- نواختن ساز و موسیقی
حضور دستجات موزیک که شامل طبالها، نقارهچیها، شیپورچیها و... میشدند در ایام خاص بهویژه اعیاد و نواختن موزیک و موسیقی به فراخور آن روز جزئی از رسومات برپایی و برگزاری جشنهای همچون عیدغدیر بوده است که میتوان تفاوتهایی در آلات و سبک نواختن آن را به تمامی دورهها نسبت داد. به ظاهر استفاده از آلات موسیقی مانند طبل و شیپور و نواختن آن به جهت برپایی سرور و شادمانی بیشتر از سوی عمال حکومتی ترتیب داده میشد؛ به طوری که در گزارشات متعددی راه افتادن چنین گروه و دستههای موزیک به همراه توصیف و مراسمهای خاص و جشنهای است که از سوی شاهان و حاکمان برگزار شدهبود. آنچه مسلماست استفاده از اینگونه آلات موسیقی در گذشته میتوانسته کارکردهای همچون: اطلاعرسانی و اعلان و آگاهی مردم و در مواقعی رونقبخشیدن به جشن و به همراه آوردن شادی و نشاط در ایام خجسته و میمون و... داشته باشد. نواختن طبل و شیپور در زمان آغاز مراسم قربانی و یا اعلام وقت سال تحویل، اعلام آغاز و پایان جنگها، اعلام اذن دخل شاه برای مراسم سلام عام و یا نواختن آن در هر صبح و شام برای مشخص نمودن و اعلام طلوع و غروب آفتاب و... . ، گونههای از این دست بوده است.
- شلیک توپ
هرچند به هنگام آتشبازی در روزهای جشن از مهمات و آلات و ادوات جنگی چون باروت، تیر و تنفنگ و توپ استفاده فراوان میشد، اما شلیک توپ به شمارش عدد صدوده، عدد رسمی بود که در دوره قاجار متداول و رواج پیدا کرد. این رسم قانونی در دو روز خاص، ولادت باسعادت حضرت امیر(ع) و روز عیدغدیر به مورد اجرا گذاشته میشد. انتخاب عدد صد و ده نیز به سبب منسوب بودن آن به نام گوهربار این امام همام بوده است.
در همین رابطه و به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه به شماره 139، 25 ذیحجه 1299 ه . ق «در روز پنجشنبه هیجدهم این ماه که روز عیدغدیر بود، ولیعهد دولت علیه در اطاق نقاشخانه دیوانخانه مبارکه به نیابت اعلیحضرت به سلام نشستند و سایر صاحب منصبان نظام، خوانین و اعیان و اشراف و... و عمال شرفیاب حضور گردیده به قانونی که معمول و متداول این دولت علیه است، یکصد و ده تیر توپ مخصوص این عید است شلیک نمودند و بعد از آن خطیب ادای خطبه مقام اعلیحضرت پادشاهی نمود و عموم اهل اسلام به سلامتی وجود مبارک اظهار مسرت و شادمانی و شکرگزاری نموده مراسم عیش و جشن و خرسندی این عید عزیز را بهعمل آوردند.»
- اهداء خلعتی و دیگر هدایا حکومتی
درگذشته رسم براین بود که مقامات عالی رتبه کشوری به پاس خدمتگزاریهای صدیق و چاکران واقعی دیوانی و درباری و یا به منظور اعلام بقاء در حکومت و دادن انعام به جهت مدح و ثنای پادشاهی و گاهی در مراسم خاص سلام شاهی در ایام اعیاد و جشنهای ملی و مذهبی، خلعتهای به رسم حکومتی به عمال و رجال لشکری و نظامی، دیوانی و درباری اهدا میکردند. این خلعتیها شامل مواردی چون: لباس رسمی، قطعه جواهر، لباده، شمشیر و اسلحههای جواهرنشان، سکههای طلا و اشرفی و... میشد.
عید غدیر نیز ازجمله اعیادی بود به واسطه جشنی که در دربار و به سفارش شاهان و سلاطین ترتیب داده میشد، خلعت و هدایایی به عمال و رجال حکومتی اهداء میشد. در کتاب افضلالتواریخ به قلم غلامحسین افضلالملک آمده است: «به منتظمالدوله سردار مکرم وزیر قورخانه مبارکه و در شب عید غدیر یک ثوب (جامه) سرداری تنپوش همایون مرحمت شد.». به فراخور رسم و رسومات اهداء خلعت و هدایای چنین ایامی، عامه مردم نیز در مناسبات میمون و خجسته خود با فرارسیدن این عید هدایایی را برای خویشان و بستگان خود ارسال میکردند. به عنوان مثال: در برخی رسومات مربوط به ازدواج در میان ایرانیان در اولین عید پس از جشن نامزدی هم از طرف خانواده داماد و هم عروس هدایای رد و بدل میشود. کت و شلوار، ساعت. چند کله قند و چند شاخه گل ازجمله هدایایی است که از طرف خانواده عروس برای داماد فرستاده میشود.
- منوچهر فرمانفرما؛ خون و نفت؛ نشر ققنوس، تهران، 1378، ص 409.
- کبیر، همان، ص 339.
- فقیهی، همان، ص 470.
- فیودورکووف؛سفرنامه بارون فیودورکووف؛ ترجمه اسکندر ذبیحیان، انتشارات فکر روز، 1372، ص234.
- مرتضی کامران؛ دیدهها، شنیدهها: خاطرات میرزا ابوالقاسم خان کمالزاده؛ نشر البرز، تهران، 1370، ص 293.
-باباصفری؛ اردبیل؛ انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، 1371، ص 121.
- پ، آمده ژوبر؛ مسافرت در ارمنستان و ایران؛ ترجمه علیقلی، بیجا 1347، ص 262.
- ویلیام فرانکلین؛ مشاهدات سفر از بنگال، ایران؛ ترجمه محسن جاویدان، انتشارات دانشگاه تهران، تهران 1308، ص 18.
- روزنامه وقایع اتفاقیه؛ سال 1269، شماره 139، ص 2.
- غلامحسینافضلالملک؛ افضلالتواریخ؛ منصوره اتحادیه (نظام مافی)، سیروس سعدوندیان، نشر تاریخ ایران، تهران، 1361، ص 368.
- سیداحمد وکلیلیان؛ رمضان در فرهنگ مردم؛ چاپخانه تک چاپ، بیجا، 1370، ص 171-170.
- عبدالحسین نوایی؛ ایران و جهان؛ نشر هما، تهران، 1364، ص 361.
- صفری، همان، ص 114.
- محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ حماسه کویر؛ امیرکبیر، تهران، 1357، ص 145.
- سایت راسخون
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در پنج شنبه 92/7/25 ساعت 2:0 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
- آتش افروختن (آتش بازی) و آذین بستن شهر
یکی از رسمهای رایج در روزهای عید و جشن افروختن آتش و یا به عبارتی آتش بازی بود. آتشبازی در دورههای مختلف به گونههای خاصی به اجراء گذشته میشد در برخی دورههای تاریخی به شیوه شبهای عید باستانی آتش افروخته میشد و در برخی دیگر با استفاده از مواد محترقه و سوختی چون باروت و نفت سفید این مراسم انجام میشد.
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، معزالدوله به منظور برپایی جشن عید دستور داد در این روز همة شهر را آراسته و آذین بندند و آتش عظیم برپا کنند. به ظاهر در گذشته آخرین آذین بستن شهرها به وسیله پارچههای رنگین صورت میپذیرفته به طوری که نصب پلاس که همان پارچه به پشمی و به احتمال زیاد سیاه رنگ، علامت و نماد سوگواری محسوب میشده و پارچه نفیس و زیبا آویختن علامت سرور. چراغانی کردن بازارها، معابر و کوچه شیوه دیگری برای آذینبستن محلهها و شهرها به هنگام جشن بود. اجناس و قطعات زرق و برقدار، کاغذهای سبز و فانوسهای الوان که از سقف و دیوار دکانها آویخته میشد نوعی دیگر از این چراغانی و آذین بستنها بود. استفاده از چهلچراغهها، شمع و فانوسهای رنگی در دوره قاجاریه بسیار متداول بود. این روش بدان سبب بود که در آن موقع چراغ برق و یا به عبارتی برق شهری به این اندازه تولید نمیشده که بتوان چراغانی شهر را در چنین ایامی انجام داد از همین رو چهلچراغ، شمع و فانوسهای رنگی استفاده میکردند. به این نکته نیز باید اشاره نمود که در این روز و همه اعیاد مهم مذهبی، بازارها و مغازهها با کشیدن پارچههای رنگین بر سردر دکانها و روشنکردن چراغهای رنگارنگ آذینبندی میشدند ولی چراغانی و آذین مفصل و با شکوه، مخصوص روزه پانزدهم شعبان روز میلاد حضرت حجه(عج) بود.
- منوچهر فرمانفرما؛ خون و نفت؛ نشر ققنوس، تهران، 1378، ص 409.
- کبیر، همان، ص 339.
- فقیهی، همان، ص 470.
- فیودورکووف؛سفرنامه بارون فیودورکووف؛ ترجمه اسکندر ذبیحیان، انتشارات فکر روز، 1372، ص234.
- مرتضی کامران؛ دیدهها، شنیدهها: خاطرات میرزا ابوالقاسم خان کمالزاده؛ نشر البرز، تهران، 1370، ص 293.
-باباصفری؛ اردبیل؛ انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، 1371، ص 121.
- پ، آمده ژوبر؛ مسافرت در ارمنستان و ایران؛ ترجمه علیقلی، بیجا 1347، ص 262.
- ویلیام فرانکلین؛ مشاهدات سفر از بنگال، ایران؛ ترجمه محسن جاویدان، انتشارات دانشگاه تهران، تهران 1308، ص 18.
- روزنامه وقایع اتفاقیه؛ سال 1269، شماره 139، ص 2.
- غلامحسینافضلالملک؛ افضلالتواریخ؛ منصوره اتحادیه (نظام مافی)، سیروس سعدوندیان، نشر تاریخ ایران، تهران، 1361، ص 368.
- سیداحمد وکلیلیان؛ رمضان در فرهنگ مردم؛ چاپخانه تک چاپ، بیجا، 1370، ص 171-170.
- عبدالحسین نوایی؛ ایران و جهان؛ نشر هما، تهران، 1364، ص 361.
- صفری، همان، ص 114.
- محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ حماسه کویر؛ امیرکبیر، تهران، 1357، ص 145.
- سایت راسخون
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 92/7/24 ساعت 2:0 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
پس از انقراض سلسله قاجاریه و روی کارآمدن رژیم پهلوی که به شدت مخالف برپایی و برگزاری آیینها و رسومات مذهبی در آن زمان بود و با آن برخورد شدید و مانع تراشی میکرد؛ این عید به مانند گذشته در میان مردم با جدیت بیشتر به مورد اجرا گذاشته میشد. البته لازم به ذکر است این رژیم برای سرپوش گذاشتن به برخی رفتارهای غیردینی و ضد انسانی به مانند کشف حجاب و اعلام این مسئله که سیاست آنها هیچگونه مقاربتی با شعائر دینی ایرانیان ندارد به صورت نمایشی و برای عوامفریبی به صورت رسمی به برگزاری عید اقدام میکردند و در چنین مراسمی حضور و شرکت میجستند.
در همین رابطه در کتاب تاریخ بیست ساله ایران به قلم حسین مکی آمده است: «کشتار دستهجمعی مشهد و دستگیری و محاکمه عدهای از علما و محکوم کردن جمعی در دادگاههای نظامی و صدور مجازات سنگین و حکم اعدام عدهای، رفته رفته در کشور موجب گفتگوها و ابراز نارضایتیهایی شد و نسبت به دیانت رضاشاه ابراز تردید گردید. زیرا مخالفین آنچه در صحن حضرت رضا(ع) و اطراف آن واقع شده بود با آب و تاب فراوان برای افراد و آحاد ملت بیان میکردند و مردم هم این همه قساوت و خونریزی را تقبیح میکردند؛ مخصوصاً که احترام آستان قدس رضوی را رعایت نکرده و در محلی که همواره حتی محل بست مجرمین بود و حکام وقت نسبت به مجرمینی که بست مینشستند معترض آنها نمیشدند، حال چنین خونریزیهایی شده، بسیار سوءاثر بخشید و تا مدتها صحبت روز مردم بود. رضاشاه برای آنکه در این مورد مطلبی گفته باشد و خود را معتقد به دیانت اسلام وانمود سازد در سلام عید غدیر در پاسخ تبریک رئیس مجلس (محتشم السلطنه) مطالبی بیان نمود که اطلاعات در یک ربع قرن در این باره چنین نوشته است:
«تمدن کنونی با شرایع و اصول دینی مغایرت ندارد: روز 11 اسفند 1315 مراسم سلام عید غدیرخم با جلال بسیاری در کاخ گلستان منعقد گردید. پس از عرض تبریک از جانب مرحوم اسفندیاری رئیس مجلس شاه فقید چنین گفت. «خیلیها در اشتباه هستند و تصور میکنند معنی تجدد و اخذ تمدن امروزی دنیا این است که اصول دیانت و شرایع را رعایت نمایند و یا کسب تجدد و تمدن مغایرتی با دین و مذهب دارد و حال آن که اگر مقنن بزرگ اسلام در حال حاضر در مقابل این ترقیات عالم وجود داشت موافق بودن، اصول شرایع حقهی خود را با وضعیت و تشکیلات تمدن امروز نشان میداد، متأسفانه آن افکار روشن و بزرگ صدر اسلام به مرور زمان وسیله سوءاستفاده بعضی اشخاص قرار گرفت و بهنتیجه کشور را به قهقرا کشانید و ما اکنون در برابر نواقص گذشته قرار گرفته، باید این خمود و عقبافتادگی را جبران کنید.» انتشار این بیانات در جراید عوض اینکه آبی بر روی احساسات مردم بریزد شعله آن را بیشتر کرد مخصوصاً در این بیانات پیغمبراکرم(ص) را بنام مقنن خوانده بود و از رسالت و خاتم بودن و ولایت و امامت علی بن ابیطالب(ع) نامی برده بود و هرکس بنحوی و مطابق سلیقه و فهم خود این بیانات را تجزیه و تحلیل و تعمیم میکرد.»
محمدرضا پهلوی نیز به تبعیت از پدر در سراسر دوران سلطنش، به اجرای این سنت ادامه داد و در سه عید مذهبی و مبعث، فطر و غدیر، مردم را به حضور میپذیرفت و پذیراییهایی را در تالار بزرگ کاخ گلستان ترتیب میداد. وی به فاصله یک ساعت به یک ساعت یکصد نفر را پذیرا میشد. هدف سنتی این مراسم، ایجاد ارتباط نزدیک بین شاه و مردمش بود اما بنابر عقیده منوچهر فرمانفرما «انفجار جمعیت و تأکید بر امتیازات، این مراسم را به یک حرکت ظاهری و تضیعی تبدیل کرده بود.» در پایان این قسمت و به منظور پرداختن به شیوه برگزاری جشن و آداب و رسوم و سنن ایرانیان در روز عید غدیر به بیان و شرح برخی از رسومات رایج در این روز خواهیم پرداخت. بیان این رسومات نه تنها بازگوکننده و توصیفگر چگونگی برگزاری جشن عید غدیر از سوی گذشتگانمان خواهد بود و آگاهی و شناختی ما را از آن افزایش خواهد دارد، بلکه خود زمینه زنده نگاه داشتن و ماندگارشدن برخی از این رسومات که به سبب گذر زمان گرد فراموشی بر آن سایه افکنده بود را احیاء تا روزی مفرح و سرشار از خصائل اخلاقی نیکو و خداپسندانه را برای جامعه ایرانی به ارمغان آورد.
- روزنامه وقایع اتفاقیه؛ کتابخانه، ملیجمهوری اسلامی ایران و مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهای، تهران، 1374.
- حسین مکی؛ تاریخ بیست ساله ایران(جلد6)؛ نشر ناشر، تهران، 1362، ص 251.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در سه شنبه 92/7/23 ساعت 7:0 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
رسمیت یافتن اعیاد مذهبی چون: جشن میلاد حضرت امیرالمؤمنین(ع)،حضرت سیدالشهداء(ع)، حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س)، حضرت رضا(ع) و میلاد حضرت حجه عجلالله در روزگار قاجار و به امر و دستور ناصرالدین شاه خود گواه تبعیت و ارادت این سلسله از دین اسلام و مذهب تشیع و خاندان و سلاله معصوم و مقدس حضرت علی(ع) پیشوا و امام اول شیعیان است. رسمیت یافتن چنین اعیادی در کنار اعیاد بزرگ اسلامی فطر و قربان بهویژه عیدغدیر، رسمیت داشتن مذهب تشیع و توجه و اهمیت خواص حاکمان این سلسله به دین اسلام و مذهب تشیع را به خوبی بیان میکند. ایرج افشار در کتاب چهل سال تاریخ ایران به وضوع این مسئله را بیان نموده است که «این جشنها همه را این پادشاه (ناصرالدین شاه) دین پناه ایدهالله بر اقتضاء رسوخ عقیدت و صفاء ملویت خود به شخصه رسم فرموده است و آیین بزرگ نهاده در هر کدام از جانب دولت ابد فرجام عادات و رسوم اعیاد عظمیه و ایام کریمه از قبیل چراغان و آتشبازی و ازدحام عام و انعقاد سلام و جلوس همایونی بر سریر میمون و اداء تبریک و تهنیت و انشاء شعر و خطاب و غیرذلک به عمل میآید.» به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه به سالهای 1267، 1269 و 1272، «در دولت علیه ایران عید غدیر از سایر اعیاد شریفتر شمرده میشود اعلیحضرت پادشاهی به فیروزی بار سلام میدهد و شاهزادگان عظام و امناء و اعیان دولت جاوید مدت و مقربان حضرت و سایر خدم و حشم هر یک دو مرتبه و مقام خود شرفیاب حضور مهرظهور گردیده، تهنیت و شادمانی خلافت بیخلاف را خطبه و قصیده در حضور همایون خوانده و به مبارکبادی جشنی ملوکانه فرموده و بعد به اسم نام امیرالمؤمنین(ع) صد و ده(110) توپ شلیک کرده. عموم اهل ایران که پیروان ائمه(ع) میباشند نیز در این عید کمال خرمی و انبساط را دارند.» چنانچه مشهود است، رسم شلیک توپ به عدد یکصد و ده توپ به قانون و رسم دولت علیه معمول و متداول بوده بهطوری که به گزارش متمادی در سالهای بعد نیز اشاره به چنین رسمی شده است.
ایرج افشار؛ چهل سال تاریخ ایران؛ انتشارات اساطیر، بیجا، 1374، ص 133-134.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 92/7/21 ساعت 12:0 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت
آگاهی مختصری از مباحث قبل حاصل گردید که چگونه عید غدیر در میان شیعیان رواج و متداول گشت. بر شیعیان چه گذشت؟ و چه گرفتاریها و حوادث و کشمکشهایی خونین را به خود دید؟ نظیر چنین اختلافات و درگیریهایی نیز در ایران نمود داشت؛ بهطوری که دو دسته عمده شیعه و سنی در طول تاریخ ایران گاه با هم میآمیختند و گاه با هم نزاع مذهبی داشتند پیرو آن سلاطین وقت در هر دوره از هر دسته که بودند، میدان تاخت و تاز برای آن دسته وسیع میشد. اما آنچه مسلم است و مذهب شیعه ظاهراً و باطناً در رواج بود. بهویژه در دوره آلبویه و سلطان محمد خدابنده که روزبهروز اشعه تابناک مذهب شیعه بیشتر و بهتر در فضای ایران انعکاس یافت و به یمن آن دیگر شعائر و آیینها و رسومات شیعیان ترویج و رونق یافت. چنین روندی ادامه داشت تا اینکه در دوره صفویه شیخ صفیالدین اردبیلی شیعه، سید و از ذراری حضرت موسی بنجعفر(ع) هفتمین پیشوای شیعیان در اردبیل روی کار آمد و به مقام و شهرت و طرفداران بسیاری نائل شد. شیخ صفیالدین که مقام روحانی داشت و شیخ زاهد بود خلق را ارشاد به مذهب شیعه و متابعت از ائمه اطهار نمود. مردم نیز از اطرف به خصوص شیعیان عاشقانه بدورش جمع شده و از او کسب فیض میکردند. کار شیخ صفیالدین بالاگرفتن و برمریدانش روزبهروز افزونتر شد. بدین ترتیب سلسلهدار سلاطین صفویه با پیروی و ترویج مذهب تشیع و زمینه به رسمیت رسید این مذهب در تمامی قلمرو و محدود جغرافیای ایران را فراهم ساخت. در ضمن بیانات گذشته اشاره شد که سلاطین صفویه به ویژه شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی چگونه به حضرت علی(ع) عشق میورزیدند و ارادت خود را به بالاترین شکل به اثبات میرساندند. چنین فضای توجه و اهمیت به واقعه غدیرخم و برگزاری عید غدیر را به بهترین و باشکوهترین شکل به اثبات میرساند. آدام اولئاریوس یکی از سیاحانی که در این دوره به ایران سفر کرده بود به بیان چگونگی برگزاری عید غدیرخم در ایران پرداخته و آن را چنین توصیف میکند:
«روز اول مارس ایرانیها جشنی برپا میکنند که آن را خم غدیر مینامند. در چنین روزی گویا حضرت علی(ع) جانشین حکومت پدر همسر خود یعنی حضرت محمد(ص) شده است. باتوجه به این موضوع خان دوباره از ما در کنار رودخانه در جائی باصفا نزدیک خیمه با طرزی باشکوه پذیرایی کرد. در این مراسم سرگرمیهای زیاد تهیه دیده بودند، چند نفر به طرز ماهرانه میپریدند، میرقصیدند و شعبدهبازی و تردستی میکردند. جالب توجه رقص زیبایی بود که پسربچه بالغ درحالی که دو سنج کوچک که بر آن یک دسته نواز گره خورده ابریشمین و دراز آویزان بود و آنها را هنگام زدن بر یکدیگر به حرکت درمیآورد و نمایش میداد. عرب سیاهی با اعضای بدنی نرم و چالاک عنتری (میمونی) را وادار کرد با ادا و اطواری خاص دور و بر شیرینیها بپلکد و به سروکله چند تن از میهمانان ازجمله یکی از سفرا بپرد و دوباره از آنها دور شود. خارج از خیمه مردم معمولی نیز هرکس اگر هنری داشت،به معرض نمایش میگذاشت.آنان سرگرمیهای زیادی برای خود داشتند، از قبیل ریختن ناس (برگ خشک از تنباکو نرم شده و مخلوط با آهک که میان لب و دهان میریختند)، مسابقه دو و تیراندازی به هدف. شخص خان تیراندازی دقیق خود را آزمایش کرد و توانست تار مویی از اسب را که در دست پسربچه خودش بود با تیز بزند. از فاصله شش قدمی، همچنین سیبی را به سوی آسمان پرتاب کردند و وی در بازگشت با تفنگ سیب را هدف قرار داد.»
چنین به نظر میرسد در آن زمان به هنگام فرارسیدن عید و برگزاری جشن، سرگرمیها و تفریحاتی از سوی خانها و دیگر مردم ترتیب داده میشد تا مردم به میمنت این عید، روز خوب و خوشی را سپری نمایند.
از دیگر رسومات و کارهای خیر متداول در این روز و در عهد صفوی اطعام سادات و صرف شیلان (سفره بزرگ از طعام) برای سادات، علما، صالحان و طلبه علوم و سکنه مدارس وقفی و فقرا و اهل احتیاج خارج مدرسه بود. برگزاری این جشن از سوی ایرانیان چنان اهمیت داشت که در سال 1722 م به هنگام محاصره اصفهان به دست محمود افغان، ایران در سختترین شرایط عید غدیر را جشن گرفتند.
- آدام اولئاریوس؛ سفرنامه اولئاریوس؛ ترجمه احمد بهپور، نشر ابتکار، تهران، 1363، ص 76.
- عبدالحسین سپنتا؛ تاریخچه اوقاف اصفهان؛ اداره اوقاف اصفهان، تهران، 1346، ص 163-164.
- ویلم فلور؛ برافتادن صفویان و برآمدن افغانان؛ ترجمه ابوالقاسم سری،گوس،تهران، 1365، ص 160.
*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در جمعه 92/7/19 ساعت 12:0 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت