سلام بر مولاي مهربانم ،پدر عالميان
واقعا از ته دل از خوشحالي پس از شنيدن اين ماجراي جالب و عاشقانه خنديدم خداوند بر درجات امام مهربانم بيفزايد
من هم داستان عاشقي دارم
با يک مرد سني اما عاشق پيامبر و اهل بيتش نامزد کردم ولي خوب به دليل شرايط پيش امده خانواده ام از نامزدي ما خبر ندارند اما خوب مادرم از ارتباط ما خبر داره خوب ما خواستيم به هم محرم باشيم من قبل از پيدا کردن اون همسرم رو از امام رضا خواستم از امامم خواستم تا اون رو برام انتخاب کنه
اما الان عذاب وجدان دارم که نامزديم و خانواده ام نميدونن و از طرفي شيعه نيس
و چيز ديگه من عاشق و شيفته ي اون و اون عاشق و شيفته ي من و راهمون رسيدن به خدا و تقرب به اونه
اما مشکلي سد راه شد چند ماهي ميشه که متوجه بيماري سرطان شده من بي اون ميميرم
من ميخام اينقدر دلم رو با امامم صاف کنم که اون رو شفا بده و زيارت به خونش رو نصيب هردوتامون کنه و بعد از شفاش دلش رو نقلب کنه و شيعه بشه ...
آه که چه فضلي چه کرمي چه خواسته ي بزرگي دارم اما ميدونم کرم امامم بيشتره
يا امام رضا ما رو قبول کن با تمام گناهان
خواهش ميکنم برامون دعا کنيد