سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخچه بى حجابى

از فصلهاى گذشته بخوبى معلوم شد که تاریخ حجاب به آفرینش اولین موجودات روى زمین یعنى حضرت آدم و حوا (علیهماالسلام ) برمى گردد وفراز و نشیبهاى بى شمارى که در طول تاریخ رخ داده نتوانسته آن را از بین ببرد. تاریخ بى حجابى به سبک جدید آن از رنسانس علمى صنعتى اروپا آغاز مى شود و طبق شواهد تاریخى کارخانه داران بزرگ براى استفاده از نیروى کار ارزان قیمت زنان ، زمینه باصطلاح آزادى !! زنان و امکان حضور آنان را در محیط کار پدید آوردند.
زنان بى خبر از همه جا در تلاش فراوان براى دست یافتن بحقوق اوّلیه خویش !!گول این تبلیغات دروغین را خورده و آنان را در اینجهت یارى دادند!! دامنه این اقدامات کم کم کشورهاى اسلامى را نیز فرا گرفت و بصورت سلاحى کار آمد براى تضعیف معنویت و اخلاق و سقوط اسلامى بکار گرفته شد و استعمارگران در جهت ترویج آن از هیچ اقدامى فروگذار نکردند در این راستا واژه هاى بسیارى تغییر کرد مذاهب جدیدى توسط استعمار ساخته شد حرفهائى در قالب علمى مطرح گردید و... نخستین کشور اسلامى که اقدام بکشف حجاب از بانوان کرد افغانستان بود.
امان اللّه خان پادشاه افغانستان مسافرتى به اروپا کرده و در مراجعت از اروپا در سال 1306 شمسى به ایران آمد و از طریق خراسان بکشورش باز گشت به محض ورود به پایتخت اعلام نمود که زنان بایستى بدون حجاب باشند و نخست خود با همسرش بدون حجاب در مجامع و محافل ظاهر شد.
این بى پروائى آنهم در کشورى چون افغانستان موجب قیام عمومى در آن کشور گردید و امان اللّه خان ناچار به استعفا و ترک کشور شد .
دومین کشور را مى توان ترکیه دانست : بعد از سقوط دولت عثمانى در ترکیه آتاتورک در سال 1313 فرمان منع حجاب را صادر کرد.
در ایران آغازگر بى حجابى را زنى بنام قرة العین دانسته اند وى که در سال 1223 در یک خانواده مذهبى در قزوین بدنیا آمد با ظهور باب به این مسلک استعمارى پیوست . وى با کشف حجاب و آرایش کامل ظاهر مى گشت و به ترویج بهائیت مى پرداخت تا آنکه فشار افکار عمومى بر دولت ناصرالدین شاه بالا گرفت و قرة العین معدوم گردید.
ولى زمینه سازى براى کشف حجاب بطور رسمى همزمان با اقدامات آتاتورک آغاز گردید در سال 1313 وزیر معارف وقت مسافرتى به شیراز مى کند و بمناسبتى مجلس جشنى که از پیش تدارک دیده شده بود برپا مى کند که عدّه زیادى از طبقات مردم در آن شرکت نموده بودند پس از ایراد سخنرانیها و نمایش در خاتمه آن عده اى از دوشیزگان بروى صحنه (سِن ) نمایان مى شوند و ناگهان نقاب از چهره بر مى گیرند و ارکستر رقص ‍ مى نوازند و دختران به پاى کوبى مى پردازند.
اعتراض و فشار افکار عمومى در همان مجلس و در شهر بالا مى گیرد و رضا خان بخاطر هراس از قیام عمومى انجام این اقدام شوم را بتاءخیر مى اندازد. ولى پس از مسافرت به ترکیه و اطمینان از آنکه کشف حجاب در کشورهاى اسلامى قیام عمومى را بدنبال نخواهد داشت بصورت جدى وارد عمل مى گردد.
کتاب تاریخ بیست ساله ایران در اینباره مى نویسد: مجالس جشن و سخنرانى ابتدا در تهران و شهرهاى شمال ایران و سپس بتدریج در سایر شهرها برقرار مى گردد. ولى پیشرفت زیادى نداشت و اکثریت مردم نه تنها استقبال نمى کردند بلکه با نظر تنفّر مى نگریستند تا روز 17 دیماه 1314 که شاه باتفاق ملکه و شاهدخت ها در جشن دانشسراى مقدماتى حضور یافتند.
محمود جم نخست وزیر وقت مى گوید: جالب تر از همه این بود که میهمانان حتى وزاء که یک عمر بود با هم دوست و رفیق بودند آنروز براى اولین بار صورت زنهاى یکدیگر را مى دیدند. چونکه تا آنروز هیچ دوستى مجاز نبود صورت زن دوست خود را ببیند.
البته این اقدامات بعد از به خاک و خون کشیدن اجتماع مردم مشهد صورت مى گیرد در این اجتماع که در تاریخ 21 تیر ماه 1314 براى انصراف شاه از عمل تغییر لباس و کشف حجاب در مسجد گوهرشاد قبل از اعلام رسمى آن تشکیل گردیده بود قزاقان دژخیم با کشتن بیش از دو تا پنج هزار تن و اسیر کردن 1500 نفر، مردم را سرکوب و مرعوب نمودند، این موج خشونت بنظر رضاخان اعلام رسمى کشف حجاب را با یک قیام عمومى مواجه نمى ساخت .
زیرا که با این عمل دژخیمانه بهمگان ثابت کرده بود که از هیچ اقدامى جهت این نقشه استعمارى اِباء ندارد.
رضاخان از این اقدامات طرفى نبست تبلیغات مطبوعات وابسته هم تاءثیر چندانى نداشت بالا خره با زور سر نیزه به عملى کردن کشف حجاب پرداخت .
امام خمینى در بیان خاطرات تلخ خود از این روز مى فرمایند: امروز هفده دى است من یادم هست که هفده دى چه شرارتى کرد این آدم (رضاخان )، چقدر به این ملت فشار آورد چه اختناقى ایجاد کرد، چه محترماتى را هتک کرد، چقدر سقط جنین شد.
در هفده دى و اطراف هفده دى چقدر ماءموران و دژخیمان او به زن ها تندى کردند و زن ها را از توى خانه ها بیرون کشیدند، کارهائى که او کرده است نمى شود شرحش داد.
مهدیقلى هدایت در این مورد مى نویسد: پلیس دستور یافت روسرى را از سرزنها بکشد، روسرى ها پاره شد و اگر ارزش داشت تصاحب ، مدتى زد و خورد بین پلیس و زنها دوام داشت بسیار زنها را شنیدم که از خانه بیرون نیامدند ولى این سلاح نیز مؤ ثّر واقع نشد.
این اقدامات توسط محمدرضا شاه نیز بطور جدى با برنامه ریزى گسترده و البته با ملایمت بیشترى دنبال شد تنها در یکى از جلسات برنامه ریزى کشف حجاب 31 برنامه اجرائى براى برداشتن چادر نظیر استفاده از صدا و سیما، انتشار مقاله ، آموزش غیر مستقیم کودکان در مدارس ، ممنوع بودن چادر براى دانشجویان و کارمندان به تصویب رسید.
و بتدریج بمرحله اجرا گذاشته شد، زنان شریف و نجیب ایرانى اگر چه تحت فشار همه جانبه تبلیغات و عملکرد این پدر و پسر بودند. لکن جز اندکى ناآگاه اصالت خویش را حفظ کردند و برگى دیگر بر افتخارات خویش افزودند و با پیروزى انقلاب اسلامى جهان را متوجه ارزش آن قانون الهى نمودند. (بنابر این مى توان گفت ؛ توطئه کشف حجاب توسط استعمار انگلیس طراحى گردید، بهائیت در ایران ماءمور زمینه سازى آن گردید و مزدوران انگلیس امان اللّه خان در افعانستان ، آتاتورک در ترکیه و رضاخان در ایران عامل اجراى این توطئه شوم بودند.)



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/2/21 ساعت 2:0 عصر موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


بى حجابى یا بدحجابى یعنى کمبود شخصیت

زنانى که حجاب دارند از سلامت روانى برخوردارند و در خود کمبودى احساس نمى نمایند و تمایلى هم به جلب توجه دیگران ندارند، ولى زنانى که بى حجابند داراى عُقْده حقارت هستند و با نمایش زیبائیها و زینت و نوع پوشش ، مى کوشند تا حس کمبود خود را بنحوى مرتفع نمایند.
روان شناسان در این باره چنین مى گویند: زنان و مردانى که در تعویض ‍ لباس و انتخاب رنگهاى متنوع مبالغه و وسواس دارند جز جبران یک نقیصه ذاتى کار دیگرى نمى کنند، زیرا افراط در لباس پوشیدن هم ، نظیر افراط در حرف زدن است و نوعى مبالغه زیاده روى است و زیاده روى هم شکل منحرف و پى گم کرده از حس حقارت است .
زنى که مورد توجه مردان نباشد مى کوشد تا با پوشیدن لباسها و زینتهاى مختلف جبران نازیبائیهاى خود را کرده و احیانا توجه دیگران را از نقائص ‍ صورى خویش منحرف سازد.

آرى انتخاب لباس و نحوه پوشش و آرایش چهره مانند رنگ رخساره از سرّ ضمیر خبر مى دهد، افرادى که دچار کمبود شخصیت هستند مى کوشند با لباسى که تن مى کنند براى خود نوعى تشخّص و تعیّن ایجاد کنند، بنابر این مى توان حجاب را علامت سلامت روحى زن دانست ، و بى حجابى را نشان بیمارى روانى .
در روایت نیز به این نکته اشاره گردیده است :
امام صادق (ع ) مى فرماید: کَفى بِالْمَرءِ خِذْیاً اَنْ یَلْبِسَ ثَوْباً یَشْهُرَهُ. در
خذلان و پستى (عقده حقارت ) فرد همین بس که لباسى مى پوشد تا بوسیله آن مشهور گردد. (توجّه دیگران را جلب کند).
بى حجابى یا بدحجابى باعث از هم گسیختگى جامعه است 
یکى از عوامل مهّم فحشا و منکرات ، و جرایم ویرانگر و گیج کننده در جهان غرب که ناله همه را بلندکرده است . برهنگى و بى حجابى است .
مطابق آمارهاى قطعى و مستند، روز به روز، بلکه ساعت به ساعت و لحظه به لحظه بر تعداد بهم پاشیدگى خانواده ها و طلاق ، و فرزندان نامشروع و انحرافات جنسى مى افزاید که هر کدام از اینها عاملى براى جرایم و انحرافات گوناگون و بسیار دیگر خواهد شد، بطورى که دانشمندان تربیتى براى اصلاح جامعه ناامید شده اند، زیرا یکى از علل مهم آن این است که بازار برهنگى و دورى از حریم حجاب و عفاف وآزادى در روابط، زنان را به صورت کالاى مشترک در آورده ، به طورى که دو همسر تعلّق به خود ندارند، در نتیجه قداست پیمان زناشویى مفهومى ندارد، و به دنبال این برنامه ، خانواده ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مى شوند، و کودکان ، بى سرپرست مى مانند، و همین وضع اساس اعتیاد، بزه کارى ، انحرافات شدید، و قتل و جنایت را پى ریزى مى نماید، و جامعه را به صورت فساد و لجام گسیخته درمى آورد، تا آنجا که آمار طلاق در آمریکا به 50 در صد رسیده ، یعنى از هر دو نفر خانواده زندگى یک نفرشان به طلاق و بهم پاشیدگى کشیده شده است .
و از صفحات حوادث روزنامه ها که بیانگر نمونه هایى از جنایات هولناک و تباهیهاى جامعه است ، به خوبى مى توان به پیامدهاى شوم بى حجابى یا بد حجابى پى برد.



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در دوشنبه 90/2/19 ساعت 9:0 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


بی حجابی وبدحجابی عامل سقط جنین و خودکشی

اسقاط جنین (کورتاژ) و قطعه قطعه کردن آن با آلات گوناگون یکى از مفاسد بى حجابى یا بدحجابى مى باشد. روشن است که زن بى حجاب یا بدحجاب ، بسیارى از اوقات تحت فشار جوانان بى پروا قرار میگیرد و طعمه دست آنها مى گردد و او را مورد تجاوز قرار داده و شرافت و احترام او را از بین مى برند. در نتیجه زن از راه نامشروع باردار مى شود و براى اینکه راز آن عمل زشت و پلیدش فاش نشود ناچار مى گردد جنین را سقط کند. آمار کورتاژ، در کشورهاى غربى که بى حجابى بسیار است هولناک است و روز به روز در افزایش است .
در گزارش ویژه اى آمده است :
در لندن آمار سقط جنین از سال 1969 تا سال 1970 از 50 هزار به 83 هزار رسیده .
و در سال 1971 آمار مزبور به 200 هزار مسطور گردیده
و این نسبت در فرانسه افزایش یافته بطورى که در هر 200 نوزاد 46 تا 143 آن سقط جنین بوده .
و در شوروى در هر سال شش میلیون سقط جنین دارد حالا که بدتر است
.بى حجابى یا بدحجابى باعث بیمارى هاى خطرناک
یکى از مفاسد بى حجابى ، فساد اخلاق جوانان و گرایش ایشان به انحراف جنسى مى باشد. زنى که با بى حجابى و خود نمائى به بازار و خیابان مى آید اگر جوانى که در مرحله دیوانه کننده غریزه جنسى قرار دارد او را ببیند، آیا فکر کرده ایم به سر آن چه خواهد آمد؟
طبعا غریزه جنسى در او تحریک مى شود، و در صدد برمیآید که به هر وسیله اى غریزه خود را اشباع کند. او اگر متدین و معتقد به اسلام نباشد به استمناء، لواط، زنا، تجاوز به ناموس دیگران پناه مى برد و این جنایات ، گذشته از آنکه مخالف دین خدا و حکم خداست ، باعث بیماریهاى خطرناک و پیش آمده هاى ناگوار مى شود.
حتى در گزارشى آمده است که در آمریکا تعداد بیمارستانهایى که اختصاص به امراض جنسى دارد به 650 بیمارستان مى رسد
و شکّى نیست که آن زن بى حجاب که باعث انحراف جوانان مى شود، در جرم ، کیفر و عذاب آنها شریک است ، زیرا او بخاطر خودنمائى و هرزگى خود، غریزه جوانان را تحریک کرده است ، وآنان را روانه فساد کرده است .
این در صورتى است که جوان ، متدّین نباشد، ولى اگر متّدین و معتقد به اسلام باشد، غریزه جنسى را در درون خود فرو مى نشاند، و با تمایلات خود مبارزه مى کند. و به خدا پناه مى برد، و هرگونه رنجى را در این زمینه متحّمل مى شود. (و اى بسا به ناراحتیهاى روانى مبتلا مى شود).
در این صورت نیز زن بى حجاب مسئول است ، زیرا او باعث آزار این جوان شده ، و گناه کیفر آن را بعهده گرفته است .

بى حجابى یا بد حجابى عامل خودکشى ها 
در کشورهایى که قانون حجاب رعایت نمى شود، افزایش روزافزون بیماریهاى روانى بخوبى مشهود است .
پرفسور سیمورهالک مدیر قسمت روانى دانشگاه ویسکونیسن مى گوید: فقط در این دانشگاه سالانه بیش از 800 دانشجو به کلینیک بیماریهاى روانى مراجعه مى کنند. نه تنها من و همکارانم بلکه اکثر روان شناسان دانشگاه هاى آمریکا از وضع روحى نسل جدید آمریکا دچار وحشت شده اند.

توماس اکمبس مى گوید: لذت هاى جسمانى در اوّل کار به ما لبخند مى زند ولى عاقبت نیش زهر آلود خود را در روح ما فرو برده و هلاکمان مى کند.

غنچه به باغ ایمن است تا بود اندر حجاب

آفت جان و دل است ، چهره عیان داشتن

آمار وحشتناک خودکشى ها در غرب نیز نشان دهنده میزان اختلالات روانى موجود در غرب مى باشد.
بنابر نوشته دیل کارنگى روان شناس مشهور آمریکائى در آلمان سالانه ده هزار نفر خودکشى کرده اند.
البته این رقم جدا از 13000 نفرى هستند که نجات یافته اند.
در فرانسه نیز سالانه 35 هزار نفر دست به خودکشى مى زنند.
طبق آمار یونسکو در هر دقیقه یک نفر در آمریکا در صدد خودکشى برمى آید.
بنابر این به نمایش گذاشتن اندام یا زیورهاى خویش در زنان نه تنها علامت یک بیمارى روانى محسوب مى گردد بلکه بیمارى زا نیز بوده و امراض روانى ، در دیگران ایجاد خواهد نمود.اینها نشان دهنده گوشه اى از مسائل روانى فساد است . اى اهل عقل عبرت بگیرید.



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در یکشنبه 90/2/18 ساعت 11:3 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


القاب و عناوین روحانیون


درباره نام‌ها، القاب و عناوین علما و روحانیون باید گفت که القاب جدید تحت عناوین حجت الاسلام‌ والمسلمین، آیت الله و آیت الله العظمی و... ظاهراً از دوران مشروطیت به بعد مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از آن در کتاب‌ها و نوشته‌ها هیچ‌یک از طبقات روحانیت با این القاب نام برده نشده‌اند. بلکه عناوینی که به کار می‌رفته است معمولاً به این صورت بوده است که برخی از آنها هنوز هم رواج دارند مانند:
شیخ: معانی مختلفی دارد، از جمله: پیر، حکیم، دانشمند و به طور کلی عنوان احترام‌آمیزی بوده است که برای بزرگان و اهل‌فضل به کار می‌رفته مثل: شیخ سعدی، شیخ‌الرئیس ابوعلی‌سینا، شیخ عطار و ... از جمله برای علمای دین نیز به کار می‌رفته است. البته گفتنی است که برای علمای دینی که از فرزندان پیامبر اسلام صلی‌الله علیه‌وآله بوده‌اند به جای عنوان«شیخ» از لقب«سید» استفاده می‌شده است.
سید: همان طور که گفته شد برای سادات اطلاق می‌شده است مثل سیدمرتضی و سیدرضی
ملّا: صیغه مبالغه از ریشه«ملأ» به معنی«پر» می‌باشد و ملّا یعنی کسی که پر و لبریز از علم و حکمت است.
میرزا: ظاهراً مخفف امیرزاده باشد و به ندرت برخی از علما با این عنوان ذکر شده‌اند.
آقا: بسیاری از عالمان دینی نیز با این نام خوانده می‌شوند و معمولاً با یکی از عناوین دیگر ترکیب می‌شده است مثل: آقا شیخ...، آقا میرزا...
علامه: به معنی کسی که بسیار زیاد علم و دانش دارد. به عده کمی از علما اطلاق می‌شده که سرآمد همگان بوده‌اند.
آخوند: ظاهراً مخفف جمله«آقاخواند» است. این اصطلاح در قدیم لقب بوده و الان به طبقه روحانی، اطلاق می‌شود.
القاب و عناوین روحانیون در عصر امروز:
همان گونه که گفته شد القابی مانند حجت الاسلام و آیت الله و ... سابقه‌ای طولانی ندارند و از حدود صدوپنجاه سال پیش مورد استفاده قرار گرفته است. این عناوین، عنوان‌های رسمی و اعطایی نیستند بلکه بیشتر جنبه عرفی دارند. لکن با همه این توصیفات یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان برای آنها تعیین کرد:

ثقه‌الاسلام: به معنی«مورد وثوق و اطمینان برای اسلام» است و معمولاً به کسانی اطلاق می‌شود که به تازگی به کسوت طلبگی و روحانیت در آمده‌اند و لباس روحانی به تن ندارند و یا چند سالی بیش نیست که لباس روحانیت به تن کرده اند .
حجت الاسلام به معنی «دلیل و برهان اسلام»: برای کسانی که از مرحله ثقه‌الاسلامی ارتقا پیدا کرده‌اند اطلاق می‌شود. یعنی پس از مرتبه ثقه الاسلامی ، مرحله حجت الاسلامی است .
حجت‌الاسلام والمسلمین به معنی «دلیل و برهان و راهنمای اسلام و مسلمین»: به اکثریت قشر روحانی اطلاق می‌شود که مراحل مقدماتی تحصیلات حوزوی 0ثقه الاسلامی و حجت الاسلامی ) را گذرانده‌اند و در سطوح عالیه دروس حوزوی نیز یا مشغول به تحصیلند و یا آن را به اتمام رسانده‌اند ولی هنو به درجه اجتهاد نائل نگردیده‌اند.

آیت الله: به روحانیونی گفته می‌شود که سطوح عالی حوزوی را به اتمام رسانده و در یک یا چند باب فقهی صاحب‌نظر شده‌‌اند و به اصطلاح به درجه اجتهاد رسیده‌اند. این افراد در فروع دین مجاز به تقلید از مرجع تقلید نیستند و باید از خودشان تقلید کنند اما کسی هم نمی‌تواند از آنان تقلید کند.

آیت الله العظمی: از میان علمایی که به درجه اجتهاد می‌رسند، پس از سال‌ها تحقیق و تدریس، عده‌ای از آنان به پختگی و تبحر علمی و صلاحیت تقوایی ممتازتری دست پیدا می‌‌کند و به مقام مرجعیت شیعه می‌رسند که در جامعه به عنوان مرجع تقلید شناخته می‌شوند. از این افراد با لقب آیت الله العظمی یاد می‌شود.
یرای توضیح بیشتر نگاه تاریخی به مساله می اندازیم :
در سده 4 قمری عنوان ثقه الاسلام برای محمد بن یعقوب کلینی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 260) محمد بن یعقوب کلینی در نزد همه طوائف اسلامی مقبول بود، شیعه و سنی به او مراجعه می کردند و روی همین اصل به ثقه الاسلام شهرت یافت. او نخستین کسی است که در دوره اسلامی به این لقب اختصاص یافت. (ریحانه الادب، ج 5، ص 79، کلمه کلینی)
در سده پنج هجری قمری عنوان «حجه الاسلام» برای امام محمد غزالی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلامی و ریحانه الادب، ج 4، ص 237
در سده هفتم هجری قمری عنوان «محقق» برای جعفر بن حسن حلی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلام) کتاب «شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام» نوشته همین محقق است و جواهر الکلام که در 43 جلد چاپ شده، شرح همین شرایع است.( در حوزه علمیه قم همین الان، محور درس خارج فقه برخی از مراجع، کتاب شرایع است. )
در سده هشت هجری قمری عنوان علامه و آیت الله برای حسن بن یوسف حلی به کار رفت که معروف به علامه حلی است. این لقبها قرنها مختص همین علماء بود.
در سده چهاردهم هجری قمری کاربرد برخی از این عنوان ها برای گروهی از فقهاء تکرار شد و رفته رفته گسترش یافت.
تا قرن چهاردهم هجری، فقط علامه حلی را آیت الله می نامیدند. در اوایل قرن چهاردهم هجری نخستین بار سید محمدمهدی بحرالعلوم آیت الله خوانده شد.
چند دهه پس از آن شیخ مرتضی انصاری و سید محمدحسن شیرازی آیت الله خوانده شدند. مورخان مشروطه، «آیت الله» را بر آخوند ملا کاظم خراسانی و دیگران اطلاق کردند. پیش از این همه مراجع را حجه الاسلام می نامیدند. پس از تشکیل حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری، شماری از فقهای بزرگ که در آن گرد آمدند، آیت الله لقب یافتند و به تدریج معدودی از آنها آیت الله العظمی نامیده شدند. (دائره المعارف بزرگ اسلامی) بنابر آنچه گفته شد القاب و واژه گان نیز همانند بسیاری از لوازم زندگی بشری سیر تحول داشته است و شاید راز آن در این نهفته باشد که برای نشان دادن برجستگی یک نفر در میان افرادی که قبلا هم تراز بودند به طور طبیعی از لقب ممتازتر استفاده می شود و این سیر هم چنان ادامه می یابد.
آیا به هرکس می توان آیت الله گفت : روشن شد که آیت الله که در حوزه یکی از درجه ها و رتبه های علمی است بر هر کس غیر فنی نمی توان اطلاق کرد، اما اگر آیت الله را به معنای لغوی آن که به معنای آیه و نشانه الهی است در این صورت و در این معنا برتمام موجودات قابل اطلاق است چرا که تمامی موجودات نشانه و آیه ای بر وجود خداوند هستند .



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در پنج شنبه 90/2/15 ساعت 8:0 صبح موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


کیفیت حجاب و پوشش حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت در امر حجاب بسیار مواظبت می نمودند، تا آنجا که در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند.

به گزارش پایگاه 598 اگر چه عمر شریفه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از هجده سال تجاوز نکرد، اما در ابعاد مختلف زندگی می تواند الگوی مناسبی برای بانوان باشد. از جمله موارد می توان در مورد حجاب ایشان الگو پذیری داشت. با توجه به منابع تاریخی، پیرامون حجاب حضرت می توان مواردی را به شرح ذیل نام برد:

حضرت در امر حجاب بسیار مواظبت می نمودند، تا آنجا که در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند، مرد نابینایی وارد منزل ایشان شد. حضرت برخاستند و به اتاق دیگر رفتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دخترم! این مرد نابیناست.

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: پدر اگر چه او مرا نمی بیند، ولی من که او را می بینم و او بوی من را استشمام می کند....

همچنین تا آنجایی که ضرورت نداشت، حضرت از خانه خارج نمی شدند. حتی زمانی هم که حضرت برای ایراد خطبه وارد مسجد شدند و برای احقاق حق و ابطال باطل سخن رانی کردند در عین حفظ حریم و عفت بودند. حضرت امام حسن علیه السلام در کیفیت این حضور حضرت در جمع می فرمایند:

مادرم روسری بر سر نمود و چارقد بلند خود را پوشید ... در حال راه رفتن بگونه ای بود که لباسش به پا گیر می کرد (کنایه از این که پوشش کامل رعایت شده بود.) ... او در میان زنان انصار از خانه خارج شد... همچون حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم با وقار و متانت حرکت می نمود ...

وجود این حالات بیان از اهتمام حضرت به مساله حجاب دارد. حضرت در توصیه ای به زنان می فرماید: آنچه برای زنان نیکو است، آن است که مردان را نبینند و مردان هم ایشان را نبینند. (به این معنی که تا موقعی که لزوم ندارد حضور در جمع مردان معنی ندارد.)

لذا در جایی دیگر می فرمایند: نزدیکترین حالت زن به خدا، موقعی است که در خانه بماند.خلاصه این که توجه حضرت به حجاب تا لحظه مرگ هم ادامه داشت، لذا از کیفیت حمل بدن محترمشان به صورتی که آن موقع مرسوم بود ـ حمل بر تابوت بدون پوشش ـ ابراز نگرانی کردند. لذا به همسر خود وصیت نمودند که تابوتی آماده کند، همان گونه که ملائکه شکل آن را به حضرت نشان داده بودند. فرهنگ سخنان فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

در قضیه فدک نیز شکل خاص حجاب حضرت زهرا را هنگام خروج از منزل این گونه توصیف نموده است :حضرت زهرا(س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم به سر بستند و جلباب (چادر) را به گونه ای که تمام بدن آن حضرت را می پوشاند و گوشه های آن به زمین می رسید به تن کردند و به همراه گروهی از نزدیکان و زنان قوم خود به سوی مسجد حرکت کردند. (طبرسی الاحتجاج ج 1 ص 98)

قضیه فوق گویای آن است که حجاب و پوشش بیرون از منزل حضرت در مواجهه با نامحرمان دقیقا همان دو پوشش معروف بانوان در قرآن یعنی خمار(مقنعه ) و جلباب (چادر) بوده است . بنابراین می توان این دو نوع حجاب و پوشش را حجاب و پوشش قرآنی و فاطمی دانست .

منبع:

سایت رجانیوز



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 90/2/14 ساعت 9:53 عصر موضوع دانستنی های مذهبی | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت


<      1   2   3   4   5   >>   >
http://www.games-casino.us/
با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید