بیان احادیثى که از شدت محبت و علاقه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نسبت به على علیه السّلام حکایت مى‏کند

 (2) مؤلف گوید: پیش از این در باب «على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام آل پیغمبرند» در جلد اول، آوردیم که «امّ سلمه» روایت مى‏کند: در یکى از روزها، على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام بحضور رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب شدند، بلافاصله رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله حسنین را در میان دامان خود گذاشت و چهره ایشان را بوسید. و آنگاه دستى به گردن على علیه السّلام و دست دیگرش را به گردن حضرت فاطمه علیها السّلام گذاشت و آنها را مى‏بوسید. و در باب نود و پنجم ترجمه حاضر آمده است: نسل همه پیغمبران در صلب خود آنهاست و نسل من در صلب على علیه السّلام است. حدیثى از «ابن عباس» نقل شده که گفت، در یکى از اوقات، بحضور پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب شد و عرض سلام کرد. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله با کمال خوشروئى پاسخ او را داد. و از جا برخاست و على علیه السّلام را در آغوش گرفت و میان دو دیدگانش را بوسید و او را در طرف راست خود نشانید (تا آخر حدیث) از مضمون این دو

حدیث بدست مى‏آید که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله علاقه شدیدى به على علیه السّلام داشته است  .

و احادیث دیگر نیز حکایت مى‏کنند که پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله بى‏اندازه به آن حضرت علاقه مند بوده است و ما آن احادیث را- با شتابى که داشتیم- بدست آورده‏ایم که به شرح ذیل مى‏باشد و لازم است دقت کامل را نسبت به آنها به عمل آوریم  .

 (1) [صحیح ترمذى 1/ 58] از حضرت على علیه السّلام روایت مى‏کند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به من فرمود: یا على! آنچه براى خود دوست مى‏دارم، براى تو هم دوست مى‏دارم و آنچه مکروه طبع من است، براى تو هم مکروه مى‏دارم  .

مؤلف گوید: این حدیث را «ابو داود طیالسى» در [مسند 1/ 25] و «امام احمد» در [مسند 1/ 146] و «دارقطنى» در [سنن ص 44] و «متّقى» در [کنز العمال 4/ 229] آورده‏اند و «متّقى» گوید که «دورقى» این حدیث را نقل کرده است و در [8/ 58] گفته که «ابو اسحاق» در «امالى» و در [8/ 58] مى‏گوید: «قاضى عبد الجبار» هم در «امالى» نقل کرده است و در [8/ 195] گفته است: «عبد الرزاق» و «بیهقى» هم از آن یاد آورى کرده‏اند  .

 (2) [همان کتاب 2/ 301] به سند خود، از «امّ عطیّه» نقل مى‏کند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله لشکرى به جنگ با دشمن فرستاد که على علیه السّلام هم شرکت داشت. پس از آنکه لشکر عازم جنگ شد از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم- در حالى که دستهایش را بسوى آسمان بالا برده بود- مى‏فرمود: پروردگارا! عمر مرا به پایان مرسان، مگر آنگاه که على را ببینم  .

 (3) [کنز العمال 5/ 282 و 6/ 158] از على علیه السّلام روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در روز خندق، اظهار داشت: پروردگارا! «عبیدة بن حارث» را در روز بدر از من گرفتى، و «حمزة بن عبد المطّلب» را در روز احد از من گرفتى، اینک این على علیه السّلام است! او را از من مگیر و مرا تنها مگذار که تو بهترین وارثان هستى  .

 «دیلمى» این حدیث را نقل کرده است  .

 (1) [مستدرک حاکم 2/ 620] به سند خود، از حضرت على علیه السّلام روایت کرده است که در یکى از اوقات بیمار شدم، رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله به عیادتم آمد و من در آنحال چنین مناجات مى‏کردم  :

 «اللهمّ ان کان اجلى قد حضر، فارحنى؛ و ان کان متأخّرا، فارفعنى؛ و ان کان للبلاء فصبّرنى »

؛ «پروردگارا! اگر مرگ من فرا رسیده است، مرا آسوده ساز؛ و اگر اجل من به آینده موکول است، ناراحتى‏ها را از من دور کن؛ و اگر بیمارى من به علت آزمایش و امتحان است، به من شکیبائى و صبر مرحمت فرما». رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پرسید: چه مى‏گوئى؟ آنچه را که به عرض خدا رسانده بودم، بازگو کردم. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود:

 «اللهمّ اشفه اللهم عافه»

؛ «پروردگارا! به على علیه السّلام شفا کرم کن و او را عافیت بده». سپس فرمود: یا على! برخیز. به فرمان حضرت از جاى برخاستم، در حالى که هیچگونه احساس درد و ناراحتى نمى‏کردم و پس از آن هم هرگز بیمار نشدم! «حاکم» گفته است که این روایت با قواعد حدیث‏شناسى «بخارى» و «مسلم»، صحیح بشمار مى‏آید.

مؤلف گوید: این حدیث را «امام احمد حنبل» در [مسند 1/ 83 و 84 و 128] با اندک اختلافى و «ابو داود طیالسى» در [مسند 1/ 21]، «ابو نعیم» در [حلیة 5/ 96] و «محب طبرى» در [الریاض النضرة 2/ 216] روایت کرده و افزوده که «ابو حاتم» هم آنرا نقل کرده است.

 (2) [هیثمى در مجمع 6/ 69] از «رفاعة بن رافع بن مالک بن عجلان انصارى» روایت مى‏کند که روز بدر همراه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله حرکت مى‏کردیم که ناگهان دیدیم پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله نیستند. ناچار در محل خود توقف نمودیم. طولى نکشید پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و على علیه السّلام به ما رسیدند. اصحاب عرض کردند: ما شما را گم کردیم. پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: آرى، على علیه السّلام پیچشى در دل خود احساس مى‏کرد و من او را همراهى کردم تا اینکه بهبود یافت.

 «طبرانى» این حدیث را روایت کرده است.

مؤلف گوید: «ابن عبد البرّ» هم آنرا در [استیعاب 2/ 461] نقل کرده است‏

منبع:

 فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، ج‏2، آیة اللّه فى العالمین حاج سید مرتضى‏ فیروزآبادى یزدى‏



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 89/10/29 ساعت 10:26 صبح موضوع فضایل امیرالمونین علی بن ابیطالب(ع) | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت