نیست که خداوند چنین کسانی را بی‌اجر نگذارد.
چنان که در روایات آمده است که خداوند کسانی مثل حاتم طایی را به خاطر کارهای خیری که در دنیا کرده‌اند عذاب نخواهد کرد، یا در عذاب آنها تخفیف خواهد داد.
[2] به عنوان نمونه علامه مجلسی روایتی را نقل می‌کند از امام موسی کاظم ـ علیه السّلام ـ که فرمودند: «در بنی اسرائیل مردی مؤمن همسایه کافری داشت که آن فرد کافر نسبت به همسایه مؤمن خود نیکی و نیک رفتاری می‌کرد. وقتی از دنیا رفت خداوند برای او خانه‌ای از نوعی گل بنا کرد که مانع او از گرمای آتش بود و روزی او از خارج محیطش که آتش بود به او می‌رسید. به او گفته شد این به سبب نیکی و نیک‌رفتاری تو نسبت به همسایه مؤمنت می‌باشد». مرحوم مجلسی پس از نقل این روایت می‌گوید: این روایت دلیل است که عذاب برخی از جهنمیان از کفار به خاطراعمال نیکشان برداشته می‌شود.[3]
به عبارت دیگرعلاقه به خیر و احسان و عدل از آن جهت که خیر و عدل و احسان است بدون هیچ شائبه‌ای، نشانه‌ای از علاقه و محبت به ذات جمیل علی الاطلاق است. بنابراین بعید نیست که این گونه افراد واقعاً در زمره اهل کفر محشور نگردند، هر چند لساناً منکر شمرده می‌شوند.
اکنون یک قسم دیگر را بررسی می‌کنیم. و آن این است که غیر مسلمانانی که موحد و معتقد به قیامت هستند و برای خدا کار می‌کنند وضع‌شان چگونه است؟ مثل ادیسون و پاستور که افرادی مذهبی بوده‌اند و برای رضای خدا گام برداشته‌اند.
طبعاً این چنین مسیحیان متدین از آن جهت که مسلمان نبوده‌اند،‌از برنامه‌های اسلام بی‌بهره بوده‌اند. مثلاً شراب می‌نوشیدند و نماز های پنجگانه نمی‌خواندند. طبعاً از مزایای برنامه‌های اسلام هم محروم بوده‌اند. فرق میان چنین شخص نیکوکاری با مسلمانان نیکوکار این است که کافر نیکوکار از آن جهت که دارای برنامه صحیح نیست، موفقیتش ناچیز است. مثل بیماری است که خودسرانه دارو می‌خورد و تحت مراقبت پزشک نیست. ممکن است داروی شفابخش بخورد و یا مضر و کشنده. پس معلوم می‌شود که ایمان به انبیاء در هدایت و قبولی اعمال تأثیر بسیار زیادی دارد. و نباید انتظار داشت که یک کافر نیکوکار از آن جهت که نیکوکار است هم ردیف یک مسلمان نیکوکار باشد، اگر چه استحقاق پاداش و بهشت را ندارد. از مجموع مطالب بالا بر می‌آید که همه غیر مسلمانان از نظر پاداش داشتن در قبال اعمال خیر یکسان نیستند.
میان غیر مسلمانی که به خدا و قیامت معتقد نیست و غیر مسلمانی که به خدا و قیامت معتقد است ولی از موهبت ایمان به نبوت محروم است، تفاوت عظیم است. دسته دوّم ممکن است با شرایطی به بهشت بروند، چون امکان انجام یک عمل مقبول عند الله را دارند. ولی برای دسته اوّل ممکن نیست، چون مشرک و منکر خدا به واسطه شرک و انکار، باب نجات را برای ابد به روی خود بسته است. ولی همان طور که گفته شد عمل خیر آنها به دلیل اینکه حسن فعلی دارد احیاناً موجب تخفیف در عذاب آنها خواهد شد. ولی اهل کتاب در شرایطی هستند که می‌توانند ولو به طور ناقص عمل صالح انجام داده و نتیجه آن را بیابند.


[1] . سوره مبارکه اسراء، آیه 15.
[2] . مطهری،‌مرتضی، عدل الهی، صفحه 336، چاپخانه سپهر تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوّم، 1352.
[3] . مطهری،‌ مرتضی، صفحه 337، به نقل از بحار الانوار، ج 3، صفحه 377.



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در دوشنبه 90/1/15 ساعت 9:42 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت