ترجمه فارسی ابیاتی از قصیده \ مدارس آیات\ دعبل خزاعی
بر آثار خانههای ویران دلبرانم در عرفات گریستم! و مویه کنان از دیدگانم چون سیلاب اشک باریدم و باریدم.
رشته صبرم پاره شد و آثار خانههای متروک و ویران حبیبانم شعلههای سوزان یادشان مرا سخت در میان گرفت.
این ویرانههای خاموش و متروک خانه عبدالله ـ پدر پیامبر(ص) ـ در خیف است و خانه پیامبر آن سرور مردمان که مردم را به نماز فرا میخواند.
خانههای علی و حسین و جعفر صادق و حمزه و امام سجاد خانههای عبدالله بن عباس و برادرش فضل که محرم راز رسول خدا بود. خانه امام حسن(ع) و حسین(ع) دو فرزندزاده پیامبر آن دو فرزند وصی پیامبر، علی که وارث علم خداوندی و صاحب همه خوبیها و زیباییها بود. این خانههای ویران و متروک جایگاه نزول وحی الهی بر احمد، موعود کتب آسمانی بود.
اینها آثار خانههای متروک کسانی است که مردم با نور هدایتشان راه مییافتند و لغزش و کژی از آنان دور بود.
خانههایی که مهبط جبرئیل امین بود؛ آن پیام آور وحی الهی که از جانب خدا با سلام و برکتها بر پیامبر نازل میشد.
آن خانهها محل نزول وحی خدا گنجینه علم او و راه روشن هدایت بود.
خانههایی که محلّ نماز و روزه بود و جایگاه تقوا و پاکی و خوبی ها.
خانههایی که ستم ستمگرانِ گردن کش ویرانشان کرده است نه گذر روزها و سال ها.
دمی درنگ کنای همراه! تا از این خانههای خاموش و متروک که اهل آنها پراکنده و اندک گشتهاند بپرسیم: از تجدید عهد شما با نماز و روزه چه سالهای دور و درازی گذشته است!
بپرسیم: کجایند کسانی که دست بیدادگر غربت آنان را پراکنده ساخته است؟ کجایند شاخههای درخت نبوّت که دستهای جفا کار آنها را شکسته و هریک را به سویی افکنده است!
ایشان وارث پیامبرند هرگاه نسبت خویش را بیان کنند و بهترین سرور مردمند و والاترین پاسداران حق.
اگر در نمازهای خود خداوند را به نام آنان نخوانیم نمازمان را قبول نمیکند.
و دشمنان اهل بیت مردمانی غاصب و منکر حق و کینه توزند که خونخواه پدران کافر و مشرک خود هستند.
اینان چگونه میتوانند دوستدار پیامبر و خاندان او باشند در حالی که پیامبر و اهل بیتش در دل آنان آتشی سوزان افکندند!
آنان در سخن نرم گفتارند ولی دلهایی پر از کینه و بغض دارند.
اگر استحقاق مقام خلافت جز به دلیل خویشاوندی و قرابت محمّد ْ ثابت نمیشد پس بنی هاشم در خویشی و نسبت با پیامبر از دیگران پیشتر و به خلافت شایسته ترند.
باران رحمت حق بر قبر شریفی [قبر پیامبر ْ] که در مدینه است ببارد; حریم امنی که سرچشمه زلال برکات الهی است.
آنجا مرقد پیامبر هدایت است. درود و سلام خداوند بر او و سلام و درود پاک ما نیز بر روح قدسی آن پیامبر رحمت باد!
ای فاطمه! اگر به خاطر میآوردی که روزی حسین تو در کنار شط جاری فرات لب تشنه جان خواهد داد بیدریغ بر چهره میکوفتی و سیل اشک از دیده جاری میکردی!
فاطمه!ای گرامی دخت پیامبر نیکی! برخیز و مویه کن! مویه کن بر اختران سوخته آسمان نبوّت و امامت که (چندان به خاک تیره فرو ریختند سرد که گفتی دیگر زمین همیشه شبی بیستاره ماند).
برخیز و مویه کن برگورهای غریبی که در کوفه و مدینه و فخ است. درود و سلام من بر آنها باد!
و مویه کن بر گوری دیگر که در سرزمین جوزجان است و گوری در باخمراء زیر سپیدارهای بلند غریب و تنها افتاده است.
مویه کن بر مزار غریب آن پاک نهاد امام کاظم(ع) در بغداد که خداوند در غرفههای بهشتش جای داده است.
- چون دعبل به این قسمت از قصیده رسید امام رضا(ع) به او فرمود:
- آیا میخواهی در این جا دو بیت به قصیده تو بیفزایم تا شعر تو در بیان مصایب و غربت و پراکندگی ما اهل بیت کامل گردد؟
- دعبل جواب داد: (آریای فرزند رسول خدا).
- امام رضا این دو بیت را در همان وزن و قافیه قصیده گفت:
و قبر بطوس یا لها من مصیبة |
|
توقد بالأحشاء فی الحرقات |
إلى الحشر حتى یبعث الله قائما |
|
یفرج عنا الهم و الکربات |
ترجمه: مویه کن بر قبر غریبی که در طوس است! وای از این مصیبت که تا صبح حشر دلها را در آتش اندوه میگدازد تا آن که خداوند قائم را برانگیزد و او بار سنگین دردها و رنجها را از دوش ما بردارد!
- دعبل پرسید: فدایت شومای فرزند رسول خدا! این قبری که در طوس است از آن کیست؟
- امام جواب داد: قبر من است!
- امام دعبل را از این حقیقت آگاه ساخت که آن حضرت را در طوس شهید خواهند کرد. آن گاه فرمود:
- بدانای دعبل! مدت زیادی نمیگذرد که شهر طوس محل رفت وآمد شیعیان ما برای زیارت قبرِ به غربت افتاده من خواهد شد و هرکس مرا زیارت کند در روز قیامت همدم من خواهد بود و گناهانش آمرزیده میشود.
آن گاه دعبل قصیده خود را ادامه داد:
علی بن موسی الرّضا امام راستین ما است خداوند امور او را اصلاح و آسان گرداند و بهترین درودها را بر او بفرستد.
فغان و فریاد! مویه کن بر دردهای سهمگین و ویرانگری که هرگز نمیتوانم شدّت آن را بیان کنم.
اندوهاندوه! مویه کن بر گورهایی که در کنار نهری در کربلا است. اینها قبور کسانی است که روزی در کنار فرات فرود آمدند تا غبار و خستگی سفر را از تن خود بزدایند… و شادمان در حجله شهادت خفتند.
آنان در کنار فرات لب تشنه جان باختند.ای کاش من نیز در میان ایشان جان میسپردم.
دردا که روزگار ستمگر چنان بر آنان شبیخون زد که دیگر خانههای ایشان را نمیبینی مگر متروک و خاموش و خالی از تردّد!
دریغ و درد! هر یک از آنان در کنج غربتی افتادهاند جز چند نفری که در مدینه ماندهاند امّا آنان نیز در طول زندگی همواره پای در کمند بلا و گرفتاری بوده و از آفت روزگار زار و نزار زیستهاند!
این بزرگ زادگان اگر روزی به مفاخره برخیزند نامِ نامی محمّد و جبرئیل و قرآن و علی والا مقام و فاطمه زهرابهترین دختران عالم را میآورند و خویشتن را به آنان نسبت میدهند.
به زودی تَیم و عدی درباره آن بیعت زشت و نامبارکشان مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت.
آنان پدران ائمّه را از حقوق مسلّم خویش بازداشتند و فرزندانشان را آواره و سرگردان ساختند.
و هم آنان بودند که زمام امور خلافت را از کف هدایتگرِ علی ـوصی محمّدـ گرفتند و با تکیه بر خدعه و نیرنگ از مردم بیعت گرفتند.
مولای آنان برادر و همتای محمّد است; امام ابوالحسن علی که مایه شادمانی و رهایی از غمها و دشواریها و کژیها است.
مرا در محبّت خاندان پیامبر ملامت مکن! که آن کریمان برای همیشه عزیزمنند و اعتماد من به آنها است.
آنان را برای هدایت خویش برگزیدهام چرا که در هر حال بهترین برگزیدگانند. در راه عشق و محبّت آنان از همه چیز و همه کس گسستم و از روی صدق و راستی به ایشان پیوستم و خویشتن را تسلیم امر آن سرورانم کردم.
خداوندا! معرفت و بینش مرا در عشق آل محمّد بیشتر کن و محبّت ایشان را توشه راه آخرت و بهترین حسنات من قرار بده و بر آن بیفزای.
باور کنید من رهرو و دلداده آنانم و با دشمنان آنان دشمنم و در غم آنان برای همیشه محزون و اندوهگینم!
نا آشنایان و دورترین خویشانم را اگر از عاشقان و دلدادگان شما آل محمّد باشند دوست میدارم و خاندان و دخترانم را اگر گوهر محبّت و ولایت شما را در گنجینه دل نداشته باشند از خویش میرانم!
ای چشم اشکبار! در غم آن عزیزان گریه کن! اکنون هنگام آن است که بر این غمهای جانکاه اشک بباری و سیلاب روان کنی.
پیوسته در طول زندگی از دشمنان آل محمّد بیمناک بوده ام. امید آن دارم که پس از مرگ در سایه شفاعت ایشان از خوف قیامت ایمن باشم.
چون دعبل این بیت را خواند امام رضا فرمود: خدا تو را از ترس بزرگ (ترس روز قیامت) ایمن گرداند ای دعبل!
آن گاه دعبل ادامه داد:
آیا نمیبینی که سی سال است روز و شب من با اندوه و حسرت میگذرد؟!
حق ایشان (آل محمّد) را در دستهای خیانتکار دیگران میبینم که به غارت میرود و میان بیگانگانِ غاصب تقسیم میشود در حالی که دست این مظلومان از حق خویش تهی و خالی مانده است!
وقتی دعبل این بیت غم انگیز را خواند امام رضا گریست و فرمود: راست گفتیای دعبل!
دعبل افزود:
فغان و درد! آن گاه که خون بنی هاشم به ناحق ریخته شود! دستهای خود را به سوی قاتلان دراز میکنند در حالی که دستشان از انتقام جویی و خونخواهی بسته است!
چون دعبل به این بیت از قصیدهاش رسید امام رضا دست هایش را برگرداند و فرمود: آری! به راستی که دستان ما بسته است!
اگر امیدوار و آرزومند آن کسی نبودم که امروز و فردا خواهد آمد قلبم از این همه اندوه و درد پاره پاره میشد.
بی تردید آن امام ظهور خواهد کرد. او به نام خداوند و با برکات بیکران الهی قیام خواهد کرد.
آن امام حق و باطل و راستی و ناراستی را در میان ما آشکار خواهد کرد و نیکان را پاداش خواهد داد و بدکرداران را به کیفر خواهد رساند.
- امام رضا با شنیدن این ابیات بسیار گریست. سپس به دعبل فرمود:ای دعبل! روح القدس این بیت را بر زبان تو جاری ساخته است. آیا میدانی این امام کیست؟
- دعبل گفت: نه! البته فقط شنیدهام که امامی از شما قیام میکند و زمین را از عدل و داد پر میکند.
- امام فرمود: امام پس از من، پسرم محمد است، و پس از محمد، پسرش علی، و پس از علی پسرش حسن و پس از حسن پسرش قائم است و اوست که در دوره غیبتش انتظارش میبرند و چون ظاهر شود فرمانش برند. پس زمین را از عدل و داد پر میکند همچنانکه از ظلم و ستم پر شده بود. و اما اینکه کی قیام میکند خبر از وقت است [که درست نیست]. این را پدرم برایم گفت، به نقل پدرانش از رسول خدا(ص) که فرمود: او [قائم] مثل قیامت است که به نحو ناگهانی میآید.
دعبل ادامه داد:
هرگاه سخنی نیک گفتم بدخواهان با حرفهای ناروا به انکارم برخاستند و حقیقت را با سخنان گزاف و شبهه انگیز پوشاندند.
جانم از گفت و گو و جدالِ پیوسته و بیهوده با آنان به تنگ آمده است و از آنها دوری میکند. دیگر بس است مرا اشکهایی که از سر حسرت و اندوه از دیده باریدم!
ای وارثان علم پیغمبر!ای آل محمّد! سلام بر شما سلامی همیشگی چونان بوی خوش بهار!
جان شیفته من در سایه دولت عشق شما همواره ایمن زیست. امید آن دارم که عشق پاک شما در لحظات سنگین مرگ نیز به دادم برسد.
منبع:
سایت ویکی شیعه
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 102/7/2
ساعت 11:25 صبح موضوع |
***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
پیراهن امام رضا (ع) کنیز دعبل خزایی را شفا داد
دعبل خزاعی شاعر معروف اهل بیت علیهم السلام قصیده معروف «مدارس آیات» را در محضر امام رضا علیه السلام در مرو خواند. امام رضا علیه السلام طبق نقل ابوالفرج ،هنگام خواندن قصیده به شدت گریه کرد و سه مرتبه بیهوش شد.امام رضا علیه السلام بعد از ستایش دعبل که شرح آن خواهد آمد، کیسه ای که در آن صد دینار رضوی (روایت دیگر ششصد دینار) وجود داشت به دعبل داد. هنگامی که دینارها را به دعبل دادند. دعبل از گرفتن آنها امتناع ورزید. وی گفت من به طمع درهم و دینار شعر نگفتم. دینارها را رد کرد. دعبل از خادم حضرت خواست تا به حضرت عرض کند به جای دینارها یکی از لباس های حضرت را به عنوان تبرک به وی بدهد. امام پیراهنی را که در آن هزار بار قرآن را ختم کرده بود به همراه کیسه دینار به وی عطا نمود و فرمود دینارها را نیز بگیر که روزی به آنها نیازمند خواهی شد. دعبل هدایای علی بن موسی علیه السلام را گرفت و راهی وطن خویش عراق و کوفه شد. در بین راه در نزدیکی نیشابور راهزنان قافله ای را که دعبل همراه آنان بود مورد غارت قرار دادند، کتف های آنان را بسته و اموال آنان را به سرقت بردند. دزدها که شیعه نیز بودند در هنگام تقسیم اموال شعر دعبل را زمزمه نمودند. دعبل پرسید این قصیده از کیست؟ گفتند از دعبل خزاعی. گفت من همان دعبل هستم. دعبل را به نزد رئیس دزدان که بالای تپه ای در حال نماز بود بردند وی از دعبل خواست تمام قصیده را بخواند وقتی دعبل قصیده را خواند، وی و همراهانش را آزاد و اموال مسروقه را به آنان باز گرداندند. دعبل به همراه قافله راه خویش را ادامه دادند.
دعبل به قم رسید؛ مردم قم که از قصیده وی با خبر شده بودند از وی خواستند تا قصیده خود را بخواند. وی در مسجد جامع قم در حضور انبوه جمعیت قصیده «مدارس آیات» را قرائت نمود. مردم قم با خبر شدند که امام رضا علیه السلام پیراهنی را به عنوان تبرک به دعبل هدیه داده است. از وی خواستند پیراهن را به آنان به ده هزار درهم بفروشد. دعبل به خاطر تبر کی بودن پیراهن راضی به فروش آن نشد. قمی ها راضی شدند بخشی از پیراهن را به آنان بفروشد. لیکن دعبل از هیچ مقدار آن پیراهن صرف نظر نکرد. به راه خود به سمت عراق ادامه داد. بعد از خروج از قم در بین راه مورد هجوم جوانان قمی قرار گرفت که پیراهن تبر کی را به زور از دعبل گرفتند! دعبل برای بازپس گیری پیراهن به نزد ریش سفیدان قم بر می گردد. لیکن قمی ها راضی به پس دادن آن نمی شوند. در نهایت دعبل به قسمتی از آن پیراهن راضی شد(طبق نقل أبو الفرج دعبل به آنها گفت پیراهن غصبی برای شما فایده ای نمی بخشد. آنگاه آنان سی هزار درهم دادند و با رضایت دعبل قسمتی از پیراهن را گرفتند) به سمت کوفه حرکت کرد. هنگامی که به کوفه رسید تمام خانه و زندگی اش به غارت رفته بود و هیچ چیزی در خانه نداشت. در این هنگام به یاد سخن امام رضا علیه السلام افتاد که فرموده بود این کیسه دینارها را بپذیر. دعبل با دینارهای هدیه ای امام رضا علیه السلام دوباره زندگی خویش را سامان بخشید.
دعبل کنیزی داشت که چشمان وی آسیب دیده بود به طوری که چشم راست آن اصلاً دید نداشت و از آن نا امید شده بودند. آنان چشم چپ وی را مداوا می نمودند. هنگامی که قسمتی از پیراهن را به چشمان کنیز کشیدند، هر دو چشم وی بهبود یافت به طوری که هیچ گونه آثار بیماری در آنها مشاهده نمی شد
منبع :
امام رضا علیه السلام الگوی زندگی/حبیب الله احمدی
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 102/7/2
ساعت 11:5 صبح موضوع |
***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
عید سعید فطر مبارک باد
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
*??با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما روزه داران و عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن عید سعید فطر به جنابعالی و خانواده محترمتان*
?بشتابید که فرصت ها چونان ابر می گذرد
?عاشقان و ارادتمندان حسینی
*?عملی کوثرانه و صدقه فوق جاری*
ازمال زندگی روزمره مان،، برای سلامتی وتعجیل درفرج مولایمان درتوسعه حرم امام حسین علیه السلام درساخت وتکمیل صحن حضرت زینب س تل زینبیه مشارکت نماییم
??????????????????????
?? پرداخت هدایا و نذورات به نیابت از شهدا و درگذشتگان جهت ساخت و توسعه اعتاب مقدسه برای آسایش و رفاه زائران
??????????????????????
? مشارکت در طرح توسعه حرم امام علی (علیه السلام) مزین بنام صحن و شبستان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
?? شماره کارت ملی واریز برای تامین سیمان صحن حضرت زینب سلام الله علیها بنام ستادتوسعه وبازسازی عتبات 6037991899659845
? لطفا پس از واریز هر مقدار مبلغ برای پیگیری حتما تصویر فیش واریزی را به شماره: ستادبازسازی عتبات خوزستان امیدیه
در پیام رسان ایتا ووات ساپ ارسال نمایید
?? شماره ایتا و تماس :
09165790054
09160600383
09166510383
این متن را به اشتراک بگذارید و در نشر معارف اهلبیت علیهم السلام یاور امام حسینی ما باشید??
ستاد بازسازی و توسعه عتبات عالیات شهرستان امیدیه
http://atabatomd.blogfa.com
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در جمعه 102/2/1
ساعت 2:16 عصر موضوع |
***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
در آخر زمان قلب مومن آب می شود
متن:
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مُحِبّاً لِأَوْلِیائِک وَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِک مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِیائِک یا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیین [1]
ترجمه:
ای خدا مرا در این روز محب دوستانت و عدو دشمنانت قرار ده و در راه و روش به طریقه و سنت خاتم پیغمبرانت بدار ای عصمت بخش دلهای پیغمبران.
خدایا در این ماه رمضان مرا طوری قرار ده که خوبان را دوست داشته باشم، و دشمن دشمنانت باشم، اگر من به چیزی امید داشته باشم که آن چیز در قیامت باعث نجات من بشود این است که خوبان را دوست دارم، افراد اهل تقوی را دوست دارم شما هم باید همینطور باشید؛ اگر یک فرزند شما طلبه هست و اهل نماز و... و یکی بی نماز هست و بی تقوی، باید فرزند اهل تقوی و نمازتان را دوست داشته باشید چگونه به حقیقت ایمان برسیم
حدیث:
در روایت آمده است؛ هیچ کدام از شما به حقیقت ایمان دست نیابد مگر آن گونه گردد که برای رضای خدا دورترین افراد بخود را دوست بدارد، و نزدیکترینشان را برای رضای خدا؛ دشمن بدارد [2]
نشانه اهل نجات
حدیث:
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: « إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِیک خَیراً » اگر خواستی بدانی که اهل بهشت هستی یا جهنم به قلبتمان مراجعه کنید « فَانْظُرْ إِلَی قَلْبِک فَإِنْ کانَ یحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ » ببین اگر اهل خیر را دوست داری؛ افراد نماز شب خوان را دوست داری بدان که در تو خیر هست و انشاء الله اهل نجات خواهی بود [3]
خاطره:
زمانی در قم بودم دیدم دختران دبیرستانی از مدرسه به منزل می رفتند و همه رو هایشان را گرفته بودند و با حجاب بودند و خیلی خوشحال شدم و وقتی به تهران برگشتم به طلبه ها گفتم: اگر می خواهید زن بگیرید از قم زن بگیرید در تهران همچین دخترانی پیدا نمی شود و آفرین بر این مدیر، این مدیران را باید مورد تقدیر قرار داد و از ایشان تشکر کرد. زمانی که من می خواستم عروسی کنم [حدود 58 سال قبل]، مهر خانواده من هزار تومان بود و یکی از دوستان، که هم مباحثه من بود به من گفت: برای من هزار تومان زیاد هست و گفت من 500 تومان بیشتر ندارم و رفت از شاه عبد العظیم همسری اختیار کرد و الان از آن زن چهار پسر دارد، دو تای ایشان طلبه شده اند.
حالا شما هم به قلبتان رجوع کنید اگر زنان محجبه و مومن را می بینید و از این که ایشان با حجاب هستند خوشحال می شوید بدانید که در شماخیری یافت می شود و اگر زنان بد حجاب را می بینی و ناراحت نمی شوید و غصه نمی خورید معلوم می شود که تو اهل خیر نیستی.
حدیث:
در حدیث آمده است که در آخر زمان قلب مومن آب می شود گفتند: چطور؟
فرمودند: منکر را می بیند و قدرت بر تغییر ندارد [4]؛ دختران بد حجاب را می بیند و قلب او از غصه می سوزد ولی قدرت بر تغییر ندارد می بیند که سگ را بغل گرفته و تذکر می دهد ولی در جواب او می گویند: من روزی سه بار آن را می شویم غافل از این هست که نجس العین که پاک نمی شود\
ادامه مطلب ... http://atabatomd.blogfa.com/post/108
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 102/1/27
ساعت 9:35 صبح موضوع |
***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
چرا به بازسازی عتبات عالیات کمک کنیم؟
ما برای انجام تکلیف الهی و تقرب به ذات اقدس حق، همچنین برای بیان صدق ایمانمان به بازسازی اعتاب مقدسه کمک می کنیم و در این راه از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد
ضمن اینکه قرآن کریم در سوره مبارکه حج آیه 32 به مسئله بزرگداشت آثار اولیاى الهى اشاره کرده است وآن را دلیل تقواى قلوب مىداند، آنجا که می فرماید: "وَمَن یُعَظِّم شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِن تَقوَى القُلُوبِ"؛
"و هر کس شعائر دین خدا را بزرگ و محترم دارد، این، صفت دلهاى باتقواست."
شعائر جمع شعیره، به معناى دلیل و علامت است.
شعائر الله؛ یعنى امورى که دلیل و علامت و نشانه به سوى خداست و هر کسى که مىخواهد به خدا برسد با آن دلیل و نشانه مىتواند به خدا برسد. این موضوع گاهی در صفا مروه است
"إِنَّ الصَّفا وَالمَروَةَ مِن شَعآئِرِ اللَّهِ"؛ سوره بقره آیه 158؛ "همانا صفا و مروه از شعائر دین خداست."
و گاهی در قربانگاه تحقق پیدا میکند ، باشترى که براى نحر به منى برده مىشود: "وَالبُدنَ جَعَلناها لَکُم مِنشَعآئِرِ اللَّهِ"؛ سوره حج، آیه 36؛ "و نحر شتران فربه را از شعائر دین خدا مقرر گردانیدیم."
همه ما می دانیم که بزرگداشت اولیاء الهی راه های متعددی دارد از جمله :
الف) حفظ و نگهداری سخنان و دستورات و آثار آنها و عمل به فرمایشات آنها.
ب) احترام به مقام و موقعیت معنوی شان و پاس داشت ایام ولادت و شهادت آنها.
ج) زیارت مراقد و قبورشان با نهایت احترام و ادب.
د) حفظ و تعمیر قبور و مضاجع شریفشان و رعایت حرمت آنها در ساختن زیارتگاه هایی که در شأن آنها باشد.
ادامه مطلب....
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در جمعه 101/12/12
ساعت 9:5 صبح موضوع |
***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت