پاسخ اجمالی : براهین متعددی برای اثبات وجود واجب تعالی بیان شده است از جمله:1. برهان حرکت 2. برهان حدوث 3. برهان امکان و وجوب یا برهان صدیقین و... خلاصه برهان امکان و وجوب این است وجود یا واجب است یا ممکن. اگر واجب است فهو المطلوب و اگر ممکن است یستلزم وجود واجب الوجود زیرا در غیر اینصورت دور و تسلسل لازم می‎آید. چونکه هر ممکن محتاج علت است و علت آن اگر ممکن باشد دور و تسلسل لازم می‎آید و اگر واجب باشد فهو المطلوب.

پاسخ: علاوه بر خداشناسى فطرى، خداشناسى عقلى نیز از کلام الهى استفاده مى شود. براهین گوناگونى که فیلسوفان و متکلمان براى اثبات ذات و صفات الهى اقامه نموده اند، از قرآن نیز قابل برداشت است که به ترتیب به آنها مى پردازیم:

براهین اثبات ذات

برهان صدیقین

این برهان کاملا از قرآن الهام گرفته است و فیلسوفان اسلامى با دقت و ظرافت فکرى توانستند 21 تقریر1 از آن را بیان کنند. تفاوت این برهان با براهین دیگر در این است که در سایر براهین با مطالعه در مخلوقات الهى، ولى برهان صدیقین از باب "یا مَنْ دَلَّ على ذاتِه بِذاتِه" و با تحلیل وجود، به وجود بارى تعالى مى رسیم. اینک به آیاتى که در این باب به آنها استناد شده است توجه مى کنیم:

(أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْء شَهِید);2 آیا براى اثبات پروردگارت این مقدار کافى نیست که او بر همه چیز شاهد و گواه است و در همه جا حضور دارد؟مفسران در این آیه تفاسیر متعددى داشته اند; علامه طباطبایى(رحمهم الله)، کلمه ى شهید را به معناى مشهود گرفته است و در این صورت معناى آیه این است که "آیا براى اثبات خداوند این مقدار کفایت نمى کند که پروردگار تو مشهود همه چیز است؟"; یعنى همه ى موجودات به جهت فقر و حاجت، بر وجود حق تعالى شهادت مى دهند;3 براى این که هیچ موجودى نیست، مگر این که از جمیع جهاتش محتاج و وابسته به اوست و او قیّوم و قاهر و ما فوق آن است; پس خداى تعالى بر همه چیز مشهود و معلوم است. بنا بر این تفسیر، آیه ى مذکور بر برهان صدیقین دلالت دارد.

امام فخر رازى مفاد این آیه را برهان نظم دانسته است; به این معنا که، حق تعالى نشانه هایى از خود را در این جهان آفریده است که بر وجود او گواه اند.4 قرطبى از این آیه، شهادت خداوند بر اعمال انسان ها و اثبات معاد را استفاده کرده است.5 مرحوم طبرسى در تفسیر این آیه مى گوید: خداوند سبحان آنچه را بر توحید و تصحیح نبوت پیامبر دلالت مى کند، بیان کرده است و حق تعالى کفایت مى کند بر این که قرآن از جانب اوست.6

(شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ);7 خداوند و صاحبان علم شهادت مى دهند که معبودى جز او نیست.

اگر شهادت در این آیه ى شریفه، به معناى شهادت لفظى باشد، چندان بر برهان صدیقین دلالت ندارد; ولى اگر شهادت معنوى مورد نظر باشد، معناى آیه این است که وجود حق تعالى آن قدر روشن و بدیهى است که بر یگانگى خود دلالت مى کند; یعنى از روشنى وجود، به وجود الهى پى مى بریم.

برهان وجوب و امکان

برخى از آیات قرآن، به طور ضمنى، از طریق وجوب و امکان، بر وجود خداوند دلالت مى کنند. تعریف برهان وجوب و امکان این است که وقتى اصل وجود ثابت شد و از مرز سفسطه گذشتیم، آن را به حصر عقلى به واجب و ممکن تقسیم مى کنیم; اگر آن موجود، واجب باشد، مدعا ثابت است و اگر ممکن باشد، چون دور و تسلسل محال است، باید به واجب منتهى شود. آیات زیر را مى توان بر این حقیقت شاهد گرفت:

(أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْء أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ * أَمْ خَلَقُوا السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لاَ یُوقِنُونَ);8 آیا بدون سبب آفریده شده اند یا خود خالق خویش اند، آیا آنها آفریننده ى آسمان ها و زمین اند؟ بلکه آنها اهل یقین نیستند.

توضیح این آیات این است که چهار فرض براى پیدایش انسان قابل تصور است:

1. آنان بدون علت تحقق یافته اند. این احتمال باطل است; زیرا قانون علیّت، که مفاد آن عبارت است از نیازمندى هر ممکن و معلولى به علت، از اصول بدیهى یا قریب به بداهت علوم عقلى است و انکار آن مستلزم انکار همه ى علوم مى باشد;

2. خود آنها سازنده و خالق خویش اند. این احتمال نیز با درک وجدانى، نادرست جلوه مى دهد; در ضمن، اگر موجوداتى مانند آنها، (= والدینشان) خالق آنها باشند، همین سؤال درباره ى پدر و مادرشان مطرح مى شود;

3. به فرض، اگر خود خالق خویش باشند، خالق آسمان ها و زمین که نیستند;

4. پس خالق آنان و جهان طبیعت باید موجودى باشد که نیاز به پدیدآورنده اى نداشته باشد; و آن، خداى رحمان است.

برهان فقر وجودى

برهان دیگرى که بر اثبات خداوند دلالت دارد، برهان فقر وجودى است. صدر المتألّهین شیرازى، با الهامى که از برخى آیات گرفته است، به تقسیم وجود به رابط و مستقل، و فقیر و غنى دست یافته و آن را در بسیارى از مباحث فلسفى خود سریان داده است. این آیات عبارت اند از:

(یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید)9 اى مردم، شما به خداوند نیازمندید و خداوند بى نیاز و ستوده است.

(وَاللَّهُ الْغَنِیُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاءُ)10 خداوند بى نیاز است و شمایید نیازمندان.

بیان استدلال این است که موجود یا نیازمند به غیر است و یا نیست; اگر نیازمند باشد، ممکن الوجود و اگر بى نیاز باشد، واجب الوجود است و از آن رو که انسان ها، بل همه ى جهان آفرینش، نیازمند به خداى واحد قهارند، امام حسین(علیه السلام) در دعاى عرفه جمله اى به همین مضمون فرموده اند:

کیف یستدل علیک بما هو وجوده مفتقر الیک ایکون لغیرک من الظهور مالیس لک حتى یکون هو المظهر و لک; چگونه با موجوداتى که به تو محتاج اند مى توان به وجود تو استدلال کرد؟ آیا غیر تو، از تو ظاهرتر است که تو را آشکار سازد؟

برهان نظم

گسترده ترین برهانى که در قرآن، براى اثبات وجود خداوند مورد استفاده قرار گرفته، برهان نظم است که آیات فراوانى به آن دلالت دارند. این برهان، که از نظر منطقى پایگاه نسبتاً مورد اعتمادى دارد و احتمال نبودن خدا را به صفر نزدیک مى کند، براى عموم مردم مفید و قابل فهم و استفاده است و از طریق آیات آفاتى و جهان شمولى و آیات انفسى و جان شمولى مورد استشهاد قرار مى گیرد.

این برهان از دو مقدمه، (صغرا و کبرى) تشکیل شده و شکل اول منطقى را ترتیب داده است. صغرى از نظم و انسجام و هدفمندى جهان هستى سخن به میان مى آورد و کبرى نیز از دلالت نظم دقیق جهان بر وجود ناظم عالم و قادر، و نفى تصادف حکایت مى کند و از این طریق، وجود خالق و عالم و قادر الهى ثابت مى گردد. به آیاتى در این زمینه توجه مى کنیم:

(وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِن تُرَاب ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ);11 و از نشانه هاى الهى این است که خداوند، شما را از خاک آفریده، سپس شما را انتشار داده و پراکنده ساخته است.

(وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لاَیَات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ);12 از آیه هاى او این است که براى شما از خودتان همسرانى آفریده است، تا به وسیله ى آنها آرام گیرید و میان شما دوستى و رحمت پدید آورد، در این امور نشانه هایى براى گروه اندیشمند است.

(وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفُ الْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لاَیَات لِلْعَالِمِینَ);13 از آیه هاى الهى، آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف زبان ها و رنگ هاى شماست; و در این مطالب نشانه هایى براى جهانیان است.

(وَمِنْ آیَاتِهِ مَنَامُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکُم مِن فَضْلِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لآیَات لِقَوْم یَسْمَعُونَ);14 از آیه هاى او خوابیدن شما در شب و روز و فعالیت و روزى طلبى شما از فضل اوست، در این امور، نشانه هایى است براى قومى که گوش مى سپارند.

(وَمِنْ آیَاتِهِ یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذلِکَ لاَیَات لِقَوْم یَعْقِلُونَ);15 از آیه هاى الهى این است که برق را براى بیم و امید به شما نشان مى دهد و آبى از آسمان نازل مى کند; آن گاه زمین مرده را احیا مى سازد. در این امور نشانه هایى است براى قوم خردمند.

(وَمِنْ آیَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّماءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاکُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ);16 از نشانه هاى خداوند این است که آسمان و زمین به دستور او پایدارند; آن گاه که شما را از زمین بخواند، شما از قبرها بیرون مى آیید.

(إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِى فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن مَآء فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّة وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لاَیَات لِقَوْم یَعْقِلُونَ);17 در آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف شب و روز و حرکت کشتى ها در دریا به سود مردم و بارانى که از آسمان ها نازل مى شود، آن گاه زمین هاى مرده را احیا مى سازد و انواع جنبندگان که در روى زمین پراکنده اند و چرخش بادها و ابرهایى که در میان آسمان ها و زمین به کار گرفته شده اند، نشانه هایى است براى قوم خردمند.

(وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِىَ وَأَنْهَاراً وَمِن کُلِّ الثَّـمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذلِکَ لاَیَات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ);18

اوست که زمین را کشش داد و در آن، کوه ها و جوى ها را قرار داد و از همه ى میوه ها جفت آفرید; شب و روز را به هم مى پوشاند، در این امور نشانه هایى است براى قوم اندیشمند.

(هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ * وَأَ لَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مَاأَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلکِنَّ اللّهَ أَ لَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ);19 او (خداوند) همان کسى که با نصرتش تو و مؤمنان را تقویت کرد و در میان دل هاى آنها الفت ایجاد کرد. اگر آنچه را که روى زمین است، انفاق مى کردى تا در میان دل هاى آنها الفت بیفکنى، نمى توانستى; ولى خداوند در میان آنها الفت نهاد، او توانا و حکیم است.

(قُلْ مَن یَرْزُقُکُم مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ أَمَّن یَمْلِکُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَن یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمیتِ وَیُخْرِجُ الْمیتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَن یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ);20 بگو، چه کسى شما را از آسمان و زمین روزى مى دهد و یا چه کسى مالک گوش و چشم هاست؟ و چه کسى زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج مى سازد و چه کسى امور را تدبیر مینماید؟ سپس به زودى مى گویید: خدا; پس بگو: چرا تقوا پیشه نمى کنید؟

پی نوشت ها:

1. ر.ک: الاشارات و التنبیهات، ج 3، ص 67 و آشتیانى، تعلیقه بر منظومه، ص 488 ـ 498.

2. فصّلت: 53.

3. المیزان، ج 17، ص 405.

4. التفسیر الکبیر، ج 27، ص 140.

5. الجامع لاحکام القرآن، ج 15، ص 375.

6. مجمع البیان، ج 9، ص 30.

7. آل عمران 18.

8. طور: 35 و 36.

9. فاطر: 15.

10. محمد: 38.

11. روم: 20.

12. روم: 21.

13. روم: 22.

14. روم: 23.

15. روم: 24.

16. روم: 25.

17. بقره: 164.

18. رعد: 3.

19. انفال: 62 و 63.

20. یونس: 31



*** مارابانظرات خوددرنشرمعارف اهلبیت(ع)یاری دهید***  

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در پنج شنبه 90/5/20 ساعت 9:0 عصر موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت